eitaa logo
جُفت جُملی
290 دنبال‌کننده
74 عکس
82 ویدیو
2 فایل
لطفا فیوز نپرانید 🤗 اینجا قرار نیست به روش تشت شیر ارشادتان کنیم و اُرد شکم بیاییم که جفت‌جفت بچه بیاورید. ادمین: @joft_jomoly
مشاهده در ایتا
دانلود
🌳چهارشنبه شب.باغ دولت‌آباد‌.اولین رویداد جایزه جوانی جمعیت. خانوادگی دعوت بودیم. پذیرایی با قهوه و کیک یزدی برایم عجیب بود. بچه‌ها تمام روز بیدارند و به جای پا با دست راه‌می‌روند. مثالش همین حسین! کم پیش می‌آید روی زمین خدا آرام بگیرد. انگار قسم خورده همه عمر دوندگی کند! اصرار در اصرار مامان قهوه می‌خوام، شربت نمی‌خوام! حواسش را پرت می‌کنم. هنوز بیست، سی قدم نرفته‌ایم طرف جایگاه که دوباره می‌زند به سرش. _مامان این ظرفای قهوه چرا این‌قدر فسقلیه.من دو سه‌تا می‌خورم و میام. سر می‌اندازد زیر و می‌رود. دلم برای خودم می‌سوزد."شب چه‌طوری اینو بفرستم زیر پتو!" هنوز نرسیده‌ایم به صندلی‌ها که عین توپ از پشت سر پرت می‌شود جلوی پای ما. ته باغ صندلی‌ها را با آرایش شکیلی چیده‌اند. مدل حصیری. جلو پر شده. می‌پیچیم سمت راست حوض. کنار گل‌های بنفشه. نورپردازی دلنواز باغ حال آدم را خوب می‌کند. هنوز نفس چاق نکردیم که صدای گریه مهدی درمی‌آید. بچه سه‌چهارساله با این مدل صندلی بیگانه است. پایش رفته لای میله‌های صندلی و گیر کرده! آقای قانع مجری برنامه با لهجه یزدی زبان می‌ریزد و جماعت ریسه می‌روند."بعد چهارتا بچه!جفت جملی! خاک تو سَرُم با شووهَرُم!" چشمم که به خانم پوردارا میفتد دلم روشن می‌شود. نهمین بچه سیدش را در بلوغ جوانی یعنی چهل سالگی بغل زده. دختری ترگل‌ورگل و نمکین. یک‌دستی در بطری آب را باز می‌کند می‌دهد به آن یکی دخترش. الحق که دکترای تخصصی فرزندپروری دارد. می‌نشینم کنارش. 🔆گپ و گفت‌مان گل انداخته. استاندار محترم می‌پرد وسط حرف‌مان. تعارفات معمول را گذاشته کنار و رفته سر اصل مطلب. ایستاده بر جایگاه آمار می‌دهد: " کشورهای دیگر طی ۹۰ سال پیر شدند ما در ده سال. آمار جوانی جمعیت خیلی نامطلوب است!" حرف جناب را قطع می‌کنم: "نامطلوب! داغونه!" خانم پوردارا که خودش گنجینه تجربیات واقعی و زنده فرزندآوری‌ست اضافه می‌کند: "با فیلم‌بازی نمی‌شود قصه را جمع کرد. واقعا نیاز است هر مادری که بیماری خاصی ندارد حداقل پنج شش تا بچه بیاورد وگرنه بدجور می‌افتیم تو تله!" منظور از فیلم‌بازی کارهای تشریفاتی درباره جمعیت است. سرتکان می‌دهم به نشانه موافقت. "با مردم شوخی نباید کرد. بچه زیاد سختی دارد؛دروغ چرا؟! اما جمعیت پیر مثل یک بیماری لاعلاج کشور را نابود می‌کند. در بهترین حالت فقط پنج سال زمان داریم." دو تا آقای احمدی می‌روند روی صحنه‌. یکی لباس زنانه پوشیده و سه تایی با مجری طنز اجرا می‌کنند. روی لبه تیغ راه می‌روند. از بس اوضاع جمعیت قمردرعقرب شده مجبورند حرف‌های یواشکی را بلندبلند بزنند. ملت، میخ تئاتر، غش و ضعف می‌روند. گاهی یک دفعه منفجر می‌شوند از خنده. دوربین می‌رود روی صورت مسؤلین در ردیف جلو. بازیگر نقش زن قر می‌دهد. _من خیلی خواستگار داشتم. همین آقای شهردار و آقای بغلیش! مدت‌ها میومدن خواستگاری من! ردیف وی‌آی‌پی‌ها سرخ شده‌اند. فاطمه خردورزانه گوشی را می‌گیرد برای ثبت این رویداد جذاب و می‌رود. خانم پوردارا که چند سال است تبدیل به نماد خانواده موفق در زمینه جمعیت شده اشاره می‌کند به کانال جفت جملی. _این موضوع تدارک دیدن برای نماز اول به جز دوتا بچه اول دیگه برای من اتفاق نیفتاده. وقتی من نماز می‌خونم بچه‌ها باهمدیگه مشغولن.کاری به من ندارن که! نوبت اهدای جوایز می‌شود. قسمت تکراری و گنگ این تیپ برنامه‌ها. یک سری آدم می‌آیند و می‌روند و بقیه هاج و واج نمی‌دانند چه کسی را برای چه چیزی تشویق می‌کنند. جالب‌تر این‌که بعضی از مدیران خودشان هم جایزه می‌گیرند بابت خدماتشان برای جوانی جمعیت. آقای دشتی همسر خانم پوردارا هم جایزه‌اش را دریافت می‌کند. "این جایزه دادن به خانواده‌های پر جمعیت به نظرم برای جو ایجاد کردن و موج مثبت کار خوبیه اما نباید طوری بشه که مردم فکر کنند ما یه جور خاصی هستیم که این همه بچه میتونیم بیاریم.والا به خدا ما هم مثل اوناییم!" این هم پیامد این مدلی برنامه برگزار کردن است. صدای ساز و سرنا که از اول برنامه همین‌طور مدام عین سوزن گوش آدم را می‌آزارد می‌خوابد. تازه متوجه می‌شوم بدون اطلاع قبلی برنامه به پایان رسیده و شامی هم در کار نیست. حسین و فاطمه و مهدی عین گروه سرود یک صدا می‌خوانند: "مامان پس شام چی؟ گشنمونه!!" همراه باشید... ✍️ ____❤️❤️🤍🤍💚💚 _____ | https://eitaa.com/joft_jomoli | -------------------💟------—-------------
🔴 استاد، دانشجو، معلم، مبتکر، پزشک یا اصلا هر کاره‌ای که باشی عاقبت در خوش‌شانس‌ترین حالت ممکن توی هفتاد سالگی نه دست، نه پا و نه حتی دندانت قوت جوانی را ندارد؛ دروغ چرا؟! هیچکدام از این اسم و رسم‌ها به کارت نمی‌آیند. باور نداری فقط دو ساعت وقت بگذار و به سرای سالمندان سر بزن. 🔴 آن روزها تو می‌مانی و دلت! صبح گوش تیز می‌کنی به "تِق" صدای در! امروز نوبت کدام دختر یا پسرت هست که کلید بیندازد توی قفل و بیاید بالاسرت. بوی عطر کدام نوه‌ات توی خانه خواهد پیچید. چه کسی می‌آید دستانش را حلقه کند دور کمرت و بگوید "ماشّشالاه هنوز جوونیا!" آن روزها دلت می‌خواهد یکی بیاید و آن‌طور که تو دوست داری دستمال بکشد روی آینه‌ها. با تمام دلش عینکت را تمیز کند. چروک بین ابروهای تُنُکت را ببوسد. قربان‌صدقه‌ات برود و بعد آن‌را بگذارد روی چشمانت. تصویر نوه‌ جدید را برایت بزرگ کند تا خوب تشخیص بدهی شبیه کی شده... آن روزها فقط دوست داری احساسِ بودن داشته باشی. احساس دیده‌شدن. پس یادت باشد با دستان خودت مزه زندگی را از خودت نگیری... همراه باشید... ✍️ ______❤️❤️🤍🤍💚💚 _______ | https://eitaa.com/joft_jomoli | ---------------------💟---------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍وقتی قرار شد اروپایی شدن برای ما یک آرزو شود پس طبیعی است نخواهیم پشت پرده‌ها را باور کنیم. شاید این تصور از آن‌ها مثل نقش روی سنگ در وجود ما حک شده باشد که" آن‌ها پرکارند. وجدان کاری دارند. منظم هستند. اقتصاد می‌فهمند..." همه این چیزها باعث شد دلمان بخواهد شبکه را عوض کنیم. بزنیم موج آلمان. بزنیم لندن! شاید این روزها راحت‌تر بشود این سنگ حکاکی را تراشید و از نو نوشت. همراه ما باشید ... _______❤️❤️🤍🤍💚💚 _______ | https://eitaa.com/joinchat/1777991968Ca9f9688227 | ---------------------------💟------------------------