eitaa logo
حوزه مقاومت حضرت ام الائمه (سلام الله علیها)
45 دنبال‌کننده
26.5هزار عکس
21.4هزار ویدیو
1.1هزار فایل
این کانال بصیرتی _سیاسی به منظور اجرای طرح ثامن و روشنگری سیاسی تشکیل شده است. ☘کانال ما را به طلاب علاقمند به مسائل سیاسی معرفی نمایید: @joinchat13991213 ☘تبادل و تبلیغ نداریم.
مشاهده در ایتا
دانلود
💢کدام خط تحلیلی درست است؟ 🔹پس از حادثه تروریستی شهادت اسماعیل هنیه، برخی خبرگزاری‌ها اخباری را منتشر کردند و برخی افراد نیز از فضای پیش آمده استفاده کرده و سعی در انحراف افکار عمومی داشتند. 🔰حال، در خصوص خوانش چگونگی این حادثه پر واضح است که بیانیه رسمی سپاه پاسداران مبنی بر اصابت پرتابه کوتاه‌برد با سر جنگی ۷ کیلوگرمی اصالت دارد و سایر خبرسازی‌ها ابطال می‌شود، اما در این شرایط چند نکته حائز اهمیت است: 🔸اول آنکه ترور شهید هنیه از مدت‌ها پیش در دستور کار رژیم تروریست صهیونیستی قرار داشت، اما با رقم زدن این اتفاق در ایران استکبار جهانی و صهیونیست‌ها و ایادی آنها اولا تلاش داشتند تفرق و چنددستگی در داخل کشور ایجاد کنند و نهایتاً ضعف سرشار نیروهای امنیتی را نتیجه بگیرند. لذا خبر «نیویورک تایمز» مبنی بر وجود بمب جاسازی شده هم در همین مدل کنشی تعریف می‌شود. این درحالی بود که خبر بمب‌گذاری کاملاً کذب بود و یکی از بالاترین سطح حفاظت از شهید هنیه صورت گرفته بود؛ با اینکه شهید هنیه چند ساعت قبل از ترور در نمایشگاه‌ سرزمین‌ تمدن‌ها شرکت کرده بود، اما سطح حفاظتی در حدی بود که دشمن می‌دانست در فضای فراخ و باز نمی‌تواند این ترور را انجام دهد. لذا مبدأ پرتابه اصلا در محیط پیرامون اقامتگاه شهید هنیه هم نبوده است و به نظر می‌رسد پیچیدگی‌های خاصی اعمال شده تا بتواند از سطوح حفاظتی و امنیتی عبور کند و ترور به صورت موفق شکل بگیرد. 🔹دوم آنکه باید دانست در قوی‌ترین سطح حفاظت پدافندی و حفاظتی باز هم نمی‌توان احتمال شلیک هرگونه پرتابه در کشور یا ورود آن به آسمان کشور را صفر دانست، همانطور که کشورهای مختلف در دنیا با وجود سامانه‌های پدافندی قدرتمند از ورود پرتابه‌ها به داخل کشورشان مصون نیستند. به تازگی نمونه همین مسئله را در عملیات وعده صادق شاهد بودیم. لذا تضعیف نیروهای امنیتی ادامه خط خبری دشمن است. 🔸سومین نکته این است که رژیم صهیونیستی در نبرد کوتاه‌مدت و رودررو شانس موفقیتی بالایی ندارد. شکست رژیم صهیونیستی در جنگ ۳۳ روزه لبنان و نیز نبردی که اخیراً در غزه شاهد آن بودیم، مؤید این مطلب است، لذا به نظر می‌رسد رژیم صهیونیستی تلاش دارد صحنه نبرد را تغییر دهد. باند تروریستی رژیم صهیونیستی تلاش دارد نبرد را از صحنه جنگ نظامی به صحنه امنیتی و تروریستی تغییر دهد. اقدام اخیر این رژیم در ضاحیه جنوبی در بیروت، ترور شهید هنیه در تهران و حمله به مقر حشدالشعبی در عراق بیانگر همین مسئله است. لذا تلاش دارد افکار عمومی در جهان را به این سمت منحرف کند و بر شکست‌های پیشین خود سرپوش بگذارد، از این رو امیدواریم با پاسخ کوبنده ایران اسلامی و نیروهای مقاومت شکست مفتضحانه دیگری نصیب رژیم منحوس صهیونیستی شود. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💢کابینه وفاق 🔹پس از معرفی کابینه پیشنهادی دولت چهاردهم، واکنش‌های گوناگونی در فضای مجازی و حقیقی شکل گرفت؛ اما آنچه برجسته‌تر بود، این بود که رویکرد وفاق ملی آقای رئیس‌جمهور به مذاق اپوزیسیون و رسانه‌های معاند خوش نیامد و با سرخط‌های گوناگون حاشیه‌سازی کردند؛ از جمله شبه‌رسانه bbc که عکسی از پزشکیان را کار کرده که دندانش افتاده و با یک تیتر کنایه‌ای عنوان کرده است: «کابینه پیشنهادی پزشکیان چه کسی را راضی کرد؟» 🔰اما در تحلیل و بررسی کابینه پیشنهادی لازم است به چند نکته دقت کرد: 🔸نکته اول اینکه آقای پزشکیان چه در برهه انتخابات و چه اکنون بخش رادیکال جریان اصلاحات و اپوزیسیون را با خود همراه نکرده است. به نظر می‌رسد علت این مسئله، همین رویکرد میانه و حفظ برخی خطوط قرمزهاست، لذا طیف رادیکال و اپوزیسیون حتی گاهی به تخریب پزشکیان هم دست می‌زدند و در صفحات خودشان تلاش می‌کردند که او را تضعیف کنند. در واقع، هدف تضعیف پزشکیان نبود، بلکه هدف تضعیف نظام بود. طیف رادیکال و اپوزیسیون در واقع می‌خواستند بیان کنند که نظام کارآمد نیست و با تغییر گزینه، تأثیری در وضعیت موجود ایجاد نخواهد شد. به همین دلیل، رهبر فرزانه انقلاب موفقیت دولت را موفقیت همه دانستند؛ اکنون نیز برخی اظهارات طیف رادیکال جریان اصلاحات نشان می‌دهد، کابینه پیشنهادی خیلی هم باب میل‌شان نیست و انتظارشان برآورده نشده است. 🔹نکته بعدی اینکه آقای پزشکیان تا کنون در حوزه گفتمانی خوب حرکت کرده و مواضع خوبی داشته است؛ لذا جامه عمل پوشیدن به وفاق ملی حتی در همین سطح (انتخاب افراد کابینه)هم ستودنی است. 🔸نکته بعدی این است که وجود افراد تازه‌نفس در سکانداری وزارتخانه‌ها در کنار افراد با تجربه می‌تواند یک نقطه قوت کابینه پیشنهادی باشد. نقطه قوت دیگر اینکه اکثر افراد انتخابی، در حوزه خودشان دارای تجربه و تخصص هستند؛ اما وجود افراد تازه نفس از یک جهت هم می‌تواند نقطه ضعف کابینه پیشنهادی باشد، آن هم اینکه سوابق اجرایی یا فعالیت کارآمدی که گواه بر کارآمدی افراد جدید باشد، ملموس و محسوس نبوده، لذا در برآورد کلی کابینه پیشنهادی ابهاماتی در ذهن شکل می‌گیرد که البته امیدواریم وزرای پیشنهادی در صحن علنی به خوبی از عملکرد و برنامه‌های خویش دفاع کنند. همچنین با توجه به رویکرد ضعیف دولت‌های منتسب به اصلاحات به ویژه در دهه نود، اقدام خردورزانه این است که جریان اصلاحات و دیگر جریان‌های کشور، در کنار آن، به آقای پزشکیان کمک کنند تا بتواند عملکرد مثبتی از خودش را ثبت کند؛ چراکه در این صورت هم احیای امید در عموم جامعه بیش از پیش شکل می‌گیرد و از طرفی دیگر می‌تواند بازسازی جریان اصلاحات نیز قوت بگیرد؛ اما به هرحال مسلم است که تنها با وفاق و همدلی است که خانه مهر آباد می‌شود و مشکلات اجتماعی حل خواهند شد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💢پشت پرده دیدار محمود عباس با پوتین 🔹«عبدالحافظ نوفل» سفیر فلسطین در روسیه پیشتر در مصاحبه‌ای از سفر «محمود عباس» به روسیه خبر داده بود. این اولین سفر عباس به روسیه پس از سال 2021 میلادی به شمار می‌رود. روزنامه «تایمز آو اسرائیل» هم به نقل از خبرگزاری فلسطینی «وفا» اعلام کرد، دیدار عباس و «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه دو روز پیش برگزار شد و در این دیدار دو طرف درباره راه‌های حمایت از تلاش‌ها برای توقف جنگ در غزه و رساندن کمک‌های بشردوستانه به این باریکه گفت‌وگو کردند. گذشت بیش از ده ماه از عملیات طوفان‌الاقصی و پیچیدگی مفرط شرایط منطقه سبب شده است تا نکات تحلیلی و پشت پرده‌های گوناگون این دیدار در اذهان شکل بگیرد. برای نمونه، با توجه به مصاحبه روز گذشته محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با خبرگزاری روسی «تاس» گمانه‌زنی‌ها مبنی بر پاسخ انتقام‌جویانه قریب‌الوقوع ایران شدت گرفته است. طبق گزارش تاس، محمود عباس در مصاحبه‌ای با «میخائیل گوسمان» روزنامه‌نگار روسی و معاون مدیر کل خبرگزاری تاس گفت: «ایران ممکن است به زودی در مورد واکنش خود به ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس تصمیم‌گیری کند و این تصمیم احتمالاً ظرف چند ساعت آینده مشخص خواهد شد. با این حال، فلسطین در تمایل خود برای اجتناب از جنگ ثابت‌قدم است. در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، ما رسماً اعلام کردیم که با جنگ و کشتار غیرنظامیان، زنان و کودکان مخالفیم. در حالی که هنوز نمی‌توانیم پیش‌بینی کنیم چه اتفاقی خواهد افتاد، می‌توانیم امیدوار باشیم که هیچ اتفاقی نیفتد.» محمود عباس در آخر هم گفت: «پیش‌بینی شدت عواقب هرگونه تشدید تنش و جنگی دشوار خواهد بود.» 🔸برای تحلیل پشت پرده این سفر، به نظر می‌رسد با نزدیک شدن به سالگرد عملیات طوفان‌الاقصی و همچنین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، رژیم صهیونیستی ناگزیر به اتمام جنگ و رسیدن به یک آتش‌بس هرچند شکننده و ناپایدار، اما بهبوددهنده وضعیت فعلی فلسطینیان و شهرک‌نشینان صهیونیستی است. از یک سو فشار توأمان شهرک‌نشینان و اعتراضات گسترده آنها علیه سیاست‌های غلط و شکست خورده نتانیاهو در ادامه و گسترش جنگ و از سوی دیگر فرا رسیدن انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده و ناتوانی آمریکا در حل بحران غزه و همچنین اقدامات جنایتکارانه رژیم در طول این ده ماه و خشم و بغض فرو خورده محور مقاومت سبب شده است تا تلاش‌ها برای رسیدن به یک آتش‌بس افزایش پیدا کند. درست است که در صورت آتش‌بس دولت نتانیاهو و حزب لیکود به احتمال بسیار زیاد قدرت را از دست داده و حتی ممکن است محاکمه شوند، اما نتانیاهو تلاش دارد با ترور فرماندهان مقاومت دستاوردسازی کرده و بر سر سیاست‌های غلط خود سرپوش گذاشته و به نوعی از این منجلاب تاریخی فرار کند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💢ارتش اوکراین چرا وارد خاک روسیه شد؟ 🔹با گذشت حدود سه سال از عملیات نظامی ویژه روسیه در خاک اوکراین، برای اولین بار نیروهای نظامی ارتش اوکراین توانستند وارد خاک روسیه شوند. بخش‌هایی از شهر مرزی «کورسک» روسیه به دست ارتش اوکراین تصرف شده و در همین باره فرمانده نیروهای مسلح اوکراین در جدیدترین موضع‌گیری خود مدعی شده است که اوکراین با پیشروی ۳۵ کیلومتری، ۱۱۵۰ کیلومترمربع از قلمرو روسیه را در کورسک به سیطره خود درآورده است. همچنین او ادعا کرد: «نیروهای مسلح اوکراین کنترل ۸۲ شهرک را به‌دست گرفته‌اند.» در نقطه مقابل، وزارت دفاع روسیه می‌گوید اوکراین در حمله به کورسک متحمل تلفات سنگینی شده و نیروهای روس به انهدام نیروهای مسلح اوکراین در مناطق مرزی کورسک ادامه می‌دهند و عملیات هنوز ادامه دارد. 🔸به نظر می‌رسد، پیشروی ارتش اوکراین با چراغ سبز غرب و آمریکا صورت گرفته است؛ چرا که بدون حمایت‌های لجستیکی و اطلاعاتی و نظامی ناتو و غرب عملاً ارتش اوکراین از لحاظ نظامی توانایی طرح‌ریزی و انجام چنین عملیات دقیقی را نداشت. از سوی دیگر، با توجه به اینکه روسیه در موضع قوی‌تر بود و همچنین سلاح هسته‌ای دارد، اوکراین هم جرئت حمله به خاک روسیه را نداشت و هم برای افزایش تنش و درگیری و ورود مستقیم به خاک روسیه نیازمند کسب مجوز از ناتو و غرب بود. در همین راستا، «دیوید کورتین» سیاستمدار انگلیسی، حمله اوکراین به کورسک روسیه را «اقدامی در هماهنگی کامل با ناتو» توصیف کرد. 🔹همزمان «نیکلای پاتروشف» دستیار پوتین نیز دیروز (جمعه) در مصاحبه با روزنامه روسی «ایزوستیا»، آمریکا و غرب را به دست داشتن در حمله اوکراین متهم کرد. «پاتروشف» گفت، آمریکا در برنامه‌ریزی عملیات «کورسک» اوکراین مشارکت داشت. به گفته پاتروشف، حمله ارتش اوکراین به کورسک به دلیل «درک کی‌یف از فروپاشی قریب‌الوقوع خود» انجام شد. 🔸این پیشروی را می‌توان از بعد سیاسی نیز ارزیابی و تحلیل کرد. تصور اوکراین این است که در مذاکرات احتمالی آتش‌بس که در روزها و ماه‌های آتی ممکن است برگزار شود، تصرف منطقه «کورسک» باعث می‌شود تا بتواند درخواست خروج نیروهای روسی از دو منطقه لوهانسک و دونتسک را مطرح کند. هر چند «ماریا زاخارووا» سخنگوی وزارت خارجه روسیه هم اعلام کرده است، «پاسخ سخت» مسکو به حملات اخیر نیروهای مسلح اوکراین به خاک روسیه، زیاد طول نخواهد کشید. بنابراین ممکن است این اقدام اوکراین به تنبیه سخت از سوی روسیه و مسکو تبدیل شود. در این بین غرب و آمریکا هم بر روی استفاده نکردن مسکو از بمب‌های هسته‌ای خود حساب ویژه‌ای باز کرده‌اند و در صورت ادامه این تصرف و استفاده نکردن روسیه از بمب هسته‌ای، ناتو و غرب پیروز راهبردی جنگ روسیه و اوکراین قلمداد خواهند شد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💢بازی نخ‌نما! 🔹از همان دقایق ابتدایی پس از پیام رهبر معظم انقلاب در پی ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران، وحشت و اضطراب بر ارکان رژیم اشغالگر قدس حاکم شده است! سران تل‌آویو که در محاسبات خود فکر می‌کردند با توجه به شرایط منطقه و مراحل گذار تغییر دولت در ایران، با نپذیرفتن مسئولیت ترور و کتمان نقش خود در ترور یک دیپلمات در پایتخت ایران اسلامی از خشم ایران مصون خواهند ماند، با بیانیه و پیام فرمانده کل قوا همه محاسبات‌شان به‌هم ریخت و به ناچار وارد مرحله تازه‌ای از تلاش برای جلوگیری از آوار شدن تاوان این ترور جنایتکارانه بر سر خود شدند! البته صهیونیست‌ها در این مسیر نیز می‌دانند که مانند همه جبهه‌های دیگر به تنهایی کاری از پیش نخواهند برد و این سعایت نیز با همراهی حداکثری غرب، به ویژه دولت ایالات متحده آمریکا آغاز شد! 🔸هدفی که رژیم تروریستی صهیونیستی و حامیانش برای تحقق آن ابزارهای متفاوتی را تا امروز آزمودند؛ از بیانیه عجله‌ای برای طرح موضوع آتش‌بس تا دندان و پنجه نشان دادن با تسلیحات نظامی و صد البته پیام‌های التماس‌گونه پس پرده؛ اما آخرین و شاید مضحک‌ترین مسیری که غرب برای جلوگیری از تاوان پس دادن رژیم تروریستی در پیش گرفته‌ است، ایجاد اختلاف در داخل ایران و بازی نخ‌نمای رسانه‌ای است. موضوعی که این بار برعهده رسانه‌های انگلیسی گذاشته شده است؛ رسانه‌های کشوری که متخصص بازی‌های روانی و جنگ رسانه‌ای است. در این زمینه نشریه «تلگراف» پیشتاز این بازی شد و تقلا کرد تا اینگونه القا کند که میان مسئولان ایرانی برای پاسخ دادن به ترور در تهران اختلاف است. این در حالی است که اظهارات مقامات ارشد نظامی، رئیس جمهور، رؤسای قوای مقننه و قضائیه، نمایندگان مجلس و... در رسانه‌‌ها موجود است. سخنانی که یک فصل مشترک دارد و آن، حق مسلم و غیر قابل تغییر و صرف نظر پاسخ به تعدی صهیونیست‌هاست! البته در پاسخ به این رسانه تردیدافکن انگلیسی، سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن بیانیه‌ای منتشر کرد و ادعای تلگراف را بی‌اساس خواند و آن را فاقد هرگونه مدرک و دلیل دانست. 🔹در بیانیه سفارت ایران آمده است: «ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران، نقض قوانین بین‌المللی به‌شمار می‌رود و جمهوری اسلامی ایران حق دارد از حاکمیت خود دفاع کند و حق هرگونه اقدام در پاسخ به این عمل را مطابق قوانین بین‌المللی دارد. در خصوص نحوه پاسخ به این اقدام تروریستی نه تنها مقامات عالی رتبه تصمیم‌گیرنده در جمهوری اسلامی ایران با هم متحد هستند، بلکه اجماع قوی در نیاز به یک پاسخ محکم نیز وجود دارد.» •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💢فرصت‌طلبی از همین حالا! 🔹اصلاح‌طلبان تلاش می‌کنند چنان در عرصه سیاسی امروز بازی کنند که نسبت‌شان با دولت پزشکیان نامشخص باقی بماند! از یک سو روزنامه «شرق» با نقد رویکرد و عمل رئیس جمهور می‌نویسد: «پزشکیان اگر نیازمند حمایت و پشتیبانی مردم در جهت رشد سرمایه اجتماعی دولت خود است، تجربه رفتارهای پوپولیستی بعضی از دولت‌های گذشته را نباید فراموش کند. این رفتارها قادر نخواهند بود بی‌اعتمادی ناشی از مشکلات ملموس معیشتی و اجتماعی را حل کند.» 🔸این روزنامه در ادمه ضمن اذعان به اینکه اصلاح‌طلبان نقش جدی در پیروزی مسعود پزشکیان نداشتند، می‌نویسد: «پزشکیان هیچ‌گاه در اظهارات و اعلام مواضعش تعهدی مبنی بر تشکیل یک کابینه کاملاً اصلاح‌طلب را نداده بود؛ بلکه همواره بر تعدیل و دوری از افراط و تفریط تأکید داشت. بنابراین، از وی نباید انتظار داشت که اولویت‌های دولتش با اولویت‌های سیاسی ـ اجتماعی اصلاح‌طلبان انطباق کامل داشته باشد.» 🔹اما یک روزنامه اصلاح‌طلب دیگر، یعنی «هم‌میهن» می‌نویسد: «حضور فعالانه سازمان اصلاح‌طلبان در سرتاسر کشور، باعث شد تا اتمسفر سیاسی در کشور تغییر کند، فضای تحریم انتخابات و مارپیچ سکوتی که حول آن شکل گرفته بود، شکسته شود و بسیاری از کنشگران مدنی و سیاسی، جرئت و جسارت کنش انتخاباتی پیدا کنند. این حمایت باعث شد تا بسیاری از چهره‌های خاموشی که در سطح ملی و محلی اثرگذار بودند، به میدان بیایند.» 🔸بر اساس همین ادعا که بیش از هر چیز ظهور و بروز یافته تحلیل‌های داخلی اصلاح‌طلبان است و نسبت به عاملیت اصلاح‌طلبان در پیروزی پزشیکان تردیدهای جدی وجود دارد، از او می‌خواهند سهم اصلاح‌طلبان را بدهد! آنها که کابینه را از دست رفته می‌بینند، تمایل خود را برای تسخیر لایه‌های مدیریتی کشور چنین مطرح می‌کنند: «نقش کارگزاران دولت در سطح استان‌ها که ارتباط ملموس‌تری با جامعه دارند، شاید مهم‌تر از نقش اعضای کابینه باشد. به‌طور قطع، نقش دکتر مسعود پزشکیان در انتخاب کارگزارانش در سطح استان‌ها هنوز پابرجاست. در پایان لازم به یادآوری است که نه پزشکیان معجزه‌گر است و نه از وی انتظار معجزه داشتن معقول است. منتها حرف آخر را هم نباید در اول راه زد.» 🔹تأمل در این تناقضات مشخص می‌کند اگرچه اصلاح‌طلبان به انحای مختلف موج نقد علیه پزشکیان را شروع کرده‌اند و از همین ابتدا قصد ندارند مسئولیت کارنامه دولت چهاردهم را بپذیرند. آنها روزی از پوپولیست بودن آن می‌گویند، روزی از بی‌برنامگی، روز دیگر در سطح طبقه متوسط نبودن و ... را مطرح می‌کنند؛ اما از سوی دیگر برای به‌دست آوردن تمامی لایه‌های میانی مدیریتی برنامه‌ریزی سنگینی کرده‌اند. به طور خلاصه فرصت‌طلبی اصلاح‌طلبان از همین حالا شروع شده است! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💢چهار الزام برای دولت چهاردهم! 🔰اصلی‌ترین مطالبه مردم و وکلای مردم بهبود وضعیت اقتصادی،حل مشکلات معیشتی و ارتقای رفاه کشور است، از قضا مهم‌ترین وعده رئیس جمهور نیز همین بوده، و اکنون پس از اخذ رأی اعتماد کم سابقه کابینه چهاردهم از مجلس دوازدهم، فارغ از اینکه دال مرکزی دولت و تیم اقتصادی او از کدام تئوری فکری ریشه می‌گیرد و در چه مسیری جریان می‌یابد، رعایت برخی الزامات، ضروری و حیاتی به نظر می‌رسد و در ادامه نگاهی به آنها خواهیم داشت: 🔸۱ـ در گام اول بازگشت به عقب و تلاش برای اجرای نسخه‌هایی که در دوره های قبل امتحان خود را پس دادند، اما نتوانستند گره‌ای از مشکلات اقتصاد را باز کنند، به صلاح کشور نیست و منجر به معطل‌سازی ظرفیت‌های درونی و شرطی‌سازی اقتصاد خواهد شد. منظور این است که راه حل مشکلات اقتصادی از تهران و ذیل اجرای کامل برنامه‌های بالادستی شروع می‌شود؛ نه از لندن، پاریس و برلین. در واقع انتظار این است که دال مرکزی و نقطه ثقل اقتصاد دولت چهاردهم، درون‌گرایی و برون‌نگری در چارچوب اقتصاد مقاومتی باشد. 🔹۲ـ دولت چهاردهم در حالی کار خود را شروع می‌کند که متأسفانه شعار سال ذیل تحولات سیاسی و جابه‌جایی دولت کم‌رنگ شده و در تلاش برای تحقق آن غفلت شده است. شعار سال از این جهت مهم است که مردمی‌سازی اقتصاد یکی از نکات کلیدی و مبادی اصلی رونق تولید کشور بوده و نقطه ‌آغازین حل‌و‌فصل بسیاری از معضلات اقتصادی است. متأسفانه، پنج ماه از سال گذشته است، ولی به دلایل متعدد و البته ناخواسته، آنگونه که باید در مسیر تحقق شعار سال حرکت می‌کردیم، تحرکی نداشتیم. لذا دولت چهاردهم در این هفت ماه آینده باید شعار سال را در رأس برنامه‌های خود قرار دهد و تدابیر فوری و عملیاتی برای اجرای این نیاز مهم اقتصاد و جبران عقب‌ماندگی‌ها در این زمینه، تدبیر کند. 🔸۳ـ الزام بعدی هماهنگی میان اجزای تیم اقتصاد در بدنه و فرماندهی آن است. تودرتوی نهادی کشور، جزیره‌ای عمل کردن، اتخاذ مواضع و تصویب قوانین متعارض، منابع زیادی از کشور را به تحلیل برده، استهلاک را افزایش داده و ضریب امنیت اقتصادی را‌ کاهش داده است. بنابراین، یکی از الزامات اقتصادی دولت ایجاد هماهنگی کامل در ستاد و بدنه تیم اقتصادی است. 🔹۴ـ ضرورت چهارم که خوشبختانه در اظهارات رئیس دولت نیز بیان شده است، رعایت اولویت‌بندی برای حل معضلات اقتصادی و تخصیص منابع برای رفع این معضلات است. بدیهی است که مهار تورم، حل ناترازی‌های اقتصاد، ارتقای ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم از مهم‌ترین این اولویت‌هاست. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💢رؤیایی که تعبیر نمی‌شود 🔹بسیاری رایزنی‌های جاری برای برقراری آتش‌بس در غزه را آخرین شانس برای حصول توافق آتش‌بس دانسته‌اند؛ اما جنبش حماس اعلام کرده است، نه صهیونیست‌ها عزمی جدی و مثبت را برای برقراری آتش‌بس در قالب جنگ غزه از خود نشان می‌دهند و نه اساساً آمریکا در مقام یک میانجی‌گرِ بی‌طرف ظاهر می‌شود. 🔸در آنچه بر دیدگاه حماس صحه می‌گذارد، نوشته «دنیس راس» چهره شناخته شده سیاست خارجیِ خاورمیانه‌ای آمریکاست که به تازگی در مقاله‌ای برای نشریه «فارِن افرز»، دیدگاه‌های خاصی را درباره چشم‌اندازهای آتی در قالب معادلات سیاسی و امنیتی منطقه غرب آسیا مطرح کرده و سعی داشته است به زعم خود از این رهگذر، ایران و کلیت محور مقاومت را در محدودیت و فشار قرار دهد؛ اما حیرت‌انگیز اینکه دنیس راس در تشریح ایده خود در نشریه فارن افرز، گزاره‌ای عجیب را مطرح می‌کند و تأکید دارد تشکیلات خودگردان به عنوان مسئول اصلی جریان حکمرانی فلسطینی باید علیه چهره‌هایی که به هر نحو ممکن علیه تل‌آویو فعالیت داشته‌اند، اقدام کند. 🔹به بیان ساده‌تر، تشکیلات خودگردان باید ایده مقاومت فلسطینی را به مثابه یک ایده رد شده و مذموم در نظر بگیرد و با رزمندگان و مجاهدان فلسطینی و خانواده‌های آنها شبیه تروریست‌ها برخورد کند. این جنس از موضع‌گیری دنیس راس نیز کاملاً عجیب و غیرواقعی است. اساساً عملیات طوفان‌الاقصی نمودی از خروش ملت فلسطین و مقاومت آنها در برابر تجاوزگری‌های صهیونیست‌ها بود. 🔸ملت فلسطین سال‌هاست که به این نتیجه رسیده‌اند که جز با مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی قادر به تأمین اهداف و منافع خود نیستند. حتی خودِ محافل نظامی و اطلاعاتی صهیونیستی نیز اعتراف می‌کنند که ایده مقاومت را نمی‌توان از جامعه فلسطینی حذف کرد. مگر می‌شود یک ملت که سرزمین‌شان اشغال شده، در برابر اشغالگر مقاومت نکنند و به آن رضایت بدهند؟ دنیس راس فراموش کرده است که منزوی شدن تشکیلات خودگردان فلسطینی از چشم افکار عمومی فلسطینی تا حد زیادی نتیجه رویکردهای سازشکارانه آن است و امروز اگر می‌بینیم نوار غزه و کرانه باختری و حتی عمق اراضی اشغالی، شاهد اوج‌گیری ایده مقاومت در برابر دشمن صهیونیستی است، همه و همه در درس‌هایی ریشه دارند که ملت فلسطین آنها را طی بیش از هفت دهه اخیر به خوبی یاد گرفته و مرور کرده‌اند. از این رو، آنچه در جامعه فلسطینی ارزش دارد و مسئله‌ای محوری به شمار می‌آید، «مقاومت» است و آنچه منزوی است، «سازشکاری» است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💢اولویت‌های روابط ایران و جمهوری آذربایجان 🔹سفر رئیس‌جمهور ایران به باکو در شرایطی صورت می‌گیرد که روابط دو کشور پس از دوره‌ای از تنش‌ها، نیازمند تحرک جدیدی است. سفر پزشکیان به باکو فرصتی برای تحکیم روابط دوجانبه و پیشبرد منافع راهبردی ایران است. اولویت‌های کلیدی در این سفر باید شامل: 🔸۱-کریدور ارس: کریدور شمال–جنوب به‌عنوان پروژه‌ای راهبردی می‌تواند به مهم‌ترین محور همکاری دو کشور تبدیل شود. اگرچه سال‌هاست که پروژه ریلی رشت–آستارا به‌عنوان حلقه مفقوده این کریدور متوقف مانده، اما ایران می‌تواند با احداث کریدور ریلی ارس و اتصال به خاک جمهوری آذربایجان، این طرح را از رکود خارج کند. این مسیر نه‌تنها جایگزین مناسبی برای کریدور رقابتی زنگزور خواهد بود، بلکه توازن راهبردی منطقه را به نفع تهران تغییر خواهد داد. جمهوری آذربایجان با حمایت ترکیه در حال پیشبرد کریدور زنگزور است که از طریق خاک ارمنستان، ارتباط مستقیم میان باکو و نخجوان را برقرار می‌کند. این طرح در صورت تکمیل، به موقعیت ترانزیتی ایران ضربه وارد کرده و منافع اقتصادی–امنیتی تهران را تهدید می‌کند. اما راه‌حل جایگزین ایران، اتصال ریلی از طریق کریدور ارس است.این اتصال می‌تواند ایران را به شبکه حمل‌ونقل بین‌المللی ترانس‌کاسپین متصل کند و جایگاه کشور را در تجارت آسیای مرکزی و قفقاز ارتقا دهد. 🔹۲- احیای مسیر جلفا–نخجوان: یکی دیگر از ظرفیت‌های مغفول‌مانده در روابط دو کشور، خط ریلی جلفا–نخجوان است که به شبکه ریلی ارمنستان، گرجستان و روسیه متصل می‌شود. این مسیر به‌دلیل اختلافات باکو و ایروان مسدود مانده، اما ایران می‌تواند با میانجی‌گری زمینه بازگشایی آن را فراهم کند. احیای این مسیر نه‌تنها سودآوری اقتصادی برای ایران دارد، بلکه می‌تواند به کاهش تنش‌های منطقه‌ای کمک کند. 🔸۳- بازسازی قره‌باغ: پس از جنگ ۲۰۲۰ قره‌باغ، فرآیند بازسازی این منطقه آغاز شده است. ایران به‌عنوان همسایه‌ای با اشتراکات فرهنگی و تاریخی با آذربایجان و دارای توانمندی‌های فنی و مهندسی، می‌تواند نقش کلیدی در این پروژه ایفا کند. حضور شرکت‌های ایرانی در بازسازی قره‌باغ می‌تواند مانع نفوذ بازیگران رقیب مانند ترکیه و رژیم صهیونسیتی شود. 🔹۴- فعال سازی و تقویت روابط دو جانبه: دیپلماسی فعال و هوشمندانه می‌تواند زمینه‌ساز تحکیم همکاری‌های دوجانبه و کاهش تنش‌ها باشد. در این راستا، چند راهکار قابل طرح است: تشکیل کمیسیون‌های مشترک اقتصادی و امنیتی، استفاده از ظرفیت سازمان‌های منطقه‌ای مانند اکو و همکاری اسلامی، تسهیل روادید و تجارت مرزی، گسترش تبادلات دانشگاهی و علمی، حمایت از توسعه گردشگری تاریخی–مذهبی، گفت‌وگو در مورد مسائل حساسی مانند حوزه دریای خزر و مرزهای آبی در چارچوب حقوق بین‌الملل،همکاری امنیتی در مقابله با تهدیدات مشترک مانند مبارزه با تروریسم، قاچاق مواد مخدر و افراط‌گرایی. تقویت روابط دیپلماتیک ایران و جمهوری آذربایجان نیازمند برنامه‌ریزی بلندمدت، اعتمادسازی و تعامل سازنده است. تمرکز بر منافع مشترک اقتصادی، امنیتی و فرهنگی می‌تواند زمینه‌ساز همکاری پایدار باشد. در صورت مدیریت هوشمندانه اختلافات و استفاده از فرصت‌های موجود، روابط دو کشور می‌تواند به سطح راهبردی ارتقا یابد و الگویی برای همکاری‌های منطقه‌ای شود. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ @joinchat13991213
💢«وعده دروغین تغییر رژیم در ایران» 🔹گیدئون راچمن، روزنامه‌نگار بریتانیایی، در ژوئیه ۲۰۰۶ به‌عنوان مفسر ارشد امور خارجی روزنامه فایننشال تایمز معرفی شد. او در مقاله‌ای با عنوان «وعده دروغین تغییر رژیم در ایران» به نکاتی قابل تأمل اشاره می‌کند. راچمن با اشاره به حوادث سال ۱۴۰۱ و جمله معروف نتانیاهو که گفته بود: «آزادی به ایران خواهد رسید، زودتر از آن‌چه اکثر مردم فکر می‌کنند»، این اظهارات را غیرواقعی می‌داند. او معتقد است رفتارشناسی جامعه ایرانی در شرایط سخت نشان داده که در مواقع بحران، همبستگی میان گروه‌های داخلی افزایش یافته و دیگر نمی‌توان صرفاً بر اختلافات داخلی برای فروپاشی حساب باز کرد. بر همین اساس، او طرح حمله به ایران را استراتژی‌ای غیرقابل‌قبول تلقی می‌کند. اظهارات راچمن بیانگر نکته‌ای ظریف است. برخلاف برخی رسانه‌های غربی که تلاش دارند جامعه ایرانی را جامعه‌ای از نفس‌افتاده و ناامید معرفی کنند، راچمن معتقد است که ارزش‌های معنوی و عرق ملی در جامعه ایران همچنان عامل پویایی و تحرک محسوب می‌شوند. نکته برجسته‌ای که نباید به‌سادگی از آن عبور کرد، این است که: آیا وقوع بحران‌های سخت و پیچیده می‌تواند جامعه ایرانی را از نظام جمهوری اسلامی بیزار کند؟ راچمن در تبیین این مسئله، به تجربه لبنان اشاره می‌کند. او می‌نویسد که آمریکا و اسرائیل درباره حزب‌الله لبنان چنین امید داشتند که با ایجاد بحران‌های فزاینده و حذف رهبر حزب‌الله، فروپاشی از درون رخ دهد؛ اما چنین نشد. 🔸در کتاب شکست در بازیِ طولانی نوشته فیلیپ گوردون نیز به همین موضوع پرداخته شده است. گوردون، مشاور امنیت ملی کامالا هریس، با تسلطی که بر نحوه مدیریت بحران در کاخ سفید دارد، عنوان می‌کند که ایالات متحده فرضیات خوشبینانه افرادی چون نتانیاهو را پذیرفت؛ اما در پیش‌بینی هرج‌ومرجی که ناگزیر پس از فروپاشی پدید می‌آمد، شکست خورد. از این‌رو، تحلیل‌گرانی همچون راچمن و گوردون نه‌تنها حمله به ایران را ناممکن می‌دانند، بلکه معتقدند مطرح کردن چنین استراتژی اشتباهی از سوی آمریکا، خود می‌تواند عاملی برای ایجاد اتحاد علیه غرب شود. راچمن در مقاله‌اش، بزرگ‌ترین نگرانی غرب را «اتحاد و همکاری محور دشمنان» عنوان می‌کند و تنها تحول مطلوب برای غرب را «ادغام ایران در اقتصاد جهانی» می‌داند. پرواضح است که، حتی از نگاه راچمن، مسئله اصلی غرب «استقلال ایران» است. در واقع، غرب می‌خواهد حکومت ایران دست‌نشانده و ژاندارم آمریکا در منطقه باشد، نه یک کشور مستقل و قدرتمند. راچمن در پایان مقاله خود، راهکار مواجهه با جمهوری اسلامی را مذاکره‌ای مسالمت‌آمیز معرفی می‌کند. او اپوزیسیون ایرانی را ظرفیت مهمی می‌داند و بر این باور است که این طیف می‌تواند افکار عمومی را چنان منحرف کند که خواسته‌ای که از مسیر جنگ قابل تحقق نیست، از مسیر مدیریت افکار عمومی محقق شود. 🔹بنابراین در مقطع کنونی، ضروری است که ضمن توجه به خطوط قرمز نظام جمهوری اسلامی، به‌ویژه در سیاست خارجی، هوشیار باشیم که مذاکره به دستاویزی برای نفوذ دشمن بدل نشود. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @joinchat13991213
💢کوپنی که نتانیاهو سوزاند 🔹در مدت ۱۲ روز جنگ تحمیلی رژیم صهیونی علیه ایران، بیش از هفتصد نفر و به آمار ایران‌اینترنشنال، ۸۲۳ نفر از عوامل دشمن صهیونی دستگیر شدند. این بخشی از شبکه نفوذ دشمن بود که در این نبرد به‌سرعت شناسایی و دستگیر شدند. بخش دیگر این اقدام ددمنشانه، همراهی و انسجام سرویس‌های اطلاعاتی ـ یا بهتر است بگوییم سرویس‌های جاسوسی ـ غرب بوده است که البته یک پروژه پیچیده و زمان‌بر است. 🔸اقدام دیگر، ورود حجم زیادی پهپاد، ریزپرنده و مهمات به داخل کشور و سازمان‌دهی عوامل پیاده‌نظام است؛ که این اقدام نیز قطعاً در دو سه ماه و حتی یک سال اخیر شکل نگرفته، بلکه حاصل فعالیت مستمر دشمن بوده است. 🔹از سال ۷۸، جمهوری اسلامی ایران در مقاطع مختلف شاهد ایجاد فتنه‌های گوناگون بوده است که هربار، پیاده‌نظام‌های دشمن رُخی نشان داده و پس از عدم همراهی مردم با آن‌ها و عدم موفقیت در اهداف نهایی، یا دستگیر شده یا پراکنده شده‌اند. به نظر می‌رسید که دشمن در این مقطع تصور کرده بود که اکنون شرایط برای فعال کردن همه پتانسیل شورشی خود که در این سال‌ها در فتنه‌های مختلف تمرین کرده بودند، فراهم است تا در چنین روزی بتوانند حلقه‌های آشوب را فعال کنند؛ که البته با وجود مشقات جنگ، همبستگی ملی باز هم بساطشان را به‌هم زد. چهره‌هایی به حمایت از نظام و رهبری و کشور پرداختند که قبلاً کمتر علاقه خود را به ارزش‌ها اظهار کرده بودند. 🔸این جنگ صرفاً یک جنگ نظامی نبود، بلکه جنگ تکنولوژی‌های پیشرفته علیه توانمندی‌های ایران بود که البته عنصر غافلگیری در ابتدا ضرباتی را به کشور وارد کرد؛ اما اقدامات بعدی جمهوری اسلامی ورق را برگرداند. 🔹کارشناس الجزیره چنین عنوان می‌کند که حجم سانسور اسرائیل در جنگ با ایران از جنگ سال ۱۹۷۳ بی‌سابقه بوده است. بیش از ۳۰ مرکز حیاتی رژیم منهدم شد. حجم خسارات به‌گونه‌ای بود که هنوز هیچ‌یک از اهداف دشمن محقق نشده بود که درخواست آتش‌بس توسط او مطرح می‌شود. 🔸به نظر می‌رسد اتفاقات صورت‌گرفته، حاصل برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری دشمن در سال‌های گذشته بوده است. چنان‌که نمایان است، دشمن از این طرح ترکیبی خود به‌عنوان ابزاری برای براندازی یا انزوای حداکثری نظام سرمایه‌گذاری کرده بود؛ مانند یک بمب بزرگ که برای روز مبادا آماده شده تا در فرصت مقتضی ضربه کاری وارد کند. اما این طراحی ترکیبی دشمن، هدف مورد انتظار را برآورده نکرد و سرمایه‌ای که دشمن در سالیان گذشته تدارک دیده بود، توسط نتانیاهو هدر رفت. 🔹از این رو، دشمن تلاش دارد اولاً دستاوردسازی کند و چنین وانمود کند که هسته‌ای ایران را ساقط کرده است؛ دوم آنکه بخواهد در آینده، همانند جنایات سابقش، دست به اقدامات خرابکارانه بزند؛ که البته با هوشیاری نیروهای نظامی و امنیتی، این کار برای دشمن به‌راحتی ممکن نخواهد بود. ✍🏻 محمد حکیمی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @joinchat13991213
💢 | رسانه یا اتاق جنگ؟ نگاهی به پروژه ایران اینترنشنال 🔹در دوران جنگ‌های نوین که مرز میان جبهه‌های نظامی و غیرنظامی کمرنگ‌تر از همیشه شده، رسانه‌ها نقش بی‌بدیل و گاه دوگانه‌ای در حفظ یا تضعیف امنیت روانی جامعه ایفا می‌کنند. یکی از نمونه‌های بارز این نقش، عملکرد شبکه‌ای چون «ایران اینترنشنال» است؛ شبکه‌ای که با پوشش‌های خبری هدفمند، انتشار روایت‌های جهت‌دار و بهره‌گیری از جنگ روانی مدون، درصدد تأثیرگذاری عمیق بر ادراک عمومی ایرانیان است. افشاگری اخیر «مهدی خلجی» کارشناس پیشین این شبکه، نه‌تنها زوایای پنهان عملکرد این رسانه را آشکار کرد، بلکه هشداری جدی نسبت به تهدیدهای نرم علیه امنیت ملی و روانی کشور به‌همراه داشت. 🔸خلجی در مصاحبه‌ای کم‌سابقه، ایران اینترنشنال را «رسانه‌ای غیرقانونی و خشونت‌پراکن» نامید و خواستار تعطیلی آن به دلیل «نقض مقررات بریتانیا» شد. او تصریح کرد: «اگر این شبکه محتوای خود را به زبان انگلیسی پخش می‌کرد، قطعاً به دلیل تحریک به خشونت تعطیل می‌شد.» این اعتراف، نشان می‌دهد که آزادی بیان، بهانه‌ای برای پیشبرد سیاست‌های خصمانه شده و نوعی مصونیت ساختگی برای جریان‌سازی رسانه‌ای مخرب ایجاد کرده است. 🔹بخش نگران‌کننده‌تر سخنان خلجی اما، تأکید بر «ترور روانی» جامعه ایران توسط این شبکه بود. او با مقایسه‌ای دقیق گفت: «درحالی‌که جنگ نظامی ایران و رژیم صهیونیستی تنها ۱۲ روز به‌طول انجامید، جنگ روانی ایران اینترنشنال همچنان ادامه دارد و بسیار خطرناک‌تر است.» این جمله، به روشنی ماهیت جنگ‌های جدید را به تصویر می‌کشد؛ جنگ‌هایی که نه با موشک و تانک، بلکه با دوربین و میکروفن هدایت می‌شوند و جبهه آن‌ها، ذهن و روان مردم است.رسانه‌هایی چون ایران اینترنشنال، با ترکیب تکنیک‌های عملیات روانی، انتشار اطلاعات ناقص یا تحریف‌شده، و بهره‌گیری از کارشناسان جهت‌دار، سعی در القای ناامیدی، بی‌ثباتی، تفرقه قومی و فرقه‌ای، و بی‌اعتمادی به ساختار سیاسی و امنیتی کشور دارند. آن‌ها از هر بحران، فرصتی برای تخریب نظام‌مند می‌سازند و با روایت‌سازی حرفه‌ای، در پی انحراف افکار عمومی از واقعیت‌های میدانی هستند. چنین رسانه‌هایی نه ناظر بی‌طرف، بلکه فعالان جبهه‌ای نامرئی هستند که در خدمت راهبردهای دشمنان ملت ایران قرار دارند. 🔸با این حال، خلجی تنها صدای هشدار نیست. واقعیت آن است که جامعه ایران در برابر این جنگ رسانه‌ای نیازمند تقویت سپرهای روانی، سواد رسانه‌ای و توان تحلیل محتوای خبری است. تضعیف مرجعیت رسانه‌های داخلی، بستر مناسبی برای تأثیرگذاری این‌گونه شبکه‌ها فراهم کرده است. بنابراین، نه‌تنها باید با ابزارهای حقوقی و بین‌المللی علیه رسانه‌های متخاصم اقدام کرد، بلکه مهم‌تر از آن، باید رسانه ملی را برای رقابت حرفه‌ای و اقناع افکار عمومی توانمند ساخت.نقش رسانه‌ها در امنیت روانی جامعه، هم‌تراز با نیروی نظامی در دفاع از کشور است. آن‌چنان که جنگ ۱۲ روزه نشان داد، رسانه‌هایی که به‌درستی عمل کردند، توانستند در بزنگاه‌ها آرامش، همبستگی و امید را به جامعه تزریق کنند. به‌عکس، رسانه‌هایی چون ایران اینترنشنال در همان مقطع تلاش داشتند با انتشار اخبار دروغ، شایعات هدفمند و بزرگ‌نمایی شکست‌ها، ضربه‌ای به روحیه ملی وارد کنند. 🔹در جمع‌بندی باید گفت که «ترور روانی» رسانه‌های معاند، اگرچه بی‌صداست، اما خسارات آن می‌تواند به‌مراتب بیشتر از جنگ‌های فیزیکی باشد. در این میان، هوشیاری نخبگان، مسئولان، و شهروندان برای مقابله با این نوع جنگ، ضروری است. اعتراف خلجی هشداری است برای نادیده نگرفتن رسانه به‌عنوان سلاحی مدرن و خطرناک. ✍🏻 علیرضا سلیمانی نژاد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @joinchat13991213