eitaa logo
⸤جُملــکس" شعر" تم " پروفایل" والپیپر " ⸣ ⸤🇵🇸
23.6هزار دنبال‌کننده
76.3هزار عکس
8.7هزار ویدیو
248 فایل
⸤﷽⸣ • - جنابِـ‌سعدی‌مۍفرمان‌؛ بَرخیز‌کھـــ‌شعر‌ِمن‹طُ›‌را‌میخواهَد💛˘˘! - خَط‌خطۍ‌های‌ِیک‌پریشان🌸( .. . .. تَبلیغات‌ِپُربازدھ🌿↓' https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab . انتقاد پیشنهاد↓' eitaa.com/niai73 . • ارسال مطالب : @Admin_mas
مشاهده در ایتا
دانلود
🆔 @jomlax❄️ 1399/1/25 زین خوش رقم که بر گل رخسار می‌کشی خط بر صحیفه گل و گلزار می‌کشی اشک حرم نشین نهانخانه مرا زان سوی هفت پرده به بازار می‌کشی کاهل روی چو باد صبا را به بوی زلف هر دم به قید سلسله در کار می‌کشی هر دم به یاد آن لب میگون و چشم مست از خلوتم به خانه خمار می‌کشی گفتی سر تو بسته فتراک ما شود سهل است اگر تو زحمت این بار می‌کشی با چشم و ابروی تو چه تدبیر دل کنم وه زین کمان که بر من بیمار می‌کشی بازآ که چشم بد ز رخت دفع می‌کند ای تازه گل که دامن از این خار می‌کشی حافظ دگر چه می‌طلبی از نعیم دهر می می‌خوری و طره دلدار می‌کشی اگر گمان می کنید رسیدن به خواسته ها بدون تلاش و پشتکار میسر است، سخت در اشتباهید. با تلاش و کوشش به مراد دل می رسید. از دوستان و اطرافیان مورد اعتماد و دلسوز یاری بگیرید و مشورت کنید تا انشالله در آینده نزدیک به خواسته دل رسیده و یار را در آغوش بگیرید. 🆔 @jomlax❄️
🌸🦋 @JomLax 🦋🌸 1399/1/28 تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزرده گزند مباد سلامت همه آفاق در سلامت توست به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد جمال صورت و معنی ز امن صحت توست که ظاهرت دژم و باطنت نژند مباد در این چمن چو درآید خزان به یغمایی رهش به سرو سهی قامت بلند مباد در آن بساط که حسن تو جلوه آغازد مجال طعنه بدبین و بدپسند مباد هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند بر آتش تو بجز جان او سپند مباد شفا ز گفته شکرفشان حافظ جوی که حاجتت به علاج گلاب و قند مباد از اینکه همیشه سلامت و تندرست هستی خدا را شکر نمی کنی. با اینکه ظاهرا" خشن هستی اما باطنی بس لطیف داری. از چشم زخم ایمن هستی. رقیب نداری از طعنه ی اطرافیان نرنج. کار خودت را انجام بده. حاجت تو برآورده می شود. 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸
🌸🦋 @JomLax 🦋🌸 1399/1/29 خیال روی تو در هر طریق همره ماست نسیم موی تو پیوند جان آگه ماست به رغم مدعیانی که منع عشق کنند جمال چهره تو حجت موجه ماست ببین که سیب زنخدان تو چه می‌گوید هزار یوسف مصری فتاده در چه ماست اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد گناه بخت پریشان و دست کوته ماست به حاجب در خلوت سرای خاص بگو فلان ز گوشه نشینان خاک درگه ماست به صورت از نظر ما اگر چه محجوب است همیشه در نظر خاطر مرفه ماست اگر به سالی حافظ دری زند بگشای که سال‌هاست که مشتاق روی چون مه ماست وفاداری ودانستن قدر محبت دیگران از صفات نیکی است که در همه کس یافت نمی شود.به ارزویی که داری به همین سادگی نمی رسی مگر این که علاوه بر تلاش وکوشش توکل را نیز پیشه کنی وامیدوار باشی که لطف خداوندی شامل حالت شود. 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸
🌸🦋 @JomLax 🦋🌸 1399/1/30 حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت آری به اتفاق جهان می‌توان گرفت افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت زین آتش نهفته که در سینه من است خورشید شعله‌ایست که در آسمان گرفت می‌خواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت آسوده بر کنار چو پرگار می‌شدم دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت آن روز شوق ساغر می خرمنم بسوخت کتش ز عکس عارض ساقی در آن گرفت خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان زین فتنه‌ها که دامن آخرزمان گرفت می خور که هر که آخر کار جهان بدید از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت بر برگ گل به خون شقایق نوشته‌اند کان کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت حافظ چو آب لطف ز نظم تو می‌چکد حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت تنهایی کاری از پیش نمی بری، احتیاج به یک همکار و همدل داری که در ضمن راز تو را فاش نکند. گرمای عشق تو بدون کمک دوست سرد می شود و به یار نمی رسد. آسوده خاطر باش که او تکیه گاه خوبی برای رسیدن تو به حاجاتت می باشد و راه را برایت میسر می سازد. 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸
🌸🦋 @JomLax 🦋🌸 1399/1/31 نقد صوفی نه همه صافی بی‌غش باشد ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد خوش بود گر محک تجربه آید به میان تا سیه روی شود هر که در او غش باشد خط ساقی گر از این گونه زند نقش بر آب ای بسا رخ که به خونابه منقش باشد ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد غم دنیی دنی چند خوری باده بخور حیف باشد دل دانا که مشوش باشد دلق و سجاده حافظ ببرد باده فروش گر شرابش ز کف ساقی مه وش باشد تو مورد اعتماد دیگرانی. اگر در کار خود غل و غش داشته باشی هم خودت را ازبین می بری هم دیگران را پس از تجربه ی خودت استفاده کن و دست دیگران را هم بگیر. حیف از توست که با حیله و ریا بخواهی زندگی کنی. ذات تو مثل یک سجاده پاک و بی ریاست. مراقب شیطان باش. 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸
🌸🦋 @JomLax 🦋🌸 1399/2/1 کنون که می‌دمد از بوستان نسیم بهشت من و شراب فرح بخش و یار حورسرشت گدا چرا نزند لاف سلطنت امروز که خیمه سایه ابر است و بزمگه لب کشت چمن حکایت اردیبهشت می‌گوید نه عاقل است که نسیه خرید و نقد بهشت به می عمارت دل کن که این جهان خراب بر آن سر است که از خاک ما بسازد خشت وفا مجوی ز دشمن که پرتوی ندهد چو شمع صومعه افروزی از چراغ کنشت مکن به نامه سیاهی ملامت من مست که آگه است که تقدیر بر سرش چه نوشت قدم دریغ مدار از جنازه حافظ که گر چه غرق گناه است می‌رود به بهشت حالا که همه چیز دارد درست می شود پشت پا به آن نزن و کارها را خراب نکن زیرا به زودی پشیمان شده و بعد می فهمی که چه گوهری را از کف داده ای. از دشمن دیرین خود کمک نخواه چون تیشه به ریشه ات می زند. هر چند که همه چیز بهم ریخته است ولی سر و سامان گرفته و مشکلاتت حل می شود. 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸
🌸🦋 @JomLax 🦋🌸 1399/2/3 می‌دمد صبح و کله بست سحاب الصبوح الصبوح یا اصحاب می‌چکد ژاله بر رخ لاله المدام المدام یا احباب می‌وزد از چمن نسیم بهشت هان بنوشید دم به دم می ناب تخت زمرد زده است گل به چمن راح چون لعل آتشین دریاب در میخانه بسته‌اند دگر افتتح یا مفتح الابواب لب و دندانت را حقوق نمک هست بر جان و سینه‌های کباب این چنین موسمی عجب باشد که ببندند میکده به شتاب بر رخ ساقی پری پیکر همچو حافظ بنوش باده ناب بوی بهبود اوضاع به مشام میرسد و امید ان که مدام باشد. گر چه دشواریها همواره خود را مینمایانند ولی باید دل را خوش داشت و به دنبال شادکامی کامرانی گام زد. 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸
🌸🦋 @JomLax 🦋🌸 1399/2/6 الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها به بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگشاید ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید که سالک بی‌خبر نبود ز راه و رسم منزل‌ها شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها عشق را شروعی اسان است اما بس سخت و دشوار در پیش رو می نهد.به این دنیای فانی نباید دل بست.یکدندگی و خودکامی بلای جان عاشق است و باید از نصیحت بزرگان یا کسانی که عمری یا دانشی بیشتر از ما دارند استفاده کنیم. 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸
🌸🦋 @JomLax 🦋🌸 1399/2/7  حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت آری به اتفاق جهان می‌توان گرفت افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت زین آتش نهفته که در سینه من است خورشید شعله‌ایست که در آسمان گرفت می‌خواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت آسوده بر کنار چو پرگار می‌شدم دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت آن روز شوق ساغر می خرمنم بسوخت کتش ز عکس عارض ساقی در آن گرفت خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان زین فتنه‌ها که دامن آخرزمان گرفت می خور که هر که آخر کار جهان بدید از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت بر برگ گل به خون شقایق نوشته‌اند کان کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت حافظ چو آب لطف ز نظم تو می‌چکد حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت تنهایی کاری از پیش نمی بری، احتیاج به یک همکار و همدل داری که در ضمن راز تو را فاش نکند. گرمای عشق تو بدون کمک دوست سرد می شود و به یار نمی رسد. آسوده خاطر باش که او تکیه گاه خوبی برای رسیدن تو به حاجاتت می باشد و راه را برایت میسر می سازد. 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸
🌸🦋 @JomLax 🦋🌸 1399/2/8 جز آستان توام در جهان پناهی نیست سر مرا بجز این در حواله گاهی نیست عدو چو تیغ کشد من سپر بیندازم که تیغ ما بجز از ناله‌ای و آهی نیست چرا ز کوی خرابات روی برتابم کز این به هم به جهان هیچ رسم و راهی نیست زمانه گر بزند آتشم به خرمن عمر بگو بسوز که بر من به برگ کاهی نیست غلام نرگس جماش آن سهی سروم که از شراب غرورش به کس نگاهی نیست مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن که در شریعت ما غیر از این گناهی نیست عنان کشیده رو ای پادشاه کشور حسن که نیست بر سر راهی که دادخواهی نیست چنین که از همه سو دام راه می‌بینم به از حمایت زلفش مرا پناهی نیست خزینه دل حافظ به زلف و خال مده که کارهای چنین حد هر سیاهی نیست از شر شیطان به خدا پناه ببر، جز خدا کسی با تو نیست. فعلا جور و ستم بر روی سرت سایه انداخته و با گوشه نشینی و آه کشیدن کار درست نمی شود. در راهی که قدم می گذاری کسی حمایتت نمی کند. با آرزوی مرگکردن هم کاری از پیش نمی بری. نه خود را آزار بده و نه دیگران را. پایان شب سیه سپید است. انشاالله. 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸
🌸🦋 @JomLax 🦋🌸 1399/2/13 کنون که بر کف گل جام باده صاف است به صد هزار زبان بلبلش در اوصاف است بخواه دفتر اشعار و راه صحرا گیر چه وقت مدرسه و بحث کشف کشاف است فقیه مدرسه دی مست بود و فتوی داد که می حرام ولی به ز مال اوقاف است به درد و صاف تو را حکم نیست خوش درکش که هر چه ساقی ما کرد عین الطاف است ببر ز خلق و چو عنقا قیاس کار بگیر که صیت گوشه نشینان ز قاف تا قاف است حدیث مدعیان و خیال همکاران همان حکایت زردوز و بوریاباف است خموش حافظ و این نکته‌های چون زر سرخ نگاه دار که قلاب شهر صراف است آنقدر پیشرفت می کنی که نامت بر سر زبان ها می افتد. در علم و تحصیل بکوش که در این راه با تو قیاس نیست. اما هوشیار باش حسد ورزان زیر پایت را خالی نکنند. با خدا باش، نمازت را به موقع بخوان تا او هم کمکت کند. 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸
🌸🦋 @JomLax 🦋🌸 1399/2/15 راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست آن جا جز آن که جان بسپارند چاره نیست هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست ما را ز منع عقل مترسان و می بیار کان شحنه در ولایت ما هیچ کاره نیست از چشم خود بپرس که ما را که می‌کشد جانا گناه طالع و جرم ستاره نیست او را به چشم پاک توان دید چون هلال هر دیده جای جلوه آن ماه پاره نیست فرصت شمر طریقه رندی که این نشان چون راه گنج بر همه کس آشکاره نیست نگرفت در تو گریه حافظ به هیچ رو حیران آن دلم که کم از سنگ خاره نیست در انجام کاری که در پیش داری درنگ و شتاب نکن. عشق و محبت و ایمان به هدف تو را بهتر و زودتر به هدف می رسانند. در امر ازدواج موفق خواهی شد. 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸
🌸🦋 @JomLax 🦋🌸 1399/2/16 هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین دارد سعادت همدم او گشت و دولت همنشین دارد حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد دهان تنگ شیرینش مگر ملک سلیمان است که نقش خاتم لعلش جهان زیر نگین دارد لب لعل و خط مشکین چو آنش هست و اینش هست بنازم دلبر خود را که حسنش آن و این دارد به خواری منگر ای منعم ضعیفان و نحیفان را که صدر مجلس عشرت گدای رهنشین دارد چو بر روی زمین باشی توانایی غنیمت دان که دوران ناتوانی‌ها بسی زیر زمین دارد بلاگردان جان و تن دعای مستمندان است که بیند خیر از آن خرمن که ننگ از خوشه چین دارد صبا از عشق من رمزی بگو با آن شه خوبان که صد جمشید و کیخسرو غلام کمترین دارد و گر گوید نمی‌خواهم چو حافظ عاشق مفلس بگوییدش که سلطانی گدایی همنشین دارد آفرین بر شما که تصمیم عاقلانه ای گرفته اید. سعادت و دولت یکجا نصیبتا می شود. در کاری که انجام می دهید ذلت و خواری وجود ندارد. به وصال یاری می رسید که از هر سو حسن دارد. توانایی های خودتان را نشان بدهید و مثل همیشه به مستمندان کمک کنید. 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸
🌸🦋 @JomLax 🦋🌸 1399/2/22 غلام نرگس مست تو تاجدارانند خراب باده لعل تو هوشیارانند تو را صبا و مرا آب دیده شد غماز و گر نه عاشق و معشوق رازدارانند ز زیر زلف دوتا چون گذر کنی بنگر که از یمین و یسارت چه سوگوارانند گذار کن چو صبا بر بنفشه زار و ببین که از تطاول زلفت چه بی‌قرارانند نصیب ماست بهشت ای خداشناس برو که مستحق کرامت گناهکارانند نه من بر آن گل عارض غزل سرایم و بس که عندلیب تو از هر طرف هزارانند تو دستگیر شو ای خضر پی خجسته که من پیاده می‌روم و همرهان سوارانند بیا به میکده و چهره ارغوانی کن مرو به صومعه کان جا سیاه کارانند خلاص حافظ از آن زلف تابدار مباد که بستگان کمند تو رستگارانند شایددر گذشته اشتباهاتی انجام داده اید اما ماهی را هروقت از آب بگیرید تازه است، از همین الان که به اشتباهات خود پی برده اید به دنبال جبران آن ها باشید و راه درست را در پیش بگیرید. با افراد دانا و با تجربه مشورت کنید تا بتوانید راه حل مشکلاتی که سر راهتان وجود دارد را پیدا کنید. دلبسته دنیای فانی و لجظات زودگذر نباشید. انشاالله بیمار شفا پیدا می کند. 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸
🌸🦋 @JomLax 🦋🌸 1399/2/30 صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست بیار نفحه‌ای از گیسوی معنبر دوست به جان او که به شکرانه جان برافشانم اگر به سوی من آری پیامی از بر دوست و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار برای دیده بیاور غباری از در دوست من گدا و تمنای وصل او هیهات مگر به خواب ببینم خیال منظر دوست دل صنوبریم همچو بید لرزان است ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست اگر چه دوست به چیزی نمی‌خرد ما را به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست چه باشد ار شود از بند غم دلش آزاد چو هست حافظ مسکین غلام و چاکر دوست منتظر خبری هستید که باید برای رسیدن این خبر انتظار زیاد بکشید و دست به دعا بردارید. ناامید نشوید به چیزی یا کسی شک نکنید. حسرت رسیدن این خبر نباید شما را از پای در بیاورد بندهای غم عاقبت از دلتان باز می شود اگر با خدا باشید. 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸
🌸🦋 @takbeytenab 🦋🌸 ۱۳۹۹/۳/۱ در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست مست از می و میخواران از نرگس مستش مست در نعل سمند او شکل مه نو پیدا وز قد بلند او بالای صنوبر پست آخر به چه گویم هست از خود خبرم چون نیست وز بهر چه گویم نیست با وی نظرم چون هست شمع دل دمسازم بنشست چو او برخاست و افغان ز نظربازان برخاست چو او بنشست گر غالیه خوش بو شد در گیسوی او پیچید ور وسمه کمانکش گشت در ابروی او پیوست بازآی که بازآید عمر شده حافظ هر چند که ناید باز تیری که بشد از شست از خواب غفلت بیدار شو. دوباره شروع کن و ناامید نباش. دلت را با یاد خدا جلا بده تا شیطان از تو دور شود. کاری را می خواهی انجام بدهی که نتیجه ی بسیار خوبی دارد. لطف دیگران شامل حالت می شود و ابرهای تیره را از آسمان دلت کنار می‌زند. 🌸🦋 @takbeytenab 🦋🌸
🌸🦋 @JomLax 🦋🌸 1399/3/2 در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است صراحی می ناب و سفینه غزل است جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است پیاله گیر که عمر عزیز بی‌بدل است نه من ز بی عملی در جهان ملولم و بس ملالت علما هم ز علم بی عمل است به چشم عقل در این رهگذار پرآشوب جهان و کار جهان بی‌ثبات و بی‌محل است بگیر طره مه چهره‌ای و قصه مخوان که سعد و نحس ز تاثیر زهره و زحل است دلم امید فراوان به وصل روی تو داشت ولی اجل به ره عمر رهزن امل است به هیچ دور نخواهند یافت هشیارش چنین که حافظ ما مست باده ازل است قدر جوانی خویش را بدانید. فرصتهای طلایی را یکی یکی دارید از دست می دهید. به یار خود اعتماد کنید. با چشم عق به دور دست نگاه کنید. با یک اتفاق کوچک میدان را ترک نکنید. مقاوم باشید اگر هنری دارید آن را نشان بدهید که به نفع شماست و هوشیاری بهترین روش برای پیروزیتان می باشد. 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸
🌸🦋 @JomLax 🦋🌸 1399/3/8 حسن تو همیشه در فزون باد رویت همه ساله لاله گون باد اندر سر ما خیال عشقت هر روز که باد در فزون باد هر سرو که در چمن درآید در خدمت قامتت نگون باد چشمی که نه فتنه تو باشد چون گوهر اشک غرق خون باد چشم تو ز بهر دلربایی در کردن سحر ذوفنون باد هر جا که دلیست در غم تو بی صبر و قرار و بی سکون باد قد همه دلبران عالم پیش الف قدت چو نون باد هر دل که ز عشق توست خالی از حلقه وصل تو برون باد لعل تو که هست جان حافظ دور از لب مردمان دون باد خوبی ها و محسناتتان همه را مجذوب خود ساخته و این یکی ار دلایل خوبی باطن شماست. دوستان و آشنایان جملگی شما را دوست دارند و هواخواهتان هستند. همه در مقابلتان خودشان را کوچک می دانند. فتنه را خاموش و آشتی ها را برپا می سازید. کسی از شما ناراحتی ندارد. همه در حق شما دعا و ثنا می گویند. 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸
🌸🦋 @JomLax 🦋🌸 1399/3/11 حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت آری به اتفاق جهان می‌توان گرفت افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت زین آتش نهفته که در سینه من است خورشید شعله‌ایست که در آسمان گرفت می‌خواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت آسوده بر کنار چو پرگار می‌شدم دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت آن روز شوق ساغر می خرمنم بسوخت کتش ز عکس عارض ساقی در آن گرفت خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان زین فتنه‌ها که دامن آخرزمان گرفت می خور که هر که آخر کار جهان بدید از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت بر برگ گل به خون شقایق نوشته‌اند کان کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت حافظ چو آب لطف ز نظم تو می‌چکد حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت تنهایی کاری از پیش نمی بری، احتیاج به یک همکار و همدل داری که در ضمن راز تو را فاش نکند. گرمای عشق تو بدون کمک دوست سرد می شود و به یار نمی رسد. آسوده خاطر باش که او تکیه گاه خوبی برای رسیدن تو به حاجاتت می باشد و راه را برایت میسر می سازد. 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸
🌸🦋 @JomLax 🦋🌸 1399/3/11 حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت آری به اتفاق جهان می‌توان گرفت افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت زین آتش نهفته که در سینه من است خورشید شعله‌ایست که در آسمان گرفت می‌خواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت آسوده بر کنار چو پرگار می‌شدم دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت آن روز شوق ساغر می خرمنم بسوخت کتش ز عکس عارض ساقی در آن گرفت خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان زین فتنه‌ها که دامن آخرزمان گرفت می خور که هر که آخر کار جهان بدید از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت بر برگ گل به خون شقایق نوشته‌اند کان کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت حافظ چو آب لطف ز نظم تو می‌چکد حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت تنهایی کاری از پیش نمی بری، احتیاج به یک همکار و همدل داری که در ضمن راز تو را فاش نکند. گرمای عشق تو بدون کمک دوست سرد می شود و به یار نمی رسد. آسوده خاطر باش که او تکیه گاه خوبی برای رسیدن تو به حاجاتت می باشد و راه را برایت میسر می سازد. 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸
🌸🦋 @JomLax 🦋🌸 1399/3/13 باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است شمشاد خانه پرور ما از که کمتر است ای نازنین پسر تو چه مذهب گرفته‌ای کت خون ما حلالتر از شیر مادر است چون نقش غم ز دور ببینی شراب خواه تشخیص کرده‌ایم و مداوا مقرر است از آستان پیر مغان سر چرا کشیم دولت در آن سرا و گشایش در آن در است یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است دی وعده داد وصلم و در سر شراب داشت امروز تا چه گوید و بازش چه در سر است شیراز و آب رکنی و این باد خوش نسیم عیبش مکن که خال رخ هفت کشور است فرق است از آب خضر که ظلمات جای او است تا آب ما که منبعش الله اکبر است ما آبروی فقر و قناعت نمی‌بریم با پادشه بگوی که روزی مقدر است حافظ چه طرفه شاخ نباتیست کلک تو کش میوه دلپذیرتر از شهد و شکر است بر داشته های خود تکیه کردن و شناختن قدر و منزلت ان چه در خود داری تورا از انچه ارزوی ان هستی بی نیازو بلند نظر ومنیع طبع می کند.پند بزرگان دانا را باید شنید و به کار بست و غم به دل راه نداد. 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸
🌸🦋 @JomLax 🦋🌸 1399/3/23 دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد یا بخت من طریق مروت فروگذاشت یا او به شاهراه طریقت گذر نکرد گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم چون سخت بود در دل سنگش اثر نکرد شوخی مکن که مرغ دل بی‌قرار من سودای دام عاشقی از سر به درنکرد هر کس که دید روی تو بوسید چشم من کاری که کرد دیده من بی نظر نکرد من ایستاده تا کنمش جان فدا چو شمع او خود گذر به ما چو نسیم سحر نکرد به جمالت مغرور شده ای. محبت و دوست داشتن را فراموش کرده و به دنبال مال دنیا هستی. این را بدان که ظاهر زیبا و مال دنیا ماندنی نیست. این محبت و عشق است که هیچ وقت پایانی ندارد. به یار ود نظر کن و از راهی که رفته ای برگرد. 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸
🌸🦋 @JomLax 🦋🌸 1399/4/14 آن که از سنبل او غالیه تابی دارد باز با دلشدگان ناز و عتابی دارد از سر کشته خود می‌گذری همچون باد چه توان کرد که عمر است و شتابی دارد ماه خورشید نمایش ز پس پرده زلف آفتابیست که در پیش سحابی دارد چشم من کرد به هر گوشه روان سیل سرشک تا سهی سرو تو را تازه‌تر آبی دارد غمزه شوخ تو خونم به خطا می‌ریزد فرصتش باد که خوش فکر صوابی دارد آب حیوان اگر این است که دارد لب دوست روشن است این که خضر بهره سرابی دارد چشم مخمور تو دارد ز دلم قصد جگر ترک مست است مگر میل کبابی دارد جان بیمار مرا نیست ز تو روی سال ای خوش آن خسته که از دوست جوابی دارد کی کند سوی دل خسته حافظ نظری چشم مستش که به هر گوشه خرابی دارد گذشت داشته باشید. عفو با بزرگان است. لذتی که در عفو هست در انتقام نیست. عمر مثل باد می گذرد. فرصت را از دست ندهید. دل خسته ای را به دست آورید که ثوابی بالاتر از این وجود ندارد. 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸
🌸🦋 @JomLax 🦋🌸 1399/5/19 شراب و عیش نهان چیست کار بی‌بنیاد زدیم بر صف رندان و هر چه بادا باد گره ز دل بگشا و از سپهر یاد مکن که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد ز انقلاب زمانه عجب مدار که چرخ از این فسانه هزاران هزار دارد یاد قدح به شرط ادب گیر زان که ترکیبش ز کاسه سر جمشید و بهمن است و قباد که آگه است که کاووس و کی کجا رفتند که واقف است که چون رفت تخت جم بر باد ز حسرت لب شیرین هنوز می‌بینم که لاله می‌دمد از خون دیده فرهاد مگر که لاله بدانست بی‌وفایی دهر که تا بزاد و بشد جام می ز کف ننهاد بیا بیا که زمانی ز می خراب شویم مگر رسیم به گنجی در این خراب آباد نمی‌دهند اجازت مرا به سیر و سفر نسیم باد مصلا و آب رکن آباد قدح مگیر چو حافظ مگر به ناله چنگ که بسته‌اند بر ابریشم طرب دل شاد در رویا و خیال پردازی ها غرق شده ای. آرزوهایت تمامی ندارد و دور و دراز است. وقت گران مایه ی خود را تلف می کنی. هیچکس آنقدر عمر نمی کند که به تمام آرزوهایش برسد. پس همین چند صباحی را که زنده هستی از زندگیت لذت ببر. آنچه از زندگی که باید قسمتت باشد حما" به تو خواهد رسید. 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸
🌸🦋 @JomLax 🦋🌸 1399/8/30 روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست در غنچه‌ای هنوز و صدت عندلیب هست گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست چون من در آن دیار هزاران غریب هست در عشق خانقاه و خرابات فرق نیست هر جا که هست پرتو روی حبیب هست آن جا که کار صومعه را جلوه می‌دهند ناقوس دیر راهب و نام صلیب هست عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست فریاد حافظ این همه آخر به هرزه نیست هم قصه‌ای غریب و حدیثی عجیب هست در راهی که قدم نهاده ای هزاران رقیب داری که باید از میدان به در کنی. احساس غریبی می کنی اما به همین زودی چشمت به جمال یار روشن می شود و همگان برای اینوصل جشن خواهند گرفت. هیچ دردی نیست که درمان نداشته باشد. طبیب درد تو هم رسیدن به یار است. 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸