هدایت شده از تبلیغات جوک موک
.
🌟 اهدای روسری رایگان 😍
مرکز تولید و پخش پوشاک طلاب در شهر مقدس قم ✅
جهت ثبت نام و دریافت روسری رایگان در کانال زیر عضو شوید و پیام سنجاق شده را مطالعه کنید 🔻
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2063073301Cf924629f6e
برای دریافت روسری رایگان ثبت نام کن👆🏻
.
هدایت شده از سابقه گسترده سکه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخت #کیک توی #قابلمه_رو_گاز_نیم_ساعته 😊
بخدا کیکامون فر نمیخواد بیا 😍😅
خدا وکیلی کی مُخش میکشه سه ساعت فرو خالی کنه واسه یه #کیک پختن 😢😫
سخت نگیر اینجا خیلی راحت هر #کیک و #شیرینی خواستی بهت پختشو روی گاز یادمیدیم😌آموزش انواع #سس
آموزش پخت شیرمال و باگت 😍👇
https://eitaa.com/joinchat/939524147C07237c7c8c
کیکای #عصرونه اش حرف نداره خیلی هم راحته😍👆 بدو بیا🏃♀🏃♀
هدایت شده از تبلیغات جوک موک
👇طرز تهیه 120 نوع غذای نونی و محلی 😋😋
#نان_شیرمال و #نان_کروسان 🥐
#آموزش انواع #ساندویچ عالی😋😋😋
#دونات_عالی و #سیب_زمینی_کرانچی🍟
60 نوع غذا با #گوشت_چرخکرده
60 نوع غذا با #گوشت_مرغ 🍗 😍
آموزش همشونم #تصویری و #مرحله_به_مرحله
غداهای #نونی🥖 #راحت😱 #ارزون 🤑 #نیم_ساعته
https://eitaa.com/joinchat/939524147C07237c7c8c
عاااااااالیه😱🍃😋💙
هدایت شده از تبلیغات گسترده ریحون
⭕️شنیدن صدای اذان از قبری در اهواز!!😱😱
یک روز بعد از دفن مرحوم و رفتن مردم، کمی بر سر مزار کنار پسر مرحوم جهت دلداري ایستادم كه ناگهان صدای اذان شنیدیم. به اطراف نگاه کردیم ولي خبری از صدای اذان نبود. از درون قبر صدای اذان می آمد ،،، پسر گوشش را روي قبر گذاشت و گفت صدای اذان از داخل قبر پدرم است،،،،،
جهت صحت گفتار ، چند نفر که کمی دورتر بودند را صدا زدم، و آنها هم تایید کردند که صدای اذان از درون قبر است،،
حاضران همه شروع کردند به اذان گفتن و مردم دورمان جمع شدند.
حاضرین تبریک میگفتند که این مرحوم پیش خدا مقامی عالی و والا دارد
که ملائک رحمان با اذان از او استقبال کرده اند، بنابر این با خشوع گریه میکردیم.
من از اینکه قدر این مومن را خوب ندانسته بودم احساس شرمساری میکردم. حاضرین در حال و هوای خاصی بودند که ناگهان دو حفار قبر در حالت دوان دوان سر رسیدن و شروع به خاک بردای از قبر نمودند و اصلاً به اعتراض ما گوش نمی دادند ...
ناگهان با صحنه ای عجیب مواجه شدیم!!
ادامه ماجرا در اینجا.....
ادامه ماجرا در اینجا.....
هدایت شده از تبلیغات جوک موک
برادرم معتاد بود..مجبور شد بخاطر فقر منو به عقد همسایه معلولش در بیاره. ..برادر بزرگش هرروز وادارم میکرد که همراه همسر معلولم برم پارک و یک ساعت همسرم رو اونجا تنها رها کنم و برگردم خونه...دلیل این کارش رو نمیدونستم،یه روز تصمیم گرفتم پشت یکی از درختها پنهان شم تا ببینم قضیه از چه قراره..بعد از نیم ساعت همسر معلولم از سرجاش....👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3161588085Ce231875584