رفقایی که کار ساخت و ساز می کردند، آمدند و بخشی از اینها را خریدند و اموال تولیت ارزش پیدا کرد. ایشان هم مرتب اموال و مستغلاتش را می فروخت و پولش را در حسابی در لندن به دور از دسترس شاه قرار می داد. با توجه به این که ما هیئت مدیره ی ایشان بودیم، می توانستیم برای مبارزه به خارج و داخل ایران خیلی کمک کنیم».21
وی در مورد ماجرای تصویب لایحه کاپیتولاسیون می گوید: «[ در سال 43 ] با خبر شدیم که در مجلس رژیم، لایحه ای در مسیر تصویب است که در آن به مستشاران آمریکایی امتیازاتی داده می شد؛ در پیگیری این خبر، زمینه جدیدی فراهم شد برای مبارزه امام. امام چند نفری را مأمور تحقیق در مورد جزئیات این خبر کردند که یکی از آنها من بودم. رفتم پیش آقایان فلسفی و تولیت و سید جعفر بهبهانی؛ پیام امام را رساندم و گفتم ما اخبار پشت پرده این جریان را هر چه بیشتر و دقیق تر می خواهیم. آقای بهبهانی از طریق یکی از نمایندگان مجلس سنا، متن لایحه و اسناد مربوطه را به دست آورد و به من داد. من دو روز در تهران ماندم و متن مذاکرات مجلس و جزوه کنوانسیون وین را تهیه کردم. اخباری را هم مرحوم تولیت در اختیار من گذاشت که مجموعاً با اطلاعات کاملی بردم خدمت امام».22
همان گونه که در عبارات بالا مشخص است، هاشمی متن لایحه کاپیتولاسیون و اسناد مربوطه را از آقای بهبهانی گرفته و آقای تولیت فقط برخی اخبار را به ایشان اطلاع داده است. در صورتی که قبلاً ادعا کرده بود که اسناد مربوط به لایحه را از آقای تولیت گرفته است. این هم یکی دیگر از تناقض گویی های آقای هاشمی است.
اما باید توجه داشت که در ماجرای تصویب لایحه کاپیتولاسیون، اولین کسی که مسئله را به اطلاع امام خمینی رساند، حجت الاسلام پیشوایی از روحانیون شیراز بود. یکی از نمایندگان مجلس به نام کاظمی، خبر تصویب این لایحه را به آقای پیشوایی رساند و آقای پیشوایی هم به حضرت امام خبر داد. به غیر از آن، موضوع توسط برخی از نمایندگان مخالف، به شیخ فضل الله محلاتی که در تهران بودند، اطلاع داده شد. ایشان هم در قم خدمت امام رسید و امام دستور داد که به تهران بروند و موضوع را از داخل مجلس و روزنامه رسمی به دست آورند. شهید محلاتی می گوید: «ما یک نفوذی در مجلس داشتیم که در دفتر مجلس کار می کرد و صورت مذاکرات و مسائلی را که در درون مجلس می گذشت، برای ما می آورد و قرار شد که ما اینها را برای امام ببریم».23
هاشمی که قبلاً ادعا کرده بود از سال 1343 به تولیت اعتماد کرده و به او پیشنهاد کرده که اموالش را وقف مبارزات اسلامی بکند، در جای دیگر و در تناقض با این ادعا، جلب حمایت تولیت را بعد از سفر سال 1353 به خارج از کشور، عنوان می کند. وی می گوید: «من دو سفر نسبتاً طولانی کردم: یکی در سال 53 و یکی در سال 54. هر دو سفر تقریباً یک هدف را تعقیب می کرد که تقویت مبارزه در داخل کشور بود با استفاده از امکانات خارج... کاری که ما بعد از آن سفر اول [ خارج از کشور در سال 1353 ] انجام دادیم، عمدتاً جلب حمایت آقای سیدابوالفضل تولیت بود. ایشان امکانات مالی زیادی داشت، بچه هم نداشت. فردی بود روشنفکر و از نظر اعتقادی هم بیشتر جریان مبارزه اسلامی را قبول داشت. او آماده شد که همه ثروت خود را وقف مبارزه بکند، به عنوان تأسیس حکومت اسلامی. برای این منظور مؤسسه ای تأسیس کردیم، اساسنامه آن را نوشتیم و هیئت مدیره ای تعیین کردیم که من خودم عضو آن بودم. تولیت همه ثروت و اموالش را ـ به استثنای خانه تهران، خانه سالاریه قم و مقداری برای گذران زندگی شخصی ـ در اختیار گذاشت، به صورتی که انجام کارها از حضور و تصمیم خود ایشان بی نیاز بود. هیئت مدیره برای انجام هر اقدامی اختیارات کافی داشت.»24
هاشمی رفسنجانی در جای دیگر در زمینه کارهای اقتصادی خود می گوید: «زمانی که منبر من محدود شد، برای مبارزه، پوششی لازم داشتم که به همین خاطر به سراغ ساخت مسکن و فروش آن رفتم که در آن زمان شغل پرسودی بود. با توجه به این که خواهرزاده من بنّا بود، برای من کار آسانی بود. زمینه مساعدی درست می کردیم، زمینی می گرفتیم و چند خانه می ساختیم و می فروختیم. نصف یک پاساژ هم ساختیم. در سال های آخر شرکت وسیعی به نام البرز در قم ایجاد کردیم که کارهای وسیعی می کردیم و درآمد خوبی داشتیم. البته احتیاج زیادی به این درآمدها نداشتیم و معمولاً صرف همین کارها می کردیم».25
محمد هاشمی نیز در مورد دریافت پول از تولیت می گوید: «وضع مالی خانواده ما بد نبود و دستمان به دهانمان میرسید، پس از همان زمانی که آقای هاشمی وارد مبارزات انقلابی شد، به مبارزین انقلابی و همچنین خانوادههای سیاسی که سرپرست خانوارشان در زندان به سر میبرد، کمک میکرد و در این مسیر از آقای سیدابوالفضل تولیت که در آن زمان تولیت آستان حضرت معصومه (س) را بر عهده داشتند، نیز کمک میگرفت».26
ادامه👇
@jonbeshsaybery
محمد هاشمی نیز موضوع کمک های برادرش به تشکیلات خارج از کشور را مربوط به سال 1354 می داند و در این باره می گوید: «برادرم در سفر به خارج [ در سال 1354 ] قصد شناسایی و ارزیابی منابع و نیروی خارج از کشور را داشت. وقتی به اروپا آمد، با تیپ هایی مثل قطب زاده، بنی صدر و حبیبی که به عنوان سردمداران بودند، ارتباط پیدا کرد. در آمریکا من و دکتر [ابراهیم] یزدی بودیم. در خاورمیانه مرحوم چمران و آقای صدر و دوستان دیگر حضور داشتند. در جریان سفر ایشان تصمیمات خوبی گرفته شد. یکی از اقداماتی که در این سفر انجام گرفت، موضوع حمایت مالی از نهضت خارج از کشور بود که بنیادی را تشکیل دادند. مرحوم آقای تولیت در این بنیاد سرمایه گذاشته بودند تا هر وقت نیاز به کمک مالی بود از طریق آن بنیاد، پشتیبانی مالی شود. برای بنیاد هم هیئتی را خارج از کشور و در اروپا تشکیل دادند که بهتر بتوانند ارتباط داشته باشند. برادرم در جریان سفر خود، به نظرم یکی دو هفته در آمریکا ماند. در تگزاس بیشتر با آقای دکتر یزدی تماس داشتند. با ایشان به چند انجمن سر زدیم. او انجمن ها و امکانات آنها را ارزیابی می کرد و پس از بازگشت به ایران توسط ساواک دستگیر و زندانی شد و تا سال 1357 در زندان ماند».27
ابوالفضل توکلی بینا از مبارزین قبل از انقلاب، در خاطراتش در مورد فعالیت های اقتصادی هاشمی چنین می گوید: «آقای هاشمی رفسنجانی با آقای سید ابوالفضل تولیت ارتباط داشت و با مشارکت شرکت طاهر که مربوط به مرحوم تولیت بود، شرکتی به نام شرکت "دژساز نو" در سالاریه قم تشکیل گردید و ابتدای کار هم آقای هاشمی رفسنجانی مدیر عامل این شرکت دژساز نو شد. سهامداران هم اکثراً از دوستان مبارز و همفکران بودند. این شرکت پشتوانه ای برای مبارزه شد. از آنجا که آقای هاشمی رفسنجانی بیشتر وقتشان صرف مبارزه با رژیم شده بود، مدیریت شهرک سالاریه به درخواست ایشان و هیئت مدیره به اینجانب محول گردید و تا سال 1355 که نشانه های پیروزی انقلاب به چشم خورد، به سهامداران پیشنهاد شد که تشکیل این شرکت بنا به اهدافی که صورت گرفته اکنون که نشانه های پیروزی انقلاب به چشم می خورد، دیگر ادامه کار این شرکت به مصلحت نیست و باید به انقلاب بپیوندیم. در این راستا برای منحل کردن شرکت با دکتر میناچی مشورت شد و مقرر شد که زمین های مانده شرکت، به شرکت طاهر بازگردد و زمین های مانده بین سهامداران تقسیم شود. این کار انجام شد و ما به برادران پیوستیم».28
پس از مدت کوتاهی که از تأسیس هیئت مدیره مذکور می گذشت، گویا شهید باهنر به برخی از فعالیت ها و روابط اعضای آن هیئت مظنون می شود، لذا آنان تصمیم به کنار گذاشتن وی می گیرند. هاشمی موضوع را چنین بازگو می کند: «پس از بازگشت من از اروپا و دستگیری و زندانی شدن، با استفاده از روابط صمیمانه آقایان تولیت و احمد صدر حاج سید جوادی، تغییراتی در هیئت مدیره به سود نهضت آزادی انجام شد. هر چند که حضور من محفوظ بود، اما دوستانی را که برای ما بیشتر مورد اعتماد بودند ـ مثل آقای باهنر ـ کنار گذاشتند. از جزئیات مسائل اطلاع دقیق ندارم، اجمالاً می دانم که مقداری پول به آمریکا فرستادند که صرف پایگاهی شد برای آقای ابراهیم یزدی. بعدها تغییراتی پیش آمد».29
به راستی جای این سؤال باقی است که چرا ابوالفضل تولیت و سران نهضت آزادی تصمیم می گیرند تا شهید باهنر را از جمع اعضای هیئت مدیره این مؤسسه به ظاهر خیریه کنار بگذارند، اما هاشمی رفسنجانی را همچنان حفظ کنند؟ آیا جز این بود که آنان، هاشمی را در خط خود می دیدند اما باهنر را نه ؟
تولیت که توانسته بود به راحتی اعتماد هاشمی رفسنجانی و برخی افراد دیگر را با اموال خود کسب کند، فکر می کرد که می تواند اعتماد امام خمینی را نیز با پول به دست آورد. لذا در پاییز سال 57 به پاریس می رود و مبلغ 86 میلیون تومان ـ که در آن زمان مبلغ بسیار قابل توجهی بود ـ را ظاهراً به عنوان وجوهات، ارائه می کند. اما حضرت امام (ره) که مخالف دریافت پول از سرمایه داران بود، مبلغ 86 میلیون تومان پول اهدایی تولیت در نوفل لوشاتو پاریس را پس می فرستد.30
ولی الله چه پور ـ از مبارزین پیش از انقلاب ـ در خاطرات خود نقل می کند: «متولی آستانه مقدس حضرت معصومه (س) در زمان طاغوت، ابوالفضل مصباح تولیت بود و زمانی که امام در پاریس اقامت داشتند، آن پیرمرد مبلغ قابل توجهی پول جهت تقدیم به امام با خود به آنجا آورده بود. امام (ره) ابتدا از قبول آن پول امتناع کردند و به حاج مهدی عراقی دستور دادند تا بررسی نمایند که این مرد چنین مبلغی را از کجا و چه طریقی کسب نموده اند ؟31
ادامه👇
@jonbeshsaybery
پس از یازده روز اقامت در پاریس و بعد از مراجعت آقای عراقی، قصد بازگشت به ایران را کردیم. در پاریس افراد مطلع اعلام نمودند چنانچه مستقیماً از پاریس به تهران برویم، امکان دستگیری ما توسط ساواک وجود دارد. بنا بر این تصمیم گرفتیم از طریق کشور انگلستان به تهران سفر کنیم. آقای محمد هاشمی رفسنجانی که از آمریکا به پاریس آمده بود و حاج خلیل و اینجانب، به اتفاق به لندن رفتیم و از آنجا به تهران پرواز نمودیم. در لندن یک شب هم میهمان همان متولی آستانه ی قم بودیم».32
همان گونه که در مطالب فوق اشاره شده، جناب ابوالفضل تولیت، هم در لندن محل سکونت داشته و هم حساب بانکی!
محسن هاشمی ( پسر آقای هاشمی رفسنجانی ) در مورد بخشی از زمین های خریداری شده در قبل از انقلاب توسط پدرش، در گفت و گویی اظهار می دارد: «آقای هاشمی قبل از انقلاب در هلجرد کرج به همراه همفکران مبارزه خود، نسبت به خرید چندین میلیون متر مربع زمین اقدام نمودند. هم اکنون از آن زمینها به اندازه چند صد متر بیشتر برای ما باقی نمانده است. نزدیک به 95درصد آن زمینها به تشکیلات سالمندان کهریزک بهشت معصومه کرج واگذار شده است. در نتیجه برای ایشان دارایی نمانده است. صحبت از کم شدن نیست بلکه برای ایشان هیچ دارایی باقی نمانده است. فقط همان زمین کشاورزی پسته در بهرمان و نوق است که آن هم ارث پدری است و مهر حاج خانم است و هم اکنون توسط من مدیریت میشود و از آن درآمد زندگی ایشان و خانواده را میچرخاند... اخیراً یکی از داراییهای مانده از قبل از انقلاب یعنی زمین 1200 متر مربعی با 8 آپارتمان آن در دزاشیب را به عنوان وثیقه برای آزادی مهدی گذاشتهایم. این ملک را پدر در سال 1353 متر مربعی 1000 تومان خریده بودند».33
هاشمی رفسنجانی در یادداشت 16 مرداد 1371 خود می نویسد: «در خانه بودم. وقتم با استراحت و مطالعه گذشت. بچه ها آمدند. فائزه به کرمان رفت و بقیه ناهار اینجا بودند. اجازه دادم که با فروختن زمین هایی که در قم دارند، زمینی در تهران بخرند؛ برای تهیه مسکن مناسب و با امکان حفاظت امنیتی و...» 34
آقای هاشمی در خاطرات دی ماه 1371 خود نیز اشاره می کند که فرزندانش چند بار در مورد خرید زمین برای اعضای خانواده به منظور بودن در یک نقطه مناسب و امن تر و دورهم، بحث و گفت و گو کرده اند.35
پس معلوم می شود غیر از ملک 1200 متری دزاشیب که محسن هاشمی خرید آن را در سال 1353 ذکر می کند، در سال 1371 نیز به دنبال خرید ملک دیگری ـ از طریق فروش زمین هایی که در قم داشته اند ـ برای همه اعضای خانواده بوده اند! و این در تناقض با ادعای محسن هاشمی است که گفته بود فقط چند صد متر از زمین های کرج برای ایشان مانده بوده! البته جناب محسن هاشمی هیچ اشاره ای هم به زمین های دیگر پدرش، از جمله دوازده هکتار زمین پسته کاری در منطقه البرز قم، نمی کند! هاشمی خودش در گفت و گویی که در اواسط سال 95 منتشر شده، چنین گفته: «زمانی که در قم بودیم، زمینی را با جمعی از دوستان مبارز از آقای تولیت خریدیم. جمع ما به صورت یک شرکت بود و سهم ما از این زمین ها، ده دوازده هکتار است. در آنجا هم پسته کاشته ایم که مال خودم است و ارث نیست».36
همان گونه که اشاره شده بود، محسن هاشمی در مورد منبع درآمد پدرش گفته بود: «برای ایشان هیچ دارایی باقی نمانده است. فقط همان زمین کشاورزی پسته در بهرمان و نوق است که آن هم ارث پدری است و مهر حاج خانم است و هم اکنون توسط من مدیریت میشود و از آن درآمد زندگی ایشان و خانواده را میچرخاند». اما خود جناب هاشمی می گوید: «الان زندگی ما با درآمد حاصله از فروش پسته زمین های قم و کمی حقوق [ مجمع تشخیص مصلحت نظام ] می گذرد».37 یعنی ایشان به غیر از حقوق مجمع تشخیص مصلحت نظام، هم فروش پسته های بهرمان و نوق را دارد و هم فروش پسته های زمین های البرز قم را!
پی نوشت ها:
1. اکبر هاشمی رفسنجانی. انقلاب و پیروزی. ص 444 – 445
2. هاشمی بدون روتوش. ص 100
3. سیروس محمودیان. "سهامداری رفسنجانی با موسسه جبهه چهارم ملی". روزنامه وطن امروز. اول اسفند 1390
4. اکبر هاشمی رفسنجانی. دوران مبارزه. ص 91
5. همان. ص 94
6. همان. ص 94
7. علی رضا صلواتی. "سیاستمداران جوان". تهران: اطلاعات، 1386. ص 661
8. پا به پای سرو. ص 33
9. دوران مبارزه. ص 167
10. دوران مبارزه. ص 175
11. پا به پای سرو. ص 107
12. محمد حسن روزی طلب. " تکیه گاه؛ بررسی عملکرد اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات دهم ریاست جمهوری". تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1390. ص 578
13. مجید تولایی. "آقای جنتی گفت صلاحیت مشایی رد است". همشهری ماه. دی و بهمن 1389. ص 52
ادامه👇
@jonbeshsaybery
14. دوران مبارزه. ص 175
15. هاشمی بدون روتوش. ص 24
16. همان. ص 24؛ هاشمی بالاخره در مصاحبه ای که در سال 95 منتشر می شود، به مسئله 300 قطعه زمین اشاره می کند اما باز هم نمی گوید که آنها را از تولیت به بهای تقریباً مجانی دریافت کرده است. وی می گوید: «زمین بایری را در بیرون قم خریدم که هیچ قیمتی نداشت و به صورت هکتاری بود. در آن شهرک ساختیم که بعدها زمین ها قیمت پیدا کردند. البته شرکت بود و من هم جداگانه سهمی را خریدم. زمین ها را تفکیک شده خریدیم و عمده زمین ها را مجانی به طلبه های فقیر یا افراد فقیر دیگر واگذار کردیم. من حدود سیصد قطعه زمین داشتم که آنها را متری یک تومان خریده بودم. مثلاً اگر دویست متر بود، دویست تومان می شد و گران هم که شده بود، متری دو تومان شده بود. به مرور زمان خیلی از این قطعه ها را واگذار کردم و از زندان که بیرون آمدم، صد قطعه از آنها باقی مانده بود. (اکبر هاشمی رفسنجانی. " در آینه: چهار گفت و گوی صریح و صمیمی با آیت الله هاشمی رفسنجانی ". به کوشش غلامعلی رجائی. تهران: کویر، 1395. ص 103 )
17. دفتر نشر معارف انقلاب. " روایت دوران: روایت زندگی اکبر هاشمی رفسنجانی ". تهران: دفتر نشر معارف انقلاب، 1385. ص 26
18. پا به پای سرو. ص 115- 116
19. همان. ص 121
20. هاشمی بدون روتوش. ص 25
هاشمی در جای دیگر می گوید: «مرحوم تولیت در قم زمین های زیادی داشتند. برای استفاده مناسب از آنها و به کمک دوستان ما شرکتی به نام دژساز تأسیس شد. به سرعت قیمت زمین ها بالا رفت که امکانات زیادی در اختیار هیئت مدیره خیریه قرار می داد».
دوران مبارزه. ص 283
21. رضا صنعتی. " هاشمی در سال 88 ". قم: سلمان فارسی، 1392. ص 363
22. دوران مبارزه. ص 197
23. کامران غضنفری." مداخلات: روایتی مستند از جنایات آمریکا در ایران. جلد اول ". تهران: کیهان، 1394. ص 131-132
24. دوران مبارزه. ص 282
25. تکیه گاه. ص 479 ؛
تمام
@jonbeshsaybery
واکنش ها به انتخاب مَکُّران Makoran به عنوان پایتخت جدید ایران!
+دورترین نقطه از تمام کلان شهرها و مناطق صنعتی و کشاورزی!
نزدیک ترین نقطه برای تصرف توسط نیروی خارجی از طریق دریا
+پایتخت عملا میره توی تیررس موشکهای همه کشورهای دنیا از طریق دریا
+با یه مثال در این مورد میشه بهتر به نتیجه رسید: عربستان پایتخت سیاسی اش ریاض، تجاری جده، مذهبی مکه و مدینه
+منطقی ترین شهرها سمنان و همدان هستن که تو محور ترانزیتی و مواصلاتی قرار دارن
+فقط حرفش هست
یه بیست سالی هست میخوان پایتخت رو انتقال بدن این حرفا رو جدی نگیرید
حکومت هم اگه با این انتقال مخالفت کنه به قوم بلوچ میگن ما پیشرفت شما رو میخواستیم و حکومت اجازه نداد و زمینه برای اقدامات بعدی فراهم میشه
📌به ما بپیوندید:
@jonbeshsaybery
🔹اختلاف نظرهای #علنی هاشمی رفسنجانی با امام خامنهای (۱)
♻️ ترویج تجملگرایی، اسراف، ولخرجی
🔰 حمید رسایی: دوم آذر سالروز موضع تاریخی امام خامنهای نسبت به خطبه «مانور تجمل» هاشمی رفسنجانی است. این نکته یکی از مواقعی بود که اختلاف نظر علنی بین آقای هاشمی با رهبر انقلاب برای مردم مشخص شد.
یادآوری این موضوع از آن جهت لازم است تا مردم بدانند امام خامنهای نسبت به تصمیمات و مواضع غلط هر شخص و جریانی حساس بودهاند و در زمان خود، نسبت به آن انحراف، اعلام موضع داشتهاند و نگذاشتهاند تا اشتباهات مسئولان بدون تبیین و پاسخ بماند و از زمان خود رد شود.
هاشمی رفسنجانی در ۱۹ آبان ۱۳۶۸ در خطبه نماز جمعه که معروف به «مانور تجمل» شد میگوید: "اظهار فقر و بیچارگی کافی است و زمان آن رسیده است که مسئولین به #مانور_تجمل روی آورند!"
اتخاذ این سیاست از سوی رییس جمهور وقت، یک انحراف بزرگ در مسیر انقلاب اسلامی بود که اگر با تذکرات و نهیب رهبر انقلاب مواجه نمیشد، میتوانست مسیر انقلاب اسلامی را به قهقرا ببرد.
امام خامنهای دو هفتهبعد از این خطبهها در تاریخ ۲ آذر ۱۳۶۸ میفرمایند: "اینجانب از اینکه کسانی میکوشند تا در میان مردم ما «رسم تجملگرایی» و اسراف و ولخرجی را شایع کنند، شدیداً نگران و متأسفم."
@jonbeshsaybery
33.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 رهبر انقلاب: کینه آمریکا نسبت به ایران کینه شتری است!
پاسخ حضرت آیتالله خامنهای به برخی که میگویند چرا ایران با اروپاییها مذاکره میکند و ارتباط دارد اما با آمریکا حاضر به ارتباط و مذاکره نیست
رهبر انقلاب صبح امروز در تشریح پاسخ این سوال: آمریکا اینجا را تملک کرده بود ولی از کف و قبضه او بیرون کشیده شد؛ لذا کینه او نسبت به کشور و انقلاب کینه شتری است! و به این آسانیها دستبردار نیست. آمریکا در ایران شکست خورده و درصدد است که این شکست را جبران کند. ۱۴۰۳/۱۰/۱۹
🗳 @jonbeshsaybery
5.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 رهبر انقلاب: توجه به منافع آمریکا، تهدیدی برای مردمسالاری و جمهوریت کشور است
رهبر معظم انقلاب:
🔸 یکی از خواستههای همیشگی استکبار، بهویژه دولت آمریکا، این است که مسئولان کشورها از جمله جمهوری اسلامی در تصمیمگیریهای خود منافع آمریکا را نیز در نظر بگیرند. آنها این درخواست را از طرق مختلف به مسئولان ما تفهیم میکنند.
🔸 این خواسته نادرست در زمینههای مختلف از جمله اقتصادی، فرهنگی، سیاست خارجی و حتی در موارد جزئی مطرح شده است. آنها میخواهند تغییراتی ایجاد شود که منافع آمریکا را تأمین کند.
🔸 من تاکید میکنم که گوش دادن به این توقع بیجا، تهدیدی برای مردمسالاری و جمهوریت کشور است.
📍 چرا که مردم، مسئولان را انتخاب کردهاند تا برای منافع ملی کار کنند، نه اینکه منافع آمریکا را در نظر بگیرند.
🗳@jonbeshsaybery
8.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢نقدی بر سیاستگذاری بنیاد مستضعفان
در برنامه تلویزیونی #گفتگوی_ویژه_خبری ضمن انتقاد از جناب آقای حسین دهقان که کار ویژه #بنیاد_مستضعفان در خدمترسانی به محرومان را نفی کرده است، موضوع ادعای ایشان برای #بنگاهداری_حرفهای در بنیاد که البته با سوابق گذشته و همچنین کارنامه دوران مدیریت بنیاد همخوان نیست، تشریح شد.
✅ @jonbeshsaybery
دانشگاه امام صادق.mp3
45.73M
📷 صوت| نشست بررسی سیاستهای ارزی دولت چهاردهم؛ دانشگاه امام صادق علیه السلام
@jonbeshsaybery