بررسی تطبیقی مبانیِ «صدق و کذب» و «توریه» و احکام فقهی آنها با تأکید بر دیدگاه امامخمینی ره
(دوره 2، شماره 1 - شماره پیاپی 2، بهار 1395، مقاله 5 )
نویسندگان:
#هادی_مصباح 1 #علی_رحمانی 2
1 رییس اداره پژوهش دفتر
2 عضو هیات علمی آموزش
چکیده:
توریه ریشه در دیدگاههای مطرحشده در حقیقت وضع، حقیقت دلالت و نسبت توریه به ظهور و مراد دارد. فقیهان با نقد نظریههای ارایهشده در ملاک صدق و کذب، تبیینی از حقیقت توریه ارایه نمودهاند که عامل اختلاف دیدگاهها و تفاوت حکم توریه شده است. نویسندگان این اثر با بررسی مقارن و تبیین دیدگاههای فریقین در این موضوع به گستردگی دامنۀ اختلافها اشاره کردهاند؛ بهطویکه برخی از امامیه، توریه را از باب کذب حرام شمرده و بسیاری از امامیه و اهلسنت، توریه را به مورد مصلحت اختصاص دادهاند. از میان فقیهان امامیه، امامخمینی همانند بسیاری از فقهای فریقین، مقیدنمودن جواز کذب به قدرتنداشتن بر توریه را پذیرفته است. ایشان با نفی وجوب توریه تنها احتیاط را در آن لازم میداند. بر این اساس، امامخمینی نسبت کذب را به ارتباط وضع با معنای مراد و نظریۀ تعهد، تمام ندانسته و با نقد دیدگاه مخالفان، دخالت فهم مخاطب در تحقق کذب را رد نموده است.
کلیدواژهها:
#توریه #معاریض #توریه_در_شیعه #توریه_در_اهلسنت #احکام_فقهی_توریه #صدق_و_کذب
دریافت فایل مقاله:
http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_20962_3b1ae8c8791dac29478f2ecd7790bd8c.pdf
لینک صفحه مقاله در سامانه نشریه:
http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_20962.html
لینک کانال نشریه در ایتا:
https://eitaa.com/jostar_fiqh_maalem_ir
نظریه تلازم تکلیف اجتماعی با ثبوت حق از دیدگاه شیخ عبدالکریم حائری(مطالعه موردی اثبات «حق طلاق برای زوجه»)
(دوره 8، شماره 3 - شماره پیاپی 28، پاییز 1401، مقاله 5)
نویسنده:
#هادی_مصباح
مدرس سطوح عالی حوزه علمیه مشهد و دانشگاه
چکیده:
محقق بزرگ شیخ عبدالکریم حائری دارای اندیشههای اصولی و فقهی نه عقلگرای مفرط و نه متنگرای بیچونوچرا، بلکه دارای تفکر اجتهادی همراه اعتدال است. از این رهگذر نظریۀ «تلازم تکلیف اجتماعی بر ثبوت حق» را میتوان از تفکر اجتهادی ایشان استخراج کرد. شیخ عبدالکریم حائری با پذیرش این نظریه معتقد است گاهی در جعل حکم و تکلیفْ رعایت حق دیگری لحاظ میشود، درنتیجه برای شخص دیگر ایجاد حق میکند. نگارنده با استخراج این نظریه از آثار علمی ایشان و اثبات آن، مورد «حق طلاق برای زوجه» را در تطبیق این نظریه ارائه میدهد. نمونه ارائهشده با استظهار از آیۀ «إِمْسَاکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسَان» و تلازم تکلیف اجتماعی با ثبوت حق بهدست میآید و ثابت میشود. موارد دیگری که با نظریۀ ایشان برای دیگری ایجاد حق میکند و میتوان آن را نام برد، «حق فقرا» در خمس و زکات و «حق غیبتشده» در جلب رضایت او است.
کلیدواژهها:
#نظریۀ_تلازم_تکلیف_اجتماعی_با_ثبوت_حق #حق_طلاق_برای_زوجه #حق_فقرا #حق_غیبت_شده
دریافت فایل مقاله:
http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_73178_8550874c24f2a76eb338243578e90d66.pdf
لینک صفحه مقاله در سامانه نشریه:
http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_73178.html
لینک کانال نشریه در ایتا:
https://eitaa.com/jostar_fiqh_maalem_ir
لینک کانال نشریه در سروش:
sapp.ir/jostar.fiqh.maalem.ir