ولی #سهراب_سپهری یه جا می فرمایند که:
"من زنده به اندوهم"
همین،
دیگه صحبتی ندارم.
﹝@Jomlax ﹞
"تو "
ناگهان زیبا هستی
اندامت گردابی است
موج تو، اقلیم مرا گرفت...
#سهراب_سپهری
﹝@Jomlax ﹞
و در کدام بهار، درنگ خواهی کرد
و سطحِ روح
پُر از برگ سبز خواهد شد؟
#سهراب_سپهری
﹝@Jomlax ﹞
باید امشب بروم.
باید امشب چمدانی را
که به اندازه پیراهن تنهایی من جا دارد، بردارم
و به سمتی بروم
که درختان حماسی پیداست،
رو به آن وسعت بی واژه که همواره مرا می خواند...
#سهراب_سپهرى
﹝@Jomlax ﹞
پرده را برداریم
بگذاریم که
احساس هوایی بخورد...
#سهراب_سپهری
﹝ @Jomlax ﹞
میان ما سرگردانی بیابانهاست.
بیچراغی شبها،
بستر خاکی غربتها،
فراموشی آتشهاست ..
میان ما "هزارو یک شب " جستجوهاست.
#سهراب_سپهری
﹝ @Jomlax ﹞
تابستان است
سایه ها میدانند
که چه تابستانیست
مهربانی هست
سیب هست
ایمان هست
آری!
تا شقایق هست زندگی باید کرد.
در دل من چیزیست مثل یک بیشه ی نور
مثل خواب دم صبح
و چنان بیتابم که دلم می خواهد
بدوم تا ته دشت
بروم تا سرکوه
دور ها آواییست که مرا می خواند
#سهراب_سپهري
﹝ @Jomlax ﹞
پیوند رشته ها با من نیست.
من هوای خودم را می نوشم
و در دور دست خودم ،
تنها ، نشسته ام...!!
#سهراب_سپهری
﹝ @Jomlax ﹞
ترا دیدم
از تنگنای زمان جستم .
ترا دیدم ، شور عدم در من گرفت.
و بیندیش ، که سودایی مرگم .
کنار تو ، زنبق سیرابم.
دوست من ، هستی ترس انگیز است...
#سهراب_سپهری
﹝ @Jomlax ﹞
قاصدک!
شعر مرا از بر کن
برو آن گوشهی باغ
سمت آن نرگس مست
و بخوان در گوشش
و بگو باور کن
یک نفر یاد تو را
دمی از دل نبرد!
#سهراب_سپهری
﹝ @Jomlax ﹞
.
اشک میبارم
بیا این ابر و باران را ببین
#سهراب_سپهری
﹝ @Jomlax ﹞
و
دست هایش...
هوای صاف سخاوت را ورق زد...
و مهربانی را به سمت ما کوچاند...
#سهراب_سپهری
﹝ @Jomlax ﹞
لب ها می لرزند
شب میتپد
جنگل نفس می کشد
پروایِ چه داری
مرا در شبِ بازوانت سفر دِه
#سهراب_سپهری
﹝ @Jomlax ﹞
پرم از راه ، از پل ، از رود ، از موج
پرم از سایه برگی در آب
چه درونم تنهاست...
#سهراب_سپهری
﹝ @Jomlax ﹞
همھ تپش هایم از آن" تو "باد
چهره بھ شب پیوستھ ؛
همھ تپشهایم...
#سهراب_سپهری
﹝ @Jomlax ﹞
.
و دستهایش
هوای صاف سخاوت را
ورق زد و مهربانی را
به سمت ما کوچاند...
#سهراب_سپهری
﹝ @Jomlax ﹞
و پلک هایش
مسیر نبض عناصر را به ما
نشان داد..
#سهراب_سپهری
﹝ @Jomlax ﹞
.
و دستهایش
هوای صاف سخاوت را
ورق زد و مهربانی را
به سمت ما کوچاند...
#سهراب_سپهری
﹝ @Jomlax ﹞
من
از مجاورت
یک درخت می آیم
که روی پوست آن
دست های ساده ی غربت اثر گذاشته بود :
« به یادگار نوشتم خطی ز دلتنگی... »
#سهراب_سپهری
﹝ @Jomlax ﹞
.
شب میتپد.
پروای چه داری،
مرا در شب بازوانت سفر ده.
انگشتان شبانهات را میفشارم
تو مثل ماه برکهای
و من غریق مست شب...
#سهراب_سپهری
﹝ @Jomlax ﹞
و
دست هایش...
هوای صاف سخاوت را ورق زد...
و مهربانی را به سمت ما کوچاند...
#سهراب_سپهری
﹝ @Jomlax ﹞
Lιƒє ιѕ тнє ∂αηcє ƒℓσσя σƒ уσυя ℓιρѕ
زندگی رقص دلانگیز خطوط لب توست ...!
#سهراب_سپهری
﹝ @Jomlax ﹞
.
اشک میبارم
بیا این ابر و باران را ببین
#سهراب_سپهری
﹝ @Jomlax ﹞
آرزویم این است:
آنقدر سیر بخندی؛ که ندانی غم چیست!
" آمین "
یــــ♥️ـلدا مبارک
#دل_آرام
#سهراب_سپهری
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
طراح: دلآرام
﹝ @Jomlax ﹞
و پلک هایش
مسیر نبض عناصر
را به ما نشان داد
#سهراب_سپهرے
﹝ @Jomlax ﹞