‌دوستت‌ می‌دارم‌ تو به‌ زندگی‌ می‌مانی‌... به‌ نوشیدن‌ جرعه‌ای‌ آب...‌ در فاصله ‌ی‌ دو رؤیــــــا... #یغما_گلرویی ﹝ @Jomlax ﹞

حالا بگو در این تراکم تنهایی مهمان بی چراغ نمی‌خواهی...! #یغما_گلرویی 🌺🍃჻ᭂ࿐ ﹝ @Jomlax ﹞

تو را دوست‌ می‌دارم‌ و با تو... دیگرم به بیداری این‌ گستره‌ی... خاموش‌ آدمیانش‌ نیاز نیست... #یغما_گلرویی ﹝ @Jomlax ﹞

تو را دوست‌ می‌دارم‌ و با تو... دیگرم به بیداری این‌ گستره‌ی... خاموش‌ آدمیانش‌ نیاز نیست... #یغما_گلرویی ﹝ @Jomlax ﹞

° دوباره به آفتاب سلامی دوباره دادم! سلام می‌کنم به باد به بادبادک و بوسه به سکوت و سوال و به گلدانی که خواب ِگل ِهمیشه بهار می بیند! سلام می‌کنم به چراغ به چراهای کودکی به چال‌های مهربان ِگونه‌ی تو! باورکن من به یک پاسخ کوتاه به یک سلام ِ سرسری راضیم! آخر چرا سکوت می‌کنی؟ #یغما_گلرویی ﹝ @Jomlax ﹞

‌دوستت‌ می‌دارم‌ تو به‌ زندگی‌ می‌مانی‌... به‌ نوشیدن‌ جرعه‌ای‌ آب...‌ در فاصله ‌ی‌ دو رؤیــــــا... #یغما_گلرویی ﹝ @Jomlax ﹞

دستم را بگیر همین دست برایت ترانه عاشقانه نوشته همین دست سوخته در حسرت لمس دست های تو پاک کرده اشک هایی را که در نبودت به گونه دویدند.... #یغما_گلرویی ﹝ @Jomlax ﹞

تو را دوست‌ می‌دارم‌ و با تو... دیگرم به بیداری این‌ گستره‌ی... خاموش‌ آدمیانش‌ نیاز نیست... #یغما_گلرویی ﹝ @Jomlax ﹞

دستم را بگیر همین دست برایت ترانه عاشقانه نوشته همین دست سوخته در حسرت لمس دست های تو پاک کرده اشک هایی را که در نبودت به گونه دویدند.... #یغما_گلرویی ﹝ @Jomlax ﹞

° برای مجله شعر نمی‌نویسم... در شبِ شعر ها شرکت نمی‌کنم... به نگاه منتقدها اهمیت نمی‌دهم.... پیله ای از شعر می بافم دورِ خود... بی آرزوی پروانه شدن! و در سلولِ خود ساخته می‌میرم به امید آن که ابریشمش شالی شود بر شانه های تو...! #یغما_گلرویی ﹝ @Jomlax ﹞

دستم را بگیر همین دست برایت ترانه عاشقانه نوشته همین دست سوخته در حسرت لمس دست های تو پاک کرده اشک هایی را که در نبودت به گونه دویدند.... #یغما_گلرویی ﹝ @Jomlax ﹞

. دستم را بگیر! همین دست برایت ترانه عاشقانه نوشته؛ همین دست سوخته در حسرت لمس دست های تو؛ همین دست پاک کرده اشک هایی را که در نبودت به گونه دویدند... ‌ #یغما_گلرویی ﹝ @Jomlax ﹞