eitaa logo
⸤جُملــکس" شعر" تم " پروفایل" والپیپر " ⸣ ⸤🇵🇸🇮🇷
22.4هزار دنبال‌کننده
84.3هزار عکس
10.1هزار ویدیو
255 فایل
⸤﷽⸣ • - جنابِـ‌سعدی‌مۍفرمان‌؛ بَرخیز‌کھـــ‌شعر‌ِمن‹طُ›‌را‌میخواهَد💛˘˘! - خَط‌خطۍ‌های‌ِیک‌پریشان🌸( .. . .. تَبلیغات‌ِپُربازدھ🌿↓' https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab . انتقاد پیشنهاد↓' eitaa.com/niai73 . • ارسال مطالب : @Admin_mas
مشاهده در ایتا
دانلود
『♥️』 ساده که از بودنم گذشت و خاطراتم را به باد سپرد مطمئنم ! دیگر نبودنم برایش ساده ترینه ! ✍🏻💕 ﹝جُملِڪس
『♥️』 اینجا .. این لحظه .. دلتنگی ها در وجودم پیله بسته اند و میل ِپروانه شدن و رهایی در وجودشان غوطه ور است ... باز آ .. ! این دل ِتنگ ، ز تنگی تنگش آمد ! ✍🏻💕 ﹝جُملِڪس
『♥️』 تو نیستی .. و اشتیاق دیگر جز به شعر نوشتن ، رهایی شدنی نیست .. مُشتی شعر خیرات میکنم از جنس دلتنگی ، برای تویی که رفتی... و بار سنگین غمت ماند بر دوشم و جای دردناک خالیت...‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✍🏻💕 ﹝جُملِڪس
『♥️』 دلتنگت شده ام و باز چاره ای نیست ،، جز باریدن قلم در آغوش ورق سپید .. و نوشتن از تو ... آری ! از تو .. ✍🏻💕 ﹝جُملِڪس
『♥️』 ‌ بار و بندیلت را جمع کردی و رفتی بی مهابا ..بی بهانه ! من اما .. با بهانه‌ی نبودنت ، از مهابای ِتا همیشه تنهایی ، گریستم . شما رفتی و به من نیندیشیدی جانا ! بعد ِتو ، ذهنم پر از علامت سؤال.. چشمم خسته از انتظار .. حوصله‌ام سر رفته .. زندگی‌ام پاشیده .. و حالم پریشان .. آخر رفتن ات ،، ته رنج ها بود .. ! ✍🏻💕 ﹝جُملِڪس
『♥️』 گر نه این بهار بلکه هزار بهار را زندگی کنم هزار سال را .. هیچ وقت ز یادم نمی رود جایت چقدر خالیست میان ما .. میان سفره ی هفت سین و حتی میان خاطرات جدید ! گل رز سفید من ! امسال که نیستی ؛ من ؛ دانه ی گل رز سفید را به نیت " یاد تو " در گلدان طاقچه ی اتاقکم می کارم ! تا مرا یاد تو اندازد ؛ یاد سپیدی ات .. نجابتت .. مهربانیت ! مطمئن باش ، یک گل تو بودی ! که بی رحمانه سرخی غروب خون آلودت کرد .. بقیه گل های رز فقط یک یادگار از شکل توست .. که میخواهم یادگار شکل تو را در گلدان زندگیم تا همیشه داشته باشم ! ✍🏻💕 ﹝جُملِڪس
『♥️』 شب های بی تو بودن ! بغض ها تاب نمی آورند و میشکنند بیصدا.. و من بیصدا زیر پای خا‌طرات بیشتر میشکنم .. گریه میکنم با خودم .. در خودم .. و آه ، چه سخت است بیصدا شکستن! ✍🏻💕 ﹝جُملِڪس
『♥️』 ای فرنود نویسنده شدنم ، و سالار ِبندبند ِنوشته هایم ! اینجا دستی از تو ، و برای تو مینویسد تا همیشه ! دور ز همهمه‌ی مردم آبادی ... دور ز نور .. دور ز غوغای ِجهان ! ✍🏻💕 ﹝جُملِڪس
『♥️』 اگر میدانستی تا کجا دلتنگت هستم فکر برگشتن به سرت میزد ، مهربان! و دیگر قرار نبود من تا آخر ِعمر، با عکس های ِجا مانده از تو جنون وار حرف بزنم ... ✍🏻💕 ﹝جُملِڪس
『♥️』 نبوده .. نیست .. نخواهد بود هیچکس دلتنگ تر از من برای تو ! ✍🏻💕 ﹝جُملِڪس
『♥️』 رفیق ِبغض ِهر شب‌ام دل که هوایت میکند ، هوایش ابرے میشود ! ✍🏻💕 ﹝جُملِڪس
『♥️』 گاهی .. در ترافیک ِذهنم و تلاطم افکارم ، واژه‌ها گم میشوند ! ✍🏻💕 ﹝جُملِڪس