هیچ چشمی تابوت زن را تا انتهای جاده دنبال نکرد تنها یک خاطره‌ی بی‌جان از میان چند کوچه گذشت و ماه در سکوت سوگواری کرد... #نازك_الملائكة #ترجمه: #سیدمحمد_مرکبیان 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸

『♥️』 هیچ چشمی تابوت زن را تا انتهای جاده دنبال نکرد تنها یک خاطره‌ی بی‌جان از میان چند کوچه گذشت و ماه در سکوت سوگواری کرد... #نازك_الملائكة #ترجمه: #سیدمحمد_مرکبیان ﹝جُملِڪس﹞

‌ ‌و قرن ها از من می پرسند تو کیستی ای زن و باد از من می پرسد تو کجایی ای زن من روح ناآرام توام ای باد زمان مرا انکار کرده است از این رو من نیز مانند تو هیچ کجا نیستم ... #نازک_الملائکه ﹝@Jomlax ﹞

‌ ‌و قرن ها از من می پرسند تو کیستی ای زن و باد از من می پرسد تو کجایی ای زن من روح ناآرام توام ای باد زمان مرا انکار کرده است از این رو من نیز مانند تو هیچ کجا نیستم ... #نازک_الملائکه ﹝@Jomlax ﹞

هیچ چشمی تابوت زن را تا انتهای جاده دنبال نکرد تنها یک خاطره‌ی بی‌جان از میان چند کوچه گذشت و ماه در سکوت سوگواری کرد... #نازك_الملائكة #ترجمه: #سیدمحمد_مرکبیان ﹝@Jomlax ﹞

‌ ‌لو رجعنا غداً! وأراد الزمان أن يرانا كما كنّا ‏والتقينا فهل ينبض الميّتان!؟ ‏خلف ألواح صدرينا..؟ اگر فردا برگشتیم! و سرنوشت خواست که ما را با هم ببیند. و همدیگر را ملاقات کردیم آیا این دل‌های مُرده‌ از پشت قفسه‌ی سینه‌هامان خواهند تپید...؟ #نازك_الملائكة ﹝@Jomlax ﹞