『♥️』
کاش من و تو
دو جلد از یک رمان عاشقانه بودیم.
تنگ در آغوش هم
خوابیده در قفسههای کتابخانهای روستایی!
گاهی تو را
گاهی مرا،
تنها به سبب
تشدید دلتنگی هایمان
به امانت می بردند
#جواد_گنجعلی
﹝جُملِڪس﹞
『♥️』
سرم را چون کودکی در آغوش بگیر
و آرام آرام
در گوشم
بگو دوستم داری
طوریکه بند دلم پاره نشود
#جواد_گنجعلی
﹝@Jomlax ﹞
زیاد دور نشو
میترسم تو را هم گم کنم...
اندوه من...
#جواد_گنجعلی
﹝@Jomlax ﹞
دلم میخواهد به کوهستان بروم
سالها مُقیم شوم
آنقدر به تو فکر کنم
که سرم به صَخرهای بزرگ بدل شود
آنگاه تو بیایی
مقابلم بایستی
فریاد بزنی: « من! »
فریاد بزنم: « تو! »
#جواد_گنجعلی
﹝@Jomlax ﹞
کاش من و تو
دو جلد از یک رمان عاشقانه بودیم.
تنگ در آغوش هم
خوابیده در قفسههای کتابخانهای روستایی!
گاهی تو را
گاهی مرا،
تنها به سبب
تشدید دلتنگی هایمان
به امانت می بردند
#جواد_گنجعلی
﹝@Jomlax ﹞
بگذار آغوشت آرامگاه من باشد
هنگام که چون پرندهای
به جانب تو بازمیگردم
با منقاری از شعر...
#جواد_گنجعلی
﹝@Jomlax ﹞