جامعة القرآن خواهران همدان
۳۲۵۲۶۳۰۱ -
🍃🍒 #هــاد💚 #قسمت_دویست_ونود_وهشت -از لج تو هم که شده این یه کار رو نمی کنم - مرده و حرفش - حتماً
🍃🍒
#هــاد💚
#قسمت_دویست_ونود_ونه
- کاری نداری؟
شروین که کمی سبک تر شده بود با لحنی شیطنت آمیز گفت:
- از اول هم کاری نداشتم. خودت پات پیچ خورد
شاهرخ خندید. با هم دست دادند و شاهرخ از پله ها بالا رفت. قطار آرام شروع به حرکت کرد. شاهرخ همانجا پشت در مانده بود و با همان لبخند همیشگی برای شروین دست تکان می داد. شروین آرام آرام کنار قطار حرکت می کرد. کم کم سرعت قطار زیاد شد. چند قدمی دوید و بالاخره مجبور شد بایستد . رفتن قطار را نگاه کرد. وقتی قطار کاملاً از دیدش خارج شد با قدم هایی سنگین به طرف در خروجی به راه افتاد. کنار ماشین که رسید نگاهی به صندلی خالی شاهرخ انداخت. سوار شد و راه افتاد. ضبط را روشن کرد. همانطور که رانندگی می کرد یاد خاطرات گذشته افتاد:
یاد اولین روزی که دم در اتاق آموزش نگاهش به نگاه شاهرخ باز شده بود، به پیچ خوردن پایش، مسئله ها، دعوا، سالن بیلیارد، ... همه و همه در ذهنش تکرار می شد...
ناگهان یاد هدیه افتاد. با عجله ماشین را کنار خیابان برد و نگه داشت. جعبه را درآورد و باز کرد. انگشتر شاهرخ بود. انگشتر عقیقش که خیلی دوستش داشت و یادگار دوستی بود که شاهرخ همیشه با حالتی خاص از او یاد می کرد. نوشته رویش را خواند:
- یا قائم آل محمد
یاد روزی افتاد که شاهرخ می خواست وضو یادش بدهد. انگشترش را درآورده بود و کنار حوض گذاشته بود و شروین گفته بود که انگشتر قشنگیست. می دانست این انگشتر چقدر برای شاهرخ ارزش داشت. دیگر نتوانست جلوی خودش را بگیرد. سرش را روی فرمان روی دستهایش گذاشت و شروع کرد به گریه کردن. شانه هایش می لرزید...
•فصل سی ام•
ریحانه نگاهی به قاب عکسهای پدرش روی طاقچه انداخت. عکس فارغ التحصیلی، مراسم ازدواج، عکس یکماهگی او در بغل مادرش ...
عکس ها مثل یک زندگینامه مصور بود و آخرین عکس ...
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
@jqkhhamedan
🍃🍒
جامعة القرآن خواهران همدان
۳۲۵۲۶۳۰۱ -
🍃🍒 #هــاد💚 #قسمت_دویست_ونود_ونه - کاری نداری؟ شروین که کمی سبک تر شده بود با لحنی شیطنت آمیز گف
🍃🍒
۱
#هــاد💚
#قسمت_سیصد
عکس پدر با یکی از بهترین دوستانش توی کوه. یادگار دوران جوانی پدر. به نظر می آمد این عکس - که از همه قدیمی تر بود - برای پدر ارزش خاصی داشت چون قابش از همه محکم تر و زیباتر بود و ریحانه دیده بود که پدرش همیشه با چه وسواسی آن را پاک می کند. نگاهی به پدرش که روی صندلی گهواره ای اش پشت پنجره نشسته بود و به حیاط زل زده بود، انداخت. هیچ وقت پدرش را اینقدر آرام ندیده بود. اگر آن پتوی چهارخانه ای که روی پایش انداخته بودند با لرزش دستهایش حرکت نمی کرد فکر می کردی که حتی نفس هم نمی کشد. در همین فکرها بود که در اتاق باز شد، کله ای از لای در داخل آمد و بعد از برانداز اطراف آرام وارد اتاق شدو همانجا کنار در ایستاد.
- حالشون چطوره؟
-خوبن، دواهاشون رو خوردن اما هر کار می کنم راضی نمیشن بخوابن سرجاشون.بعد از نمازصبح تا حالا نشستن رو صندلی و زل زدن به در می گن منتظرم
- قراره کسی بیاد؟
-هرچی می پرسم، می گن میاد اما نمی گن کی. مدام زیر لب می گن شاهرخ
- خب شاید با امیر کار دارن
- نه، می گم امیر که اینجاست. بگم بیاد؟ می گن نه، خودش میاد
دختر با شنیدن این حرف ابروئی بالا برد. ریحانه گفت:
-می دونی مریم؟ عین بابا ابروهاتو بالا می بری!
- اگه اشتباه نکنم دخترشم. درسته شما سوگلی بابا هستی ریحانه خانم ولی ما هم یه نسبتی با ایشون داریم
ریحانه خنده کوتاهی کرد ولی قبل از اینکه جوابی بدهد در اتاق باز شد و دو تا پسر 7-6 ساله دویدند توی اتاق. می خواستند سر و صدا کنند که مریم با فریادی کوتاه ساکتشان کرد.
- اینجا اومدید چکار؟ برید بیرون بازی کنید
- بریم تو حیاط؟
-نه، حیاط سرده، برید تو پذیرائی
- ولی مامان...
- همین که گفتم. برید آقاجون حالش خوب نیست. سر و صدا نکنید
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
@jqkhhamedan
🍃🍒
🏴امام حسین (ع) فرمودند:
🌴اَيُّهَا النّاسُ نافِسوا فِى المَکارِمِ وَ سارِعوا فِى المَغانِمِ وَ لا تَحتَسِبوا بِمَعروفٍ لَم تَجعَلوا
🌴اى مردم در خوبىها با یکدیگر رقابت کنید و در بهره گرفتن از فرصتها شتاب نمایید و کار نیکى را که در انجامش شتاب نکردهاید، به حساب نیاورید.
📖بحارالأنوار، ج 75، ص 121
🆔 @jqkhhamedan 💯
🆔 @jqkhhamedan 💯
بانوان غیر مسلمان در بیرمنگام باحجاب شدند!
◽️یک تشکل اسلامی در انگلستان به منظور ایجاد پل میان ادیانی بین جامعه های دینی، با دادن بسته های حجابی دارای روسری به زنان غیرمسلمان، از آنان دعوت به امتحان کردن حجاب کرد.
🔻در صفحه این تشکل اسلامی در شبکههای اجتماعی آمده است:
رویداد اجتماعی «آزمودن روسری» در مرکز شهر بیرمنگام، نتیجه فوق العادهای داشت. مردم عاشق این بودند که روسری گذاشتن را امتحان کنند. آنها میخواستند سعی کنند درکی از گذاشتن روسری برسرداشته باشند.
وقتی صورتشان را از طریق آینه (باحجاب) می دیدند، چهره شان بسیار هیجان زده می شد و عاشق آن بودند.
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@jqkhhamedan
🔆💠🔅💠﷽💠🔅
💠🔅💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅
🔅
✅آیا میدانید که چرا نباید پفک خورد؟
✍دکتر فاطمه فرهمند فوق تخصص گوارش کودکان و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران
پفک حجم زیادی از معده را اشغال می کند و آب فراوانی را به خود می کشد. همین مساله باعث می شود که کودک یا هر مصرف کننده دیگری از خوردن وعده های غذایی اصلی سرباز زند.
از سوی دیگر، ترکیب پفک و آب به شکل موضعی می تواند باعث تحریک معده شود و التهاب ایجاد کند که علایمی نظیر دل درد، بی اشتهایی و سوزش سر دل را به همراه خواهد داشت. مشکل دیگر پفک آن است که مقدار فراوانی نمک تجزیه شده دارد و باعث دریافت بیش از حد مایعات می شود و بار زیادی را به کبد و کلیه افراد تحمیل می کند و عامل فشار خون و مشکلات قلبی- عروقی در سنین بالاتر می شود.
💥مواد رنگی و افزودنی های موجود در پفک موجب بروز آلرژی غذایی به شکل گوارشی ( با علایم تهوع، استفراغ، دل درد و اسهال ) آلرژی پوستی ( با علایم کهیر، خارش و سوزش ) و آلرژی تنفسی ( با علائم تنگی نفس و آسم ) به خصوص در کودکان و سوء جذب و سوء هضم مواد غذایی می شود بنابراین تا حد ممکن باید مصرف پفک را کنار بگذارید و تنقلات سالم نظیر انواع مغزها، میوه و سبزی تازه و حتی لقمه های مختلف و مغذی را در برنامه غذایی تان بگنجانید.
📚منبع: هفته نامه سلامت
🍏 @jqkhhamedan 🌿
🔅
💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅💠🔅
🔆💠🔅💠🔅💠🔅
@rafiei110.mp3
1.15M
🔊🔰 نماز شب،گنج سعادت🔰
🔴 #استاد_عالی
🆔 @jqkhhamedan
🌹 یاد "علی اکبرهای خمینی و خامنه ای" بخیر..
شهید محسن حججی دو سال از نجف آباد به اصفهان می رفت برای خدمت در حسینیه ای.
او از مدیر حسینیه خواسته بود کارش در جای سخت هیات و مخفیانه باشد.
یک شب که برمی گشت برود شهرخودش،
مسئول هیات گفت: ببخشید خیلی خسته می شوی،
محسن گفت: اینها که چیزی نیست،
برای امام حسین(ع) فقط باید #سر داد...
محسن به عهدش عمل کرد...
شادی روح شهیدان کربلا وشهیدان انقلاب اسلامی وشهیدان محراب۳صلوات
🆔 @jqkhhamedan
4_5846040725736654042.mp3
1.74M
💯 ○ خاصیت دنیا ○
💢سخنرانی بسیار شنیدنی
♨️حجت الاسلام علیرضا_پناهیان
#تلنگرانه💚
Join➟ @jqkhhamedan
هدایت شده از جامعة القرآن خواهران همدان
۳۲۵۲۶۳۰۱ -
🔸 دعای روز شنبه
#به_ما_بپیوندید 👇👇👇👇
💠 @jqkhhamedan
هدایت شده از جامعة القرآن خواهران همدان
۳۲۵۲۶۳۰۱ -
🌱هر روز خود را با بسمالله آغاز کنید🌱
🔹امام على عليه السلام: هرچه محبّت دارى نثار دوستت كن، اما هرچه اطمينان دارى به پاى او مريز.
@jqkhhamedan
#موفقیت
غصه خوردن برای نداشته ها، زندگیِ هیچ کسی را بهتر نکرده است!
قدرت و اراده ی استفاده از داشته ها است که زندگی را بهتر میکند...
🍁 @jqkhhamedan 🍁
رسول خدا صلوات الله علیه:
خدا وند دوست دارد وقتی کسی کاری میکند به بهترین شکل انجام دهد.
🍁 @jqkhhamedan 🍁
🔴 #عذرخواهی_کتبی
💠 برخی همسران برای عذرخواهی #خجالت میکشند و یا #غرورشان مانع عذرخواهی زبانی میشود.
💠 یکی از راههای #درمان این نقیصه این است که عذرخواهی خود را روی #کاغذ نوشته و یا #پیامکی انجام دهید.
💠 برای هر مشکلی فکر و ابتکار به خرج دهید و برای حل آن #تمرین نمایید. نه اینکه بیخیال آن شوید.
💠 ابتکار و تمرین شما به چشم #همسرتان میآید و درکتان خواهد کرد.
🆔 @jqkhhamedan
💠 کوه #عقاب، از فاصله دور مانند عقابی زیبا و باابهت است اما هرچه به آن نزدیک میشویم دیگر اثری از آن #شمایل زیبا پیدا نیست و نقش عقاب زیبا محو میشود.
💠گاهی زن و شوهرها #ظاهر زندگی دیگران را با #باطن زندگی خویش و با رفتار #همسر خود #مقایسه میکنند! در حالیکه اگر داخل زندگی آنها شویم زیباییهایی که از دور دیدیم سرابی بیش نیست!
💠این اشتباه مخربی است که ناخودآگاه #بدبینی و تنفر را نسبت به همسر خود ایجاد میکند و در نتیجه بهانهای برای ندیدن #خوبیها و زیباییهای همسر است.
🆔 @jqkhhamedan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊 نیمهی پر لیوان را در همسرت ببین
🔴 #استاد_عباسی
🆔 @jqkhhamedan
جامعة القرآن خواهران همدان
۳۲۵۲۶۳۰۱ -
🍃🍒 ۱ #هــاد💚 #قسمت_سیصد عکس پدر با یکی از بهترین دوستانش توی کوه. یادگار دوران جوانی پدر. به نظر
🍃🍒
#هــاد💚
#قسمت_سیصد_ویک
دو تا پسر ملتمسانه به خاله شان زل زدند. خاله ریحانه که از لب و لوچه آویزان خواهر زاده هایشخنده اش گرفته بود گفت:
-برید کنار شومینه. می گم صفورا بیاد براتون قصه بخونه
بالاخره پسرها راضی شدند که بروند. وقتی رفتند ریحانه پرسید:
-امیر کجاست؟
-رفته آمپولهای بابا رو بگیره...
صدای جیغ پسرها حرفش را قطع کرد.
- مامااان!
مریم سری تکان داد و گفت:
-من برم تا اینا خونه رو به هم نریختن. تو هم نگران نباش حالش خوبه
پیشانی خواهرش را بوسید و رفت. ریحانه مدتی به پدر خیره ماند بعد از اتاق خارج شد و آرام در را بست. پیرمرد همچنان به در خیره مانده بود. حوض مثل روز آخری که شاهرخ رفته بود خالی بود. شاخه ها پر از برف بود و برفها کف حیاط جا به جا یخ زده بودند. شروین دست لرزانش را بالا آورد و نگاهی به انگشترش انداخت و زیر لب گفت:
-پس کجائی؟
یکدفعه صدائی باعث شد سرش را بلند کند. صدای در حیاط بود. در کمی باز شد و سیب سرخی از درز در به داخل حیاط غلطید. دیگر اثری از برف و یخ حیاط نبود. نگاهش را از سیب غلطان به سمت در برد. در آرام روی پاشنه چرخید و کامل باز شد.در آستانه در، زنی سفیدپوش را دید. نرگسش بود. چقدر جوان شده بود لبخندی پرحرارت روی لبان شروین پیر نقش بست. سعی کرد از جایش بلند شود و ناگاه خود را در وسط حیاط کنار حوض دید. جوان شده بود و دیگر هیچ خبری از لرزش و فرسودگی نبود. جلو رفت. با نگاهی مهربان به زن خیره شد. خم شد،گوشه دامنش را گرفت و بوسید. بعد بلند شد لبخندی زد و سلام کرد.
- سلام نرگسم، چرا اینقدر دیر؟
و نرگس آرام پاسخ داد:
-انتظار همیشه زمان رو طولانی می کنه
بعد همانطور که در آستانه در ایستاده بود عقب رفت، با دستش به انتهای کوچه اشاره کرد و گفت:
-اما حالا دیگه همه چیز تموم شده
شروین از پله ها بالا آمد و نگاهی به انتهای کوچه انداخت. شاهرخ را دید. هر دو با دیدن هم لبخند زدند...
صندلی گهواره ای از حرکت ایستاده بود. دستان بی جان پیرمرد از صندلی آویزان بود، سیب سرخ کنار صندلی روی زمین افتاده بود و سر پیرمرد در حالی به پشتی صندلی تکیه داشت که لبخندی رضایت بخش روی لبانش نقش بسته بود...
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
@jqkhhamedan
🍃🍒
جامعة القرآن خواهران همدان
۳۲۵۲۶۳۰۱ -
🍃🍒 #هــاد💚 #قسمت_سیصد_ویک دو تا پسر ملتمسانه به خاله شان زل زدند. خاله ریحانه که از لب و لوچه آ
🍃🍒
#هــاد💚
#قسمت_سیصد_ودو
•فصل آخر•
شما مکلف هستید که اوامر و دستورات ما را به دوستان ما برسانی، خداوند عزت و توفیق اطاعتش را به آنان مرحمت فرماید و مهمات آنان را کفایت کرده، در پناه لطف خویش محفوظشان دارد.
با یاری خداوند متعال در مقابل دشمنان ما که از دین خداوند روی برگرداندهاند بر اساس تذکرات، استقامت کن و با خواست الهی دستورات ما را به آنان که از تو میپذیرند و گفتار ما موجب آرامش آنها میباشد، ابلاغ کن.
با این که بر اساس فرمان خداوند بزرگ و صلاح واقعی آنها ما و شیعیانمان تا زمانی که حکومت در اختیار ستمگران است در نقطهای دور و پنهان از دیدهها بسر میبریم، ولی از تمام حوادث و ماجراهایی که بر شما میگذرد کاملاً مطلع هستیم ...
از خطاها و گناهانی که بندگان صالح خداوند از آنها دوری میکردند ولی اکثر شما مرتکب شدید باخبریم.
چیزی از رخدادهای زندگی شما بر ما پوشیده نمیماند و شرایط غمبار و دردناكی كه شما بدان گرفتار آمدهاید، آنگونه كه هست برای ما شناخته شده است.
از آن زمانی كه بسیاری از شما به راه و رسم ناپسندی كه پیشینیان شایسته كردارتان از آن دوری میگزیدند، روی آورده و پیمان فطرت را، به گونهای پشت سر انداختید كه گویی هرگز بدان آگاه نیستید ...وآنگاه (به كیفر گناهان) به این شرایط غمبار و خفت انگیز گرفتار گشتید.
ما از سرپرستی و رسیدگی به امور شما كوتاهی نورزیده و یاد شما را از صفحه خاطر خویش نزدودهایم؛ كه اگر جز این بود، موج سختیها بر شما فرود میآمد و دشمنان بدخواه و كینهتوز، شما را ریشه كن میساختند.
پس پروای خداوند را پیشه سازید و از (اهداف بلند آسمانی) ما پشتیبانی كنید تا شما را از فتنهای كه به سویتان روی آورده است و شما اینك در لبه پرتگاه آن قرار گرفتهاید نجات بخشیم.
از نگون بختی و فتنهای كه هر كس مرگش فرا رسیده باشد در آن نابود میگردد و آن كس كه به آرزوی خویش رسیده باشد، از آن دور میماند، و آن فتنه، نشانهای از نشانههای نزدیك شدن جنبش ماست و پخش نمودن خبر آن به دستور ما، به وسیله شماست.
پس، از خداوند بترسید و تقوا پیشه کنید و به خاندان رسالت مدد رسانید.
اوامر و نواهی ما را متروک نگذارید و بدانید که علیرغم کراهت و ناخشنودی کفار و مشرکان، خداوند نور خود را تمام خواهد کرد.
من ولی خدا هستم، سعادت پویندگان راه حق را تضمین میکنم...
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
@jqkhhamedan
🍃🍒
جامعة القرآن خواهران همدان
۳۲۵۲۶۳۰۱ -
🍃🍒 #هــاد💚 #قسمت_سیصد_ودو •فصل آخر• شما مکلف هستید که اوامر و دستورات ما را به دوستان ما برسا
🍃🍒
#هــاد💚
#قسمت_سیصد_وسه
سعی کنید اعمال شما طوری باشد که شما را به ما نزدیک سازد و از گناهانی که موجب نارضایتی ما را فراهم نماید بترسید و دوری کنید.
عدم التزام به دستورات ما، موجب میشود که بدون توبه از دنیا بروند و دیگر ندامت و پشیمانی نفعی نخواهد داشت.
بخشی از توقیعات امام زمان به شیخ مفید
والسلام
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
@jqkhhamedan
🍃🍒
🕌 راه دادن کودک به مسجد
📙سؤال: آیا راه دادن بچههای کوچک به #مسجد کراهت دارد؟
✅ جواب: #راه_دادن_بچه به مسجد اگر به گونه ای باشد که موجب #مزاحمت برای #نمازگزاران باشد یا احتمال دهند مسجد را نجس کند، مکروه است، در غیر این دو صورت اگر باعث علاقه مندی آنان به مسجد و نماز شود مستحسن و نیکو است.
#احکام_مسجد #طهارت_مسجد #ایذای_مردم #کودک_در_مسجد
@jqkhhamedan
✳️ طهارت و نجاست الکل
💠 سؤال: آیا #الکل هایی که در #داروسازی و #پزشکی برای #ضد_عفونی یا #تزریقات مورد استفاده قرار می گیرند نجس هستند؟
🔰جواب: اگر الكل موجود در آن، #الكل_مست_كنندهاى باشد كه در اصل مايع بوده است، بنابر احتياط واجب #نجس است و نمى توان با بدن یا لباسى كه به آن آغشته شده است، نماز خواند و در صورت شك محكوم به طهارت است.
#احکام_طهارت_و_نجاست #الکل_صنعتی
🆔 @jqkhhamedan