واکاوی مجازاتهای تکمیلی در حدود و قصاص در قانون مجازات مصوب سال 1392
(دوره 4، شماره 2 - شماره پیاپی 11، تابستان 1397، مقاله 3 )
نویسندگان:
#احمد_حاجی_ده_آبادی 1 #مهدی_نارستانی 2
1 دانشیار پردیس فارابی دانشگاه تهران و عضو انجمن علمی فقه و حقوق اسلامی حوزه علمیه قم(نویسنده مسئول)
2 دانشجوی دکتری فقه و حقوق جزای دانشگاه شهید مطهری تهران
چکیده:
در قوانین کیفری جمهوری اسلامی ایران، قاضی اختیار دارد از مجازات تکمیلی بهره ببرد. در سال 1392 با تغییر قانون مجازات اسلامی، اعمال مجازات تکمیلی علاوهبر مجازاتهای تعزیری در حدود و قصاص هم پذیرفته شد. با توجه به اصل عدم مشروعیت مجازات پرسش این است که مبانی مشروعیت مجازات تکمیلی در حدود و قصاص چیست؟ آیا این نوآوری قانون از حیث مبانی فقهی پشتیبانی میشود؟ ممکن است با استناد به برخی روایات و عناوین ثانوی، به جواز این نوع مجازات از باب حکم اولی یا ثانوی قائل شد اما بررسی روایات نشانگر آن است که مجازات تکمیلی در برخی موارد خاص وجود دارد و نمیتوان از این موارد خاص الغای خصوصیت یا تنقیح مناط نمود. همچنین عناوین ثانوی بهگونهای نیستند که بتوان از اصل عدم مجازاتِ اضافی که مبتنی بر مستندات قوی فقهی است، دست شست و بهصورت کلی حکم نمود که در هر جرم حدی یا قصاص یا حتی تعزیرات منصوصِ شرعی، اعمال مجازات تکمیلی، مجاز و مشروع میباشد. این تحقیق به شیوۀ تبیینی ـ تحلیلی و به روش کتابخانه ای انجام گرفته است.
کلیدواژهها:
#مجازات_تکمیلی #حدود #قصاص #تعزیر #اصل_عدم_ولایت #استصحاب_عدم
دریافت فایل مقاله:
http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_66070_e143625eaed1775dd8e7958709b4ac88.pdf
لینک صفحه مقاله در سامانه نشریه:
http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_66070.html
لینک کانال نشریه در ایتا:
https://eitaa.com/jostar_fiqh_maalem_ir
تأملی تطبیقی بر دیات صدمات خطایی مسری و غیر مسری در فقه و حقوق کیفری (نقد و پیشنهاد اصلاح ماده 539 قانون مجازات اسلامی)
(دوره 5، شماره 1 - شماره پیاپی 14، بهار 1398، مقاله 3 )
نویسندگان:
#احمد_حاجی_ده_آبادی 1 #اعظم_مهدوی_پور 2 #طه_زرگریان 3
1 پردیس فارابی دانشگاه تهران- انجمن علمی فقه حوزه
2 استادیار گروه حقوق جزا و جرم شناسی دانشگاه خوارزمی
3 پژوهشگر مرکز مطالعات فقه پزشکی
چکیده:
صدمات متعدد می تواند ناشی از ضربه واحد یا ضربات متعدد باشد که در فرض سرایت و عدم سرایت از چهار فرض خارج نیست: 1. هیچ یک از صدمات سرایت نکند؛ 2. همه صدمات باهم سرایت کرده و منجر به جنایت جدید شوند؛ 3. برخی از صدمات سرایت کرده و موجب آسیب بزرگتر گردند. و 4. برخی از صدمات سرایت کرده و موجب مرگ مجنیعلیه گردند. قانونگذار در مقام وضع تعیین دیه فرض اول و دوم، همسو با مبانی فقهی به ترتیب حکم به تعدد دیات (538 ق.م.ا) و تداخل دیات (صدر بند «ب» 539 ق.م.ا) کرده است. همچنین چگونگیِ تعیین دیه در فرض سوم و چهارم، در ادامه بند «ب» ماده 539 ق.م.ا. بیان کرده است؛ هرچند حکم قانونگذار در مورد فرض سوم، مطابق با مبانیِ فقهی است، اما در مورد فرض چهارم با نقدهای جدّی مواجه است. مقاله حاضر درصدد است، اصل مباحث را پیرامون فرض چهارم بر اساس تفکیک میان ضربه واحد و ضربات متعددـ متوالی و غیرمتوالی ـ طرح نماید و بر خلاف ماده قانونی اثبات کند که در فرض سرایت برخی از صدمات و مرگ مجنیعلیه تنها دیه نفس لازم است و نیازی به محاسبه صدمات غیر مسری نیست؛ مگر در مواردی که ضربات متعدد با فاصله زمانی باشد.
کلیدواژهها:
#تداخل_جنایات #سرایت #مرگ #ماده539_ق_م_ا
دریافت فایل مقاله:
http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_66913_6da078b387193813fd4745659f803990.pdf
لینک صفحه مقاله در سامانه نشریه:
http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_66913.html
لینک کانال نشریه در ایتا:
https://eitaa.com/jostar_fiqh_maalem_ir
تبیین ادله فقهی نظریه تخییری بودن حق قصاص
(دوره 7، شماره 2، شماره پیاپی 23، تابستان 1400، مقاله 3 )
نویسندگان:
#سید_هاشم_آل_طه 1 #احمد_حاجی_ده_آبادی 2
1 دانشآموختۀ دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم و وکیل پایه یک دادگستری. (نویسنده مسئول) رایانامه: s.aletaha@iran.ir
2 دانشیار حقوق جزا و جرمشناسی دانشگاه تهران واحد پردیس فارابی قم – ایران؛ رایانامه: adehabadi@ut.ac.ir
چکیده:
مطابق با نظریۀ تخییری بودنِ حق قصاص، ولیِ دم و مجنیٌعلیه میان قصاص و مطالبۀ دیه مخیرند. درمقابل، طرفداران نظریۀ تعیینی بودنِ حق قصاص معتقدند اولیای دم و مجروحان در جنایات عمدی، بدون رضایت جانی، حق مطالبۀ دیه را ندارند. قانونگذار جمهوری اسلامی از ابتدا نظریۀ تعیینی را بهدلیل شهرت فتوایی، مبنای قانون مجازات اسلامی قرار داد. اما از آنجا که این نظریه در عمل با مشکلات و تبعات منفیای ازقبیلِ هدر رفتنِ خون مقتول مواجه است، قانونگذار در سال 1392 به تبعیت از برخی فقها تصویب کرد در مواردی که قصاص مشروط به رد فاضل دیه است ولیِ دم حق مطالبۀ دیه را دارد. با این همه، برخی از مشکلات عملیِ نظریۀ تعیینی کماکان باقی است و تنها راه رفع این مشکلات، حاکمیت نظریۀ تخییری بودنِ حق قصاص در قانون است. اما قانونگذار با تصور اینکه ادلۀ این نظریه در فقه امامیه شاذ و مبانی آن ضعیف است آن را مبنای قانون قرار نداده است. این نوشتار سعی دارد اثبات کند این نظریه شاذ نیست و ادلۀ فقهی آن از اتقان لازم برخوردار است.
کلیدواژهها:
#قصاص #دیه #ولیّ_دم #نظریه_تخییری_بودن_قصاص #نظریه_تعیینی_بودن_قصاص
دریافت فایل مقاله:
http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_70131_ea349146b9404b72a12d07df7f139a69.pdf
لینک صفحه مقاله در سامانه نشریه:
http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_70131.html
لینک کانال نشریه در ایتا:
https://eitaa.com/jostar_fiqh_maalem_ir
لینک کانال نشریه در سروش:
sapp.ir/jostar.fiqh.maalem.ir