اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۗ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۖ وَلَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ
@jorenab
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۗ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۖ وَلَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
@jorenab
آیا خداوند برای (نجات و دفاع از) بنده اش کافی نیست؟! در حالی که آنها تو را از غیر او می ترسانند
ألَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ ۖ وَیُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِن دُونِهِ ۚ (زمر:۳۶)
میگویم:
خداوندی که قبل از تولد انسان دو نفر (پدرومادر)محافظش قرار داد که با جان ومال در خدمت او باشند و غذای متناسب با شرایط او(شیرمادر)برای تغذیه اش قرارداد آیا انسان را فراموش میکند تا انسان بخواهد به سراغ غیر خداوند برود؟
@jorenab
#کرامت_نفس
فضائل اخلاقی(مانند صداقت در گفتار و کردار . تحصیل تقوا با انجام واجبات و ترک محرمات .عدم خیانت و..) زمانی ارزشمند خواهد بود که درجان انسان بنشیند ووقتی فضائل اخلاقی در جان انسان نشست نفس را کریم می کند وبه نفس عزت می بخشد آنگاه چنین انسانی
1-دارای آرامش درونی میشود و شرایط ناگوار اورا متزلزل نمی کند
2-نسبت به امور دنیوی بی تفاوت است وخود را وابسته به امور دنیوی نمی کند
3-خودش را برای بدست آوردن امور حقیر دنیوی ذلیل نمی کند
4- دارای عفت در کلام وعمل می گردد
5- دارای حیاء می شود
نکته فرق بین حیاءوعفت : حیاء یعنی عمل نکردن به خواهش های نفسانی
عفت یعنی کنترل نفس تا پا از قوانین عرفی وشرعی بیرون نگذارد
چند راهکار برای تحصیل کرامت نفس
1-یقظه در لغت به معنای بیداری است ودر اصطلاح یعنی بیداری انسان از خواب غفلت واینکه
الف-نسبت به خداوند متعال فقیر است
ب- انسان مسافر است که به سوی خداوند در حرکت است
ج- بدون لطف الهی کاری از پیش نخواهد برد
د- الطاف ونعمت الهی را مورد توجه قرار دهد چه ظاهری مانند پوشاک ،مسکن و... چه باطنی مانند عقل دین ایمان و......
2- خوف ورجاء یعنی انسان نسبت به رفتاری که انجام می دهد نگران باشد تا مبادا نتواند وظیفه خود را در برابر مالک وصاحب اختیار خویش بدرستی انجام دهد و از طرف دیگر به لطف الهی امید داشته باشد واینکه خداوند متعال بنده خویش را رها نمی کند
3-توکل در لغت واگذار کردن کار به شخص دیگر که وکیل نامیده می شود
در اصطلاح یعنی تمام اسباب مادی تحت اراده وسیطره خداوند متعال است واگر خداوند نخواهد کاری تحقق نخواهد یافت
اثرات توکل
الف-زنده شدن امید
ب-صبر دربرابر مصیبت ها
ج-آرامش
4- رضا وتسلیم اینکه انسان کارهارا به خدابسپارد وآنچه به او داده می شود راضی باشد
فرق رضا وتسلیم در رضا انسان اراده خویش را با اراده خداوند همسو می کند اما در تسلیم اراده ای جز اراده الهی ندارد
مراحل رضا وتسلیم
الف-ابتداء کراهت قلبی نداشته باشد
ب- میل واراده خودش را با اراده الهی همسو کند
ج- دیگر میل واراده ای فرد در برابر اراده الهی مطرح نباشد
5-مدیریت نفس اینکه انسان برای رسیدن به مقاصد عالیه بدون آنکه خودش را مدیریت کند ممکن نیست واین امر ممکن نمی شود مگر با برنامه ریزی و داشتن همت بلند
6- قناعت اکتفا نمودن به آنچه خداوند در اختیار وی قرار داده است وانسان قانع دیگر دارای اندوه نیست ودر برابر دیگران سر فرود نخواهد آورد
https://eitaa.com/jorenab
تو فرشته شوی ار جهد کنی از پی آنک
برگ توتست که گشتست به تدریج اطلس
#سنایی
می گویم:
همانگونه که برگ توت ابتدا توسط کرم ابریشم خورده میشود سپس بصورت تار ابریشم در میاد بعداین تارها بهم بافته میشودو پارچه اطلسی (حریر)درست میشودکه گرانترین پارچه است
انسان نیز می تواند با پیروی از قرآن و اهل بیت علیهم السلام جنبه حیوانی رها کند و فرشته خو گردد
@jorenab
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
بر من بسیار صلوات فرستید؛ زیرا صلوات بر من نوری است در قبر، و نوری است بر صراط، و نوری است در بهشت.
أکْثِرُوا الصَّلاۀَ عَلَیَّ فَإنَّ الصَّلاۀَ عَلَیَّ نُورٌ فِی القَبرِ، وَنورٌ عَلَی الصِّراطِ، وَنورٌ فِی الجَنَّۀِ
(بحارالانوار ج79ص63)
@jorenab
، وهابیان پس از محاصره مدینه در سال ۱۳۴۴ق، قبرستان بقیع و بقعههای آن را تخریب کردند؛ از جمله بارگاه امام حسن(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع)، امام صادق(ع). وهابیان دو بار، ابتدا در ۱۲۲۰ق و سرانجام در ۱۳۴۴ق با اتکا به فتوای ۱۵ تن از مفتیان مدینه، مبنی بر ممنوعیت اجماعیِ ساختن بنا بر روی قبور و لزوم تخریب قبور، به ویران کردن اماکن و بقعههای بقیع پرداختند
(البلاغی، الردَ علی الوهابیة، ۱۴۱۹ق، ص۳۹-۴۱)
@jorenab
اعرابیی را دیدم که پسر را همیگفت یا بُنَّی اِنَّک مسئولٌ یومَ القیامةِ ماذا اکتَسَبتَ و لا یُقالُ بمن انتسبتَ یعنی ترا خواهند پرسید که عملت چیست نگویند پدرت کیست.
جامه کعبه را که میبوسند
او نه از کرم پیله نامی شد
با عزیزی نشست روزی چند
لاجرم همچو او گرامی شد
(گلستان سعدی باب هفتم در تاثیر تربیت حکایت هشتم)
@jorenab
امام رضا علیهالسلام:
تعَطَّرُوا بِالاسْتِغْفَارِ لاَ تَفْضَحْکُمْ رَوَائِحُ الذُّنُوبِ
با آمرزشخواهی و استغفار خود را معطر کنید تا بوی گناهان شما را رسوا نکند.
امالی الطوسی، ص ۳۷۲
https://eitaa.com/jorenab
ها علیٌّ بشرٌ کیفَ بَشَر
رَبُّه فیه تَجَلّى و ظَهَر
علی آمد بشر اما چه بشر! بشری کوست خدا را مظهرهو و المَبدأُ شمسٌ و ضِیاء هُوَ و الواجبُ نورٌ و قَمَر
علی و حق چو ضیاء و خورشید علی و حقّ بهمثل نور و قمراُذُنُ اللهِ و عینُ الباري یا له صاحبُ سمعٍ و بَصَر
خود، علی گوش و علی چشم خداست ای عجب حقّ بوَدش سمع و بصرما هو اللهُ و لکنْ مَثَلا مَعَهُ اللهُ کَنارٍ و حَجَر
مَثَل حقّ بُوَد او نیست خدا لیک با اوست چو سنگ آذرعِلّةُ الکَونِ و لولاهُ لما کانَ للعالَمِ عَینٌ و أثر
باشد او علت ایجاد دو کون گر نبودی نَبُد از خلق اثرو له اُبدِعَ ما تَعقِلُهُ مِن عُقولٍ و نُفُوسٍ و صُوَر
خلقتِ آنچه به عقلت گُنجد بهر او شد ز عقول و ز صورمَظهرُ الواجبِ! یا لَلْمُمکِن صُورةُ الجاعلِ یا لَلمَظهَر
خود چه ممکن بود او کز عظمت آمده صورت حقّ را مظهرجِنسُ الاجناس علیٌّ وَ بَنُوه نوعُ الانواعِ إلَی الحادي عشر
جنس الاجناس علی وَ ابْنائش نوع الانواع یک و ده بشمرفلکٌ في فلکٍ فیه نُجُوم صدفٌ في صدفٍ فیه دُرَر
فلکی در فلکی پُر اَنجُم صدفی در صدفی پر گوهرکلُّ مَن مات و لم یَعرِفْه مَوتُهُ موتُ حِمارٍ و بَقَر
هرکه او مُرد و علی را نشناخت مردنش مردن گاو آمد و خرهو في الکلّ امام في الکلّ مَن ابوبکر و مَن کان عُمَر
در همه دور، امامِ همه اوست [پس که باشند ابوبکر و عمر]لیسَ مَن أذنبَ یوماً بإمام کیفَ مَن أشرکَ دهراً و کَفَر
هرکه روزی گنه آرد نه سزاست به امامت، چه رسد کفر سِیَرقَوسُه قوسُ نُزولٍ و عُروج سَهمُه سهمُ قضاءٍ و قَدَر
زو کمان، قوس نزول است و صعود تیر او، تیر قضا هست و قدرما رَمىٰ رمیةً الا و کفى ما غزا غزوةً الا و ظفر
تیر نگشود مگر خصم افکند جنگ ناورد مگر یافت ظفرأغمَدَ السیفَ متى قابله کلّ مَن جَرَّدَ سَیفاً و شَهَر
کرد شمشیر به پیشش به نیام هر کجا بود شجاعی اشهرحُبُّه مَبدأُ خُلدٍ و نِعَم بُغضُه مَنشأُ نارٍ و سَقَر
مهر او باعث جنّات نعیم کینِ او مورث نار است و سقرخَصمُه بَغَّضَه اللهُ و لو حَمِدَ اللهَ و أثنى و شکر
دشمن او بَرِ حقّ مبغوض است گرچه حمد آرد و شکرِ داور@jorenab
#حقیقت_بندگی
عنوان بصری ازامام صادق(علیه السلام )پرسید: حقیقت عبودیت چیست؟
حضرت فرمود: حقیقت عبودیت و بندگى سه چیز است:
۱- بنده در آنچه خدا بر او منّت گذاشته و بخشیده است براى خود مالکیت نبیند، بدان جهت که بندگان را ملکى نیست، مال را مال خدا میدانند، و آنرا در جایى که خدا فرموده است قرار میدهند.
۲-اینکه بنده خدا براى خودش مصلحت اندیشى و تدبیر نکند.
۳- اینکه تمام مشغولیاتش منحصر شود به آنچه که خداوند او را بدان امر نموده، یا از آن نهى فرموده است.
بنابراین،
الف . اگر بنده خدا براى خودش ملکیتى را در آنچه که خدا به او سپرده است نبیند، انفاق نمودن بر او آسان میشود.
ب .و قتی تدبیر امور خود را به مدبرش بسپارد، مصائب و مشکلات دنیا بر وى آسان میگردد.
ج. و زمانى که به آنچه خداوند به وى امر کرده و نهى نموده است اشتغال ورزد، دیگر فراغتى نمییابد تا مجال و فرصت خودنمایى و فخر نمودن بر مردم پیدا نماید.
مَا حَقِیقَةُ الْعُبُودِیَّةِ قَالَ ثَلَاثَةُ أَشْیَاءَ أَنْ لَا یَرَی الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ اللَّهُ مِلْکاً لِأَنَّ الْعَبِیدَ لَا یَکُونُ لَهُمْ مِلْکٌ یَرَوْنَ الْمَالَ مَالَ اللَّهِ یَضَعُونَهُ حَیْثُ أَمَرَهُمُ اللَّهُ بِهِ وَ لَا یُدَبِّرُ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِیراً وَ جُمْلَةُ اشْتِغَالِهِ فِیمَا أَمَرَهُ تَعَالَی بِهِ وَ نَهَاهُ عَنْهُ فَإِذَا لَمْ یَرَ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ اللَّهُ تَعَالَی مِلْکاً هَانَ عَلَیْهِ الْإِنْفَاقُ فِیمَا أَمَرَهُ اللَّهُ تَعَالَی أَنْ یُنْفِقَ فِیهِ وَ إِذَا فَوَّضَ الْعَبْدُ تَدْبِیرَ نَفْسِهِ عَلَی مُدَبِّرِهِ هَانَ عَلَیْهِ مَصَائِبُ الدُّنْیَا وَ إِذَا اشْتَغَلَ الْعَبْدُ بِمَا أَمَرَهُ اللَّهُ تَعَالَی وَ نَهَاهُ لَا یَتَفَرَّغُ مِنْهُمَا إِلَی الْمِرَاءِ وَ الْمُبَاهَاةِ مَعَ النَّاسِ
(بحارالانوار ج۱ص۲۲۵)
@jorenab