#سلسله_بحث_امامت_شصت_و_ششم
#درس_بیست_و_سه_بخش_دوم
(اوقاتی که مربوط به امام زمان (عج) است)
مرحوم طبرسی در کتاب نجم الثاقب اوقاتی که مربوط به
حضرت صاحب الزمان (عج) است را این گونه نام می‌برد:
« اول شب قدر؛ هر سه شب مردد،
دوم روز جمعه،
سوم روز عاشورا،
چهارم از وقت زرد شدن آفتاب تا غروب آن در هر روز،
پنجم عصر دوشنبه،
ششم عصر پنجشنبه،
هفتم شب و روز نیمه
شعبان،
هشتم روز نوروز»
(نجم الثاقب، ص ۸۰۵)
@jorenab
#بعثت_در_نهج_البلاغه
إِلَى أَنْ بَعَثَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مُحَمَّداً
(بعداز سپری شدن روزگاران ) رسید به زمانی که خداوند محمد (صلی الله علیه واله ) را مبعوث نمود
1- لِإِنْجَازِ عِدَتِهِ (برای وفا به وعده ای که به انبیا پیشین داده بود)یعنی به پیامبران پیشین وعده داد بود که حضرت به نبوت می رسد لذا آنان به امتهای خویش بشارت میدادند(وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَد)«صف:6»
2- وَ تَمَامِ نُبُوَّتِهِ ( ونبوتش را تمام کند)زیرا حضرت، خاتم النبیین هست وبعد ازاو نبی نخواهد آمد لذا هم رسالتش از نظر گستردگی جهانی است (وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ) وهم از نظر زمانی برای همه زمانهاست(وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ (الأنعام: 19))
3- مَأْخُوذاً عَلَى النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُ (ازهمه پیامبران برای اقرار به نبوتش واعلام رسالتش به امتهای خویش عهد و پیمان گرفته شده بود ) َ وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ لَما آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتابٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُم لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّه(آل عمران:81)یعنی از انبیاء عهد گرفته شد تا
اولا به حضرت رسول ایمان بیارند
ثانیا اورا یاری رسانند که یکی از راه های یاری حضرت همان بشارتی بود به امت خویش میدادند
4- مَشْهُورَةً سِمَاتُهُ (علامت ونشانه های او بین انبیا گذشته وامتهای پیشین مشهور بود)بخاطر بشارت به آمدن حضرت ویژگی واوصاف حضرت برای همه حتی کسانی که دارای دین الهی نبودند روشن بود بگونه ای که مانند فرزندان خود را بشناسند حضرت را می شناختند
یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ
5- كَرِيماً مِيلَادُهُ (ولادتش مبارک بود) ولادت حضرت از نسل پاک بود .هیچ گونه رجس وپلیدی در نسل آن حضرت نبود برای همه آشکار وروشن بود
ویژگی مردم در عصررسالت
1- وَ أَهْلُ الْأَرْضِ يَوْمَئِذٍ مِلَلٌ مُتَفَرِّقَةٌ (مردم دارای مذهبهای پراکنده بودند) مردم درآن روز دارای مذهبهای گوناگون بودند عده از دین های اسمانی تحربف شده پیروی می کردند وگروهی از کسانی که بی دین بودند ودهری مسلک محسوب میشدند
2- وَ أَهْوَاءٌ مُنْتَشِرَةٌ(خواهشها (و بد عتها)ی فراوان بودند)مردم هواها وبدعتهای خویش را به عنوان دین قرارداده واز آن پیروی می کردند به عنوان نمونه بجای آنکه در کنار کعبه معظمه به عبادت بپردازند از صد قدمی ان به کف وصوت می پرداختند
(َّ وَ ما كانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَيْتِ إِلَّا مُكاءً وَ تَصْدِيَة-انفال :35)
3- وَ طَرَائِقُ مُتَشَتِّتَةٌ(وروشهای مختلف بود) مردم در عصر رسالت دارای راه ها وروشها وبدعتهای مختلف بودند سپس حضرت به این راه ها اشاره می کند
الف- بَيْنَ مُشَبِّهٍ لِلَّهِ بِخَلْقِهِ(گروهی خداوند را به خلقش تشبیه کردند) گروهی مجسمه بوده وخداوند متعال را دارای جسم می دانستند مانند مسیحیان که برخی عیسی مسیح را خدا می دانند عده ای او مادرش را اله معرفی می کنند وعد ه ای پدر پسر روح القدس (اقانیم سه گانه) را خدا میدانند
مشرکین نیز معتقد بودند خداوند هستی را آفرید آنهارا به ارباب واگذار کرد وبت ها نماد آن رب ها هستند وپرستش آنها باعث میشود تا به خدا نزدیک بشوند(َ ما نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى-زمر:3)
ب- أَوْ مُلْحِدٍ فِي اسْمِهِ(اسم های خداوند را برای بتهای خویش انتخاب کردند) اسم های خداوند را بر چیزهای دیگر تطبیق میدادند مثلا کلمه لات را از الله گرفتند وعُزّی را از عزیز گرفتند ومنات را از مَنّان گرفتند
ج- أَوْ مُشِيرٍ إِلَى غَيْرِهِ(یا به غیر خداوند اشاره می کردند ) گروهی امور دیگری مانند ستاره ها فلک و... را موثر در هستی میدانند
کار پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) در چگونگی هدایت مردم
1- فَهَدَاهُمْ بِهِ مِنَ الضَّلَالَةِ(پس بوسیله آن حضرت مردم را از گمراهی هدایت نمود)
2- وَ أَنْقَذَهُمْ بِمَكَانِهِ مِنَ الْجَهَال(وآنهارا به سبب نبوت آن حضرت از نادانی نجات داد)
نبی اکرم صلی الله علیه واله وسلم با قرآن کریم که نور است مردم را به سوی راه درست رهنمون شد وآنهارا در حالی که در گمراهی ونادانی غرق شده بودند نجات داد جَاءَکُم مِّنَ اللَّهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُّبِینٌ (مائده۱۵)از طرف خدا، نور و کتاب روشنگری به سوی شما آمد.
یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَیُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیَهْدِیهِمْ إِلَیٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ (مائده۱۶)
خداوند به برکت آن، کسانی را که از رضای او پیروی کنند، به راههای سلامت و امنیت، هدایتمی کند. و به فرمانش، آنان را از ظلمت ها خارج ساخته به سوی نور می برد. و آنها را به سوی راه راست، هدایت می نماید
خطبه اول
@jorenab
سلام دوست بس عزیز من
روز شما به خیر
چنانکه می دانیم امروز روز خوبیه برای ما، نه تنها ایرانیان بلکه همه مسلمان‌ها
روزیه که پانزده قرن قبل پیامبر ما حضرت محمد توسط خدا به عنوان پیامبری برانگیخته و مبعوث شدند.
نکته بسیار جالب اینکه میان همه مولفه ها و موضوعات زیادی که پیرامون فلسفه بعثت می توانست مطرح شود حضرت ایشان بیان می‌دارند که: "بی تردید من برانگیخته شدم تا بزرگ‌منشی های اخلاقی را به مرحله نهایی خودش برسانم." این جمله ترجمه متن عربی آن است که بیان می‌دارد: "انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق" (ترجمه از خودمه)
من سالها ایام قبل و بعد مبعث مبهوت این جمله میشم و حل آن با بداخلاقی های فراگیر در جامعه اسلامی اعم از بسیاری از مدیران جامعه اسلامی و توده مردم مدعی مسلمانی را نمی‌فهمم.
اینکه چرا نه تنها اولویت اول و هم و غم ماها نیست که باید باشد، بلکه اصلا بدان توجه معمولی نیز نداریم.
جامعه اسلامی بزرگواری های اخلاقی و خود اخلاق را باهم از تن همچون پای‌افزاری در آورده و در کفش‌کن قبل از درب ورودی زندگی گذاشته است....
به هر تقدیر بهانه ای بود برای عرض تبریک برانگیختگی پیامبر مکرمت‌های اخلاقی
باشد که بویی از آن انسان کامل و کاملترین انسان برده باشیم، چه اینکه به قول مولوی:
چون‌که گل رفت و گلستان شد خراب
بوی گل را از که جوییم از گلاب
چون‌که گل رفت و گلستان درگذشت
نشنوی زان پس ز بلبل سر گذشت
#نام_محفوظ
@jorenab
هدایت شده از پنجره🇮🇷
فلسفه بعثت
در روایت معروف از نبی اکرم ص وارد شده است که : انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»( المیزان/19/، 377، بحث روائی ذیل آیات 1-33 از سوره قلم) یعنی همانا مبعوث شدم از جانب خداوند تا تمام کنم بزرگواری ها و فضائل اخلاقی را .
1.در روایات شیعه ، در کتب اربعه و نیز وسائل الشیعه نیامده است ، بلکه فقط در «مجمع البیان» به نحو مرسله آمده است ( ج10 ص 500 ، سوره قلم آیه 4)
در بحار الانوار نیز 5 بار به نحو مرسله یعنی « روی» و «قوله» بدون نقل از مجمع البیان آمده است ، ( ج16 ص 310 ف ج67 ص 372 ، ج68 صص 373 و 382 و ج 108 ص 222)
اما در تفسیر نور الثقلین ج5 ص 392 در سوره قلم و در مستدرک الوسائل ج 11 ص 187 به نقل مجمع البیان آورده اند.
2.در صحاح اهل سنت نیز نیامده است ، لکن در برخی از مسانید آنها آمده است ، مثلا در سنن بیهقی ج 10 ص 323 از ابوهریره مسندا نقل کرده است و درذیل آن آورده است : کذا روی عن الدراوردی ( کتاب شهادت ب 40 ح 20782 )
۳. روایت گر چه مرسله است لکن مضمون آن ثابت است ، چرا که دین اسلام دین اخلاق است ، لذا «انک لعلی خلق عظیم » قلم ۴ ، به دین عظیم یعنی دین اسلام تفسیر شده است ( مجمع البیان ج۱۰ص ۵۰۰)
#بعثت
@MohammadGelayeri