این لحظه های با تو نشستن
سرودنی است...
#حمید_مصدق
﹝ @Jomlax ﹞
من صبورم اما
آه، این بغض گران
صبر چه می داند چیست ...
#حمید_مصدق
﹝ @Jomlax ﹞
جای تو خالی ست
در دریغ نا مکرری
که به پایان رسیدن را فریاد می کنند
جای تو خالی ست
در هر آن نا کجایی!
که منم
#حمید_مصدق
﹝ @Jomlax ﹞
و تو
چون مصرع شعری زیبا
سطر برجسته ای از
زندگی من هستی...
#حمید_مصدق
﹝ @Jomlax ﹞
یک نفر نام مرا زیبا برد...
و به اندازه ی قلبم...
دل او نیز..
تپید...
﹝ @Jomlax ﹞
#حمید_مصدق
کاشکی همچو حبابی بر آب
در نگاه تو رها میشدم
از بود و نبود
#حمید_مصدق
﹝ @Jomlax ﹞
و تو
چون مصرع شعری زیبا
سطر برجسته ای از
زندگی من هستی...
#حمید_مصدق
﹝ @Jomlax ﹞
گونه های تَر من،
دست پر از مِهر کسی را حس کرد
سر من ناز و نوازشها دید
یک نفر نام مرا زیبا برد !
و به اندازه ی قلبم
دل او نیز تپید ...
#حمید_مصدق
﹝ @Jomlax ﹞
جای تو خالی ست
در دریغ نا مکرری
که به پایان رسیدن را فریاد می کنند
جای تو خالی ست
در هر آن نا کجایی!
که منم
#حمید_مصدق
﹝ @Jomlax ﹞
یک نفر نام مرا زیبا برد...
و به اندازه ی قلبم...
دل او نیز..
تپید ...
#حمید_مصدق
﹝ @Jomlax ﹞
تو اگر بازکنی پنجره را
من نشان خواهم داد
به تو زیبایی را،
بُگذَر از زیور و آراستگی
من تو را با خود تا خانهی خود خواهم برد
که در آن شوکتِ پیراستگی
چه صفایی دارد...!،
آری از سادگیش
چون تراویدنِ مهتاب به شب
مهر از آن میبارد...
#حمید_مصدق
﹝ @Jomlax ﹞
در شبان غم تنهايي خويش،
عابد چشم سخنگوي توام .
من در اين تاريكي،
من در اين تيره شب جانفرسا،
زائر ظلمت گيسوي توام .
#حمید_مصدق
﹝ @Jomlax ﹞