eitaa logo
جامعة القرآن خواهران همدان ۳۲۵۲۶۳۰۱ -
1.4هزار دنبال‌کننده
26.2هزار عکس
10هزار ویدیو
243 فایل
📣پُل های ارتباطی شما با جامعه القرآن خواهران در پیام رسان ایتا جهت ارتباط با مسئول آموزش👇 @vahede_khaharan جهت ارتباط با ادمین👇 @sadatemami110 فروشگاه محصولات سنتی جامعة القرآن👇👇 @tebesonati111 فروشگاه محصولات فرهنگی و پوشاک👇 @gooolarzani
مشاهده در ایتا
دانلود
جامعة القرآن خواهران همدان ۳۲۵۲۶۳۰۱ -
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋 🖌 به قلم : #بهناز_ضرا
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 🌱🦋 🖌 به قلم : 🌱🌸 📌 قسمت: ته دلم می گفتم اگر روزه ام را بخورم، بچه ام بی دین و ایمان می شود. وقتی حالم خیلی بد شد و دست و پایم به لرزه افتاد، خدیجه چادر سر کرد تا برود صمد را خبر کند. گفتم: «به صمد نگو. هول می کند. باشد می خورم؛ اما به یک شرط.» خدیجه که کمی خیالش راحت شده بود، گفت: «چه شرطی؟!» گفتم: «تو هم باید روزه ات را بخوری.» خدیجه با دهان باز نگاهم می کرد. چشم هایش از تعجب گرد شده بود. گفت: «تو حالت خراب است، من چرا باید روزه ام را بخورم؟!» گفتم: «من کاری ندارم، یا با هم روزه مان را می شکنیم، یا من هم چیزی نمی خورم.» خدیجه اول این پا و آن پا کرد. داشتم بی هوش می شدم. خانه دور سرم می چرخید. تمام بدنم یخ کرده و به لرزه افتاده بود. خدیجه دوید. دو تا تخم مرغ شکست و با روغن حیوانی نیمرو درست کرد. نان و سبزی هم آورد. بوی نیمرو که به دماغم خورد، دست و پایم بی حس شد و دلم ضعف رفت. لقمه ای جلوی دهانم گرفت. سرم را کشیدم عقب و گفتم: «نه... اول تو بخور.» خدیجه کفری شده بود. جیغ زد سرم. گفت: «این چه بساطی است بابا. تو حامله ای، داری می میری، من روزه ام را بشکنم؟!» 🌱 &ادامه دارد.... 🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱 📚 @jqkhhamedan
جامعة القرآن خواهران همدان ۳۲۵۲۶۳۰۱ -
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋 🖌 به قلم : #بهناز_ضرا
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 🌱🦋 🖌 به قلم : 🌱🌸 📌 قسمت: گریه ام گرفته بود. گفتم: «خدیجه! جان من، تو را به خدا بخور. به خاطر من.» خدیجه یک دفعه لقمه را گذاشت توی دهانش و گفت: «خیالت راحت شد. حالا می خوری؟!» دست و پایم می لرزید. با دیدن خدیجه شیر شدم. تکه ای نان برداشتم و انداختم روی نیمرو و لقمه اول را خوردم. بعد هم لقمه های بعدی. وقتی حسابی سیر شدم و جان به دست و پایم آمد، به خدیجه نگاه کردم؛ او هم به من. لب هایمان از چربی نیمرو برق می زد. گفتم: «الان اگر کسی ما را ببیند، می فهمد روزه مان را خورده ایم.» اول خدیجه لب هایش را با دستک چادرش پاک کرد و بعد من. اما هر چه آن ها را می مالیدیم، سرخ تر و براق تر می شد. چاره ای نبود. کمی از گچ دیوار کندیم و آن را کشیدیم روی لب هایمان. بعد با چادر پاکش کردیم. فکر خوبی بود. هیچ کس نفهمید روزه مان را خوردیم. 🔸 آخر تابستان، ساخت خانه تمام شد. خانه کوچکی بود. یک اتاق و یک آشپزخانه داشت؛ همین. دستشویی هم گوشه حیاط بود. صمد یک انبار کوچک هم کنار دستشویی ساخته بود، برای هیزم و زغال کرسی و خرت و پرت های خانه. 🌱 &ادامه دارد.... 🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱 📚 @jqkhhamedan
جامعة القرآن خواهران همدان ۳۲۵۲۶۳۰۱ -
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋 🖌 به قلم : #بهناز_ضرا
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 🌱🦋 🖌 به قلم : 🌱🌸 📌 قسمت: خواهر ها و برادرها کمک کردند اسباب و اثاثیه مختصری را که داشتیم آوردیم خانه خودمان. از همه بیشتر شیرین جان کار می کرد و حظ خانه مان را می برد. چقدر برای آن خانه شادی می کردیم. انگار قصر ساخته بودیم. به نظرم از همه خانه هایی که تا به حال دیده بودم، قشنگ تر، دل بازتر و باصفاتر بود. وسایل را که چیدیم، خانه شد مثل ماه. از فردا دوباره صمد رفت دنبال کار. یک روز به رزن می رفت و روز دیگر به همدان. عاقبت هم مجبور شد دوباره به تهران برود. سر یک هفته برگشت. خوشحال بود. کار پیدا کرده بود. دوباره تنهایی من شروع شده بود؛ دیر به دیر می آمد. وقتی هم که می آمد، گوشه ای می نشست و رادیوی کوچکی را که داشتیم می گذاشت بیخ گوشش و هی موجش را عوض می کرد. می پرسیدم: «چی شده؟! چه کار می کنی؟! کمی بلندش کن، من هم بشنوم.» اوایل چیزی نمی گفت. اما یک شب عکس کوچکی از جیب پیراهنش درآورد و گفت: «این عکس آقای خمینی است. شاه او را تبعید کرده. مردم تظاهرات می کنند. می خواهند آقای خمینی بیاید و کشور را اسلامی کند. خیلی از شهرها هم تظاهرات شده.» بعد بلند شد و وسط اتاق ایستاد و گفت: «مردم توی تهران این طور شعار می دهند.» دستش را مشت کرد و فریاد زد: «مرگ بر شاه... مرگ بر شاه.» بعد نشست کنارم. عکس امام را گذاشت توی دستم و گفت: «این را برای تو آوردم. تا می توانی به آن نگاه کن تا بچه مان مثل آقای خمینی نورانی و مؤمن شود.» 🌱 &ادامه دارد.... 🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱 📚 @jqkhhamedan
😔 کودک قبح این کار را درک نمی‌کند @jqkhhamedan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴هراس رژیم صهیونیستی از تبدیل شدن ایران به قدرتی بزرگ در عرصه تکنولوژی "الیف صباغ" تحلیلگر مسائیل رژیم صهیونیستی در گفت‌وگو با جام‌نیوز: 🔹آنچه که اسرائیل را به وحشت می‌اندازد "میزان بالای پیشرفت‌های علمی و تکنولوژی ایران" است؛ پیشرفت‌هایی که ایران را به کشوری قدرتمند و بزرگ در عرصه تکنولوژی تبدیل می‌کند. @jqkhhamedan
🔶 استاد پناهیان: 🔻چرا برخی دشمن را باور ندارند یا می‌خواهند دشمن را به دوست تبدیل کنند؟ 🔻بدون برائت از دشمن اهل‌بیت، دوستی اهل‌بیت موجب نجات نمی‌شود 🔘محافظه‌کاری، قتلگاه انقلاب؛ تحول‌خواهی، گام دوم انقلاب(ج۶) ➖ چرا انسان علی‌رغم دوست‌داشتنِ تحول‌، برای تحول همت نمی‌کند، انگیزه ندارد، ذهنش خوب کار نمی‌کند و راه‌ها را باز نمی‌کند؟ یکی از دلایلش این است که دشمن را نمی‌بیند یا باور ندارد که دشمن وجود دارد. ➖ بعضی‌ها نمی‌خواهند دشمن را باور کنند، بلکه وجود دشمن را انکار می‌کنند و حتی می‌خواهند دشمن را به دوست تبدیل کنند. درحالی‌که همۀ دشمن‌ها به دوست تبدیل نمی‌شوند؛ بلکه گاهی وحشی‌تر و دشمن‌تر می‌شوند. ➖ متاسفانه برخی از مسئولین و سیاسیون، نه‌تنها دشمنی‌ها علیه کشورمان را جدی نمی‌گیرند، بلکه ما را در رقابت هم نمی‌بینند و تصورشان این است که همه با ما دوست هستند، فقط باید گفتگو کنیم تا سوءتفاهم برطرف بشود! ➖ یکی از ویژگی‌های دولت بازرگان این بود که وجود دشمن را انکار می‌کردند؛ هم در داخل و هم در خارج. می‌گفتند شما زیادی شلوغش کرده‌اید، آمریکا این‌طوری نیست! برای همین، مخفیانه دنبال مذاکره بودند. ➖ بعضی‌ها در اثر ضعف روحی و ترس، چون دوست دارند که دشمن نباشد، در تحلیل‌هایشان وجودِ دشمن انکار می‌شود یا فراموش می‌شود. همۀ ما قبول داریم که بهتر است دشمن نباشد، اما در واقعیت می‌بینیم که دشمن وجود دارد. ➖ جنایت‌های استکبار جهانی در منطقه و در کشورهای همسایۀ ما، بزرگ‌ترین امداد الهی برای جامعۀ ما بود که ما بفهمیم دشمن‌های بی‌حیثیتی داریم؛ و الا اگر نفرت از این دشمن پدید نمی‌آمد، دوستی اهل‌بیت(ع) هم ما را نجات نمی‌داد. ➖ اگر شما دوستی اهل‌بیت(ع) را داشته باشی ولی برائت از دشمنان اهل‌بیت(ع) را نداشته باشی، کارَت لنگ است. با یک بال نمی‌شود پرواز کرد.... 🌷 @jqkhhamedan
9.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍حضرت آیت الله ای خطاب به مجاهد بزرگ اسلام جناب آقای : «من هر شب شما را به اسم دعا میکنم، ابومهدی...» 📢 امروز سالروز تولد مجاهد بی ادعا هست. تولدتون مبارک سردار دلها :)♥️🕊 ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅ @jqkhhamedan ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🍃💝🍃 🎀 🎀 ❌در از چه کسانی تحقیق کنیم؟؟ 1- همکاران 2- همکاران والدین شاغل 3- مسولین اداره یا شرکت 4- دوستان (خیلی مهم) 5- دوستان خانوادگی و آشنایان 6- اقوام و نزدیکان و همسایگان 7- اعضایی که به این خانواده پیوسته اند (اعضای سببی خانواده) 🤍در میان موارد بالا دوستان خواستگار از اهمیت بسزایی برخوردار است زیرا دوستان یک فرد نشان دهنده شخصیت و رفتار و عقاید او هستند چون انسان با کسانی دوست می شود که با آنها هم عقیده است . ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌•┈┈••✾•✾•••🎀•••✾•✾••┈┈• @jqkhhamedan ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌹 باید سطح توقعات و انتظارات خود را با میزان درآمد شوهر تنظیم کنید و از او چیزی که توان تهیه آن را ندارد نخواهید و دائماً مردان دیگر را در این زمینه به رخ او نکشید. •┈┈••✾•✾•••🎀•••✾•✾••┈┈• @jqkhhamedan ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
✅معماری خودنما ✍حفظ حیا و دینداری در خانه با شکل و نمای داخلی خانه، به صورت مستقیم مرتبط است به عنوان نمونه در منازل جدید، وضعیت اکثر اتاق‌ها، حتی اتاق حمام و. . . به سمت آشکار شدن، در حال پیش روی است. این در حالی است که در اسلام، حفظ حیا از مهم‌ترین مسائلی است که انسان باید در تمام جنبه‌های زندگی خویش، آن را در نظر بگیرد؛ 💠 امام صادق(ع) میفرماید: «هرکسی که حیا ندارد، ایمان ندارد». 🍏 @jqkhhamedan
بچه ها به دستورات پدر و مادرهایی که به اندازه ی نیاز به آنها محبت نمی کنند و به اندازه ی نیاز احترام نمی گذارند، بعنوان دستورات خودخواهانه نگاه می کنند و از آنها فراری هستند. و این تصویر نمی گذارد که آنها با دل و جان به حرف های آنها گوش بدهند. [کتاب منِ دیگرِ ما] استاد عباسی ولدی @jqkhhamedan
11.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 چگونه از ابتلا به چاقی شکم ، نازایی و کبد چرب پیشگیری کنیم؟ 🔺اين كليپ را انتشار دهید تا به هموطنامون خدمتی كرده باشيم🔻 📚:حکیم خیراندیش 🍏 @jqkhhamedan