حلقه ی اشک را
می اندازم دورِ چشم ؛
راه می افتم ...
دوباره امشب
با " نیامدنت " قرار گذاشته ام...!
#مینا_آقازاده
﹝ @Jomlax ﹞
زمستانِ
این رابطه هم
می گذرد ؛
وَ روسیاهی اش فقط
برای قلب سرد تو می مانَد...!
#مینا_آقازاده
﹝ @Jomlax ﹞
خدا انگارجای نفس
تو را در من دميده است؛
يك لحظه نباشی
سياه می شود روزگار من ...
#مينا_آقازاده
﹝ @Jomlax ﹞
.
باید بیایم ،
به پای چشمهایت بیفتم!
قلبت را ببوسم ؛
تا بدانی که خدا
مرا فقط
برای دوست داشتن تو آفریده است...
#مینا_آقازاده
﹝ @Jomlax ﹞
مرا نگاه کن !
من در ابتدای تو ایستادهام ؛
پای مرا به شعرهایت باز کن !
پراکنده کن عطر موهای مرا در واژهها
روزهاست انگار
از چشمِ قلمت افتادهام ...!
#مینا_آقازاده
﹝ @Jomlax ﹞
تقویم را
از هر طرف که ورق میزنم
پاییز است!
صدای رفتنت
در تمام روزهایش پیچیده
و از گریههای من
همهی فصلها بارانیست...!
#مینا_آقازاده
﹝ @Jomlax ﹞
تو
ب ر ن م ی گ ر د ے . . .
و این
غمگین ترین شعر ِ جهان اسٺْ
کہ ترجمہ نمی شود!
یعنی تو را
بہ هیچ زبانی
نمی توان برگرداند...
#مينا_آقازاده
﹝ @Jomlax ﹞
°
مرا نگاه کن !
من در ابتدای "تو" ایستاده ام ؛
پای مرا به شعرهایت باز کن!
پراکنده کن
عطر موهای مرا در واژه ها...
روزهاست انگار از چشمِ قلمت
افتاده ام...!
#مینا_آقازاده
﹝ @Jomlax ﹞
حلقه ی اشک را
می اندازم دورِ چشم ؛
راه می افتم ...
دوباره امشب
با " نیامدنت " قرار گذاشته ام...!
#مینا_آقازاده
﹝ @Jomlax ﹞
نمی دانم زندگی
تو را برای کدام روزِ مبادای من
کنار گذاشته؟!
چه روزی مباداتر از امروز
که حتی
خودم را هم ندارم...
#مینا_آقازاده
﹝ @Jomlax ﹞
بتاب
خورشیدم بتاب
پرده های شب را کنار بزن
باز کن پای صبح را به خانه ام
#مینا_آقازاده
﹝ @Jomlax ﹞
...
لب های "تو"
برای خنده و بوسه و
عاشقانه حرف زدن
آفریده شده است
پس بخند و ببوس و بگو
عاشقانه ترین حرفهای جهان را..
#مینا_آقازاده
.
﹝ @Jomlax ﹞