eitaa logo
⸤جُملــکس" شعر" تم " پروفایل" والپیپر " ⸣ ⸤🇵🇸
23.4هزار دنبال‌کننده
76.6هزار عکس
8.8هزار ویدیو
248 فایل
⸤﷽⸣ • - جنابِـ‌سعدی‌مۍفرمان‌؛ بَرخیز‌کھـــ‌شعر‌ِمن‹طُ›‌را‌میخواهَد💛˘˘! - خَط‌خطۍ‌های‌ِیک‌پریشان🌸( .. . .. تَبلیغات‌ِپُربازدھ🌿↓' https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab . انتقاد پیشنهاد↓' eitaa.com/niai73 . • ارسال مطالب : @Admin_mas
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🍁 تبلیغات موقت🍁
قرار گذاشتیم من با خواهرم و اون بنده خدا هم با مادرش بیاید حرم مطهر هم دیگر رو ببینیم، من از گیت ورودی آقایان داخل رفتم و کنار پله ایستادم تا خواهرم هم بیاید همزمان با من یه دختر خانم با چادر عربی یک لحظه دیدمش اون هم ظاهرا منتظر کسی بود . با خودم می‌گفتم خدا اگر این باشه باز خودمو دلداری میدادم نه شایدم این نباشه .........😭😭 ادامه مهیج وواقعی خاطره🤦‍♂👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
هدایت شده از 🍁 تبلیغات موقت🍁
قرار گذاشتیم من با خواهرم و اون بنده خدا هم با مادرش بیاید حرم مطهر هم دیگر رو ببینیم، من از گیت ورودی آقایان داخل رفتم و کنار پله ایستادم تا خواهرم هم بیاید همزمان با من یه دختر خانم با چادر عربی یک لحظه دیدمش اون هم ظاهرا منتظر کسی بود . با خودم می‌گفتم خدا اگر این باشه باز خودمو دلداری میدادم نه شایدم این نباشه .........😭😭 ادامه مهیج وواقعی خاطره🤦‍♂👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
هدایت شده از گسترده چمران
😁 😂😂 خاطره 😉 استدلال اقا قرائتی درباره 😄 طنز عجیب 🙊🙈 حاج اقا قرائتی رو منبر😅 ‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 قرار گذاشتیم من با خواهرم و اون بنده خدا هم با مادرش بیاید حرم مطهر هم دیگر رو ببینیم، من از گیت ورودی آقایان داخل رفتم و کنار پله ایستادم تا خواهرم هم بیاید همزمان با من یه دختر خانم با چادر عربی یک لحظه دیدمش اون هم ظاهرا منتظر کسی بود . با خودم می‌گفتم خدا اگر این باشه باز خودمو دلداری میدادم نه شایدم این نباشه .........😭😭 ادامه مهیج وواقعی خاطره🤦‍♂😁👆 ‍‌‌
هدایت شده از گسترده چمران
😁 😂😂 خاطره 😉 استدلال اقا قرائتی درباره 😄 طنز عجیب 🙊🙈 حاج اقا قرائتی رو منبر😅 ‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 قرار گذاشتیم من با خواهرم و اون بنده خدا هم با مادرش بیاید حرم مطهر هم دیگر رو ببینیم، من از گیت ورودی آقایان داخل رفتم و کنار پله ایستادم تا خواهرم هم بیاید همزمان با من یه دختر خانم با چادر عربی یک لحظه دیدمش اون هم ظاهرا منتظر کسی بود . با خودم می‌گفتم خدا اگر این باشه باز خودمو دلداری میدادم نه شایدم این نباشه .........😭😭 ادامه مهیج وواقعی خاطره🤦‍♂😁👆 ‍‌‌
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
قرار بود با مادرش بیاید حرم مطهر هم دیگر رو ببینیم، من از گیت ورودی آقایان داخل رفتم و کنار پله ایستادم همزمان با من یه دختر خانم با چادر عربی یک لحظه دیدمش . با خودم می‌گفتم خدا اگر این باشه باز خودمو دلداری میدادم نه شایدم این نباشه .....😭 ادامه خاطره واقعی یکی از اعضا🤦‍♂😅👇 ‍‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9