‌ ‌دارکوب اگر عاشق شود، رازی نهان نمی‌ماند. هر آن‌چه را که هست، بعد از دو روزی بر ساقه و تنه‌ی درختان می‌کوبد و جمله جهان می‌فهمند... #شیرکو_بیکس ﹝@Jomlax ﹞

تمامِ این پاییز را🍁 صرف گردآوری کلمه خواهم کرد که وقتی زمستان رسید❄️ طولانی‌ترین قصیده‌ی عاشقانه را برایت بنویسم.....💌 #شیرکو_بیکس 🌺🍃჻ᭂ࿐ ﹝@Jomlax ﹞

تو که رفتی تنها صندلی ماند شاخه گلی و لیوانی که نزد من است هنوز اولی مسند زیباترین ترانه های من است دومی در دل ام رویید و سومین سرشار از بوسه های تو بود آمدم که عطر تو را بنوشم اما غرق آن شدم #شیرکو_بیکس ﹝@Jomlax ﹞

『♥️』 کسی را یارای ایستادن نیست همگان گمشدگانی غریب اند ... #شیرکو_بیکس ﹝@Jomlax ﹞

می‌دانم درنهایت من و تنهایی باهم خواهیم ماند او سیگارش خاموش خواهد شد و من نیز برای همیشه خواهم خوابید. #شیرکو_بیکس ﹝ @Jomlax ﹞

‌ در نامه‌ی دیروزت چراغی کوچک برایم فرستاده بودی منِ تاریک روشنش که کردم در آیینه روبرویم خود را دیدم که تاریخی هستم تیره و تار از مردانی که چراغ را در زن کشتند! #شیرکو_بيكس ﹝ @Jomlax ﹞

هرگز سهم هم نخواهیم شد گرچه دوشادوش هم رهسپار می شویم چونان ریل ها که هرگز به یکدیگر نمی رسند... #دو_خط_موازی #شیرکو_بیکس ﹝ @Jomlax ﹞

صبح کہ شعرم بیدار می‌شود می‌بینم بسترم سرشار از گلِ عشقِ توست و عشق تو آفتاب است آنگاه کہ درونم طلوع می‌کنی و می‌بینمت... #شیرکو_بیکس ﹝ @Jomlax ﹞

هرگز سهم هم نخواهیم شد گرچه دوشادوش هم رهسپار می شویم چونان ریل ها که هرگز به یکدیگر نمی رسند... #دو_خط_موازی #شیرکو_بیکس ﹝ @Jomlax ﹞

آه .. که عشق تو چونان باد است .. هر دم که شعله ور شوم فزون می کند شعله هایم را ... #شیرکو_بیکس ﹝ @Jomlax ﹞

وقتی رفتی شبی را پیچیدی و به دستم دادی. به اتاقم که رفتم شبِ پیچیده را باز کردم و دیدم؛ تکه‌پاره‌های ستارگان و خرده خاطرات آینه روی بسترم ریخته شد... #شیرکو_بیکس ﹝ @Jomlax ﹞

‌ اتاقی دارم که تنهایی ام را کافی نیست ، تنهاییم لبریز هیاهو و همهمه است لبریز رنگ و عطر اندوه... #شيركو_بيكس ‌ ﹝ @Jomlax ﹞