eitaa logo
⸤جُملــکس" شعر" تم " پروفایل" والپیپر " ⸣ ⸤🇵🇸🇮🇷
22.4هزار دنبال‌کننده
84.2هزار عکس
10.1هزار ویدیو
255 فایل
⸤﷽⸣ • - جنابِـ‌سعدی‌مۍفرمان‌؛ بَرخیز‌کھـــ‌شعر‌ِمن‹طُ›‌را‌میخواهَد💛˘˘! - خَط‌خطۍ‌های‌ِیک‌پریشان🌸( .. . .. تَبلیغات‌ِپُربازدھ🌿↓' https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab . انتقاد پیشنهاد↓' eitaa.com/niai73 . • ارسال مطالب : @Admin_mas
مشاهده در ایتا
دانلود
شخصی بر سفره امیری مهمان بود ، دید که در میان سفره دو کبک_بریان قرار دارد ، پس با دیدن کبک ها شروع به خندیدن کرد امیر علت این خنده را پرسید ، مرد گفت در ایام جوانی به کار راهزنی مشغول بودم ، روزی راه بر کسی بستم آن بینوا التماس میکرد که پولش را بگیرم و از جانش در گذرم اما من مصمم به کشتن او بودم در آخر آن بیچاره به دو کبک که در بیابان بود رو کرد و گفت شما شاهد باشید که این مرد ، مرا بی گناه کشته است اکنون که این دو کبک را در سفره شما دیدم یاد کار ابلهانه آن مرد افتادم امیر پس از شنیدن داستان او ، رو به مرد کرد و گفت کبک ها شهادت خودشان را دادند و بعد هم دستور داد سر آن مرد را بزنند 🆔️ @jomlax