eitaa logo
⸤جُملــکس" شعر" تم " پروفایل" والپیپر " ⸣ ⸤🇵🇸
23.5هزار دنبال‌کننده
76.6هزار عکس
8.8هزار ویدیو
248 فایل
⸤﷽⸣ • - جنابِـ‌سعدی‌مۍفرمان‌؛ بَرخیز‌کھـــ‌شعر‌ِمن‹طُ›‌را‌میخواهَد💛˘˘! - خَط‌خطۍ‌های‌ِیک‌پریشان🌸( .. . .. تَبلیغات‌ِپُربازدھ🌿↓' https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab . انتقاد پیشنهاد↓' eitaa.com/niai73 . • ارسال مطالب : @Admin_mas
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🍁 تبلیغات موقت🍁
😱🔥 با ترس آب گلومو قورت دادم. باورم نمیشد بخاطر منه سر دوتا پسر دعوا شده... قلبم داشت از سینم میزد بیرون. با صدای چشامو از ترس بستم. اما با حرفی که خان زد خون توی رگهام منجمد شد. +خفشید من هنوز نمردم که شما تنه لشا به جون هم افتادید... برادر این دختر، تک دختر منو کرد و از روستا کرده اگر قراره این دختر بشه، خون بس من میشه نه شما...با تموم شدن حرف خان زنش کشید و از حال رفت... باورم نمیشد...نه امکان نداشت پدرم نمیزاشت من زن این پیر مرد بشم. با کشیده شدن موهام توسط خان جیغی کشیدم و روی زمین افتادم,اما با کاری که کرد...🙊🔥 👇♨️ http://eitaa.com/joinchat/1019936784C9e1eab6095
⸤جُملــکس" شعر" تم " پروفایل" والپیپر " ⸣ ⸤🇵🇸
#رمانی‌که‌‌در‌عرض‌1هفته‌غوغا‌بپاکرده😱🔥 با ترس آب گلومو قورت دادم. باورم نمیشد بخاطر منه #رعیت سر دو
شاناز دختر رعیتی که بعد مرگ مادرش برادر و پدر ناتنیش اونو میکنن و با کاری که برادرش می‌کنه مجبور میشه طبق رسم روستا بشه اما خون بس ۶۰ساله..😱 از بخت بدش خیلی وقته پسر خان دلباخته شاناز شده و میخواد از این قضیه سو استفاده کنه و شانازو زن خودش کنه اما پدرش اونو به عقد خودش درمیاره و....🙊🔥 نبال‌کن👇👇😱😱 http://eitaa.com/joinchat/1019936784C9e1eab6095 تو این اوضاع بهترین فرصته خودتو با ایتا کنی👆😍 👻