eitaa logo
جامعة القرآن خواهران همدان ۳۲۵۲۶۳۰۱ -
1.4هزار دنبال‌کننده
26.2هزار عکس
9.9هزار ویدیو
243 فایل
📣پُل های ارتباطی شما با جامعه القرآن خواهران در پیام رسان ایتا جهت ارتباط با مسئول آموزش👇 @vahede_khaharan جهت ارتباط با ادمین👇 @sadatemami110 فروشگاه محصولات سنتی جامعة القرآن👇👇 @tebesonati111 فروشگاه محصولات فرهنگی و پوشاک👇 @gooolarzani
مشاهده در ایتا
دانلود
جامعة القرآن خواهران همدان ۳۲۵۲۶۳۰۱ -
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📙 #داستـــــان #مبارزه_با_دشمنان_خـدا #قسمت_اول ✍اکثر مسلمانان کشور من، سنی هستن و
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📙 ✍بعد از گرفتن پذیرش و ورود به یکی از حوزه های علمیه عربستان، تمام فکرم شده بود که چطور به ایران برم که خانواده ام، هم متوجه نشن؟ سه ماه تمام، شبانه روزی و خستگی ناپذیر، وقتم رو روی یادگیری زبان فارسی و تسلطم روی عربی گذاشتم و همزمان روی ایران، حوزه های علمیه اهل سنت و شیعه و تاریخچه هاشون مطالعه می کردم تا اینکه بالاخره یه ایده به ذهنم رسید با وجود ترس شدید از شیعیان و ایران از طرف کشورم به حوزه های علمیه اهل سنت درخواست پذیرش دادم تا بالاخره یکی از اونها درخواستم رو قبول کرد به اسم تجدید دیدار با خانواده، مرخصی گرفتم ... وسایلم رو جمع کردم و برای آخرین بار به دیدار خانه خدا رفتم دوری برام سخت بود اما گفتم: خدایا! من به خاطر تو جانم رو کف دستم گرفتم و به راهی دارم وارد میشم که به کشورم برگشتم از ترس خانواده، تا زمان گرفتن تاییده و ویزای تحصیلی جرات نمی کردم به خونه برگردم شب ها کنار مسجد می خوابیدم و چون مجبور بودم پولم رو برای خرید بلیط نگهدارم ، روزها رو روزه می گرفتم بالاخره روز موعود فرا رسید وقتی هواپیما توی فرودگاه امام خمینی نشست، احساس سربازی رو داشتم که یک تنه و با شجاعت تمام به خطوط مقدم دشمن حمله کرده هزاران تصویر از مقابل چشم هام رد می شد حتی برای سخت ترین مرگ ها، خودم رو آماده کرده بودم هر چیزی رو تصور می کردم؛ جز اینکه در راهی قدم گذاشته بودم که سرنوشت من، دیگه توی دست های خودم نبود ... از بدو امر و پذیرش در ایران سعی کردم با مردم ارتباط برقرار کنم با اونها دوست می شدم و گرم می گرفتم و تمام نکات ریز و درشت رو یادداشت می کردم کم کم داشت تفکرم در مورد ایرانی ها کمی نرم تر می شد تا اینکه یکی از شیعه هایی که باهاش ارتباط داشتم منو برای خوردن کله پاچه به مهمانی دعوت کرد وقتی رفتم با یک جشن تقریبا خصوصی و کوچک، مواجه شدم عمر کشان بود و می خواستند کله پاچه عمر را بخورند با دیدن آن، صحنه ها و شعرهایی که می خواندند، حالم بد شد به بهانه های مختلف می خواستم از آنجا خارج بشم اما فایده ای نداشت آخر مجلس، آبگوشت رو آوردن و شروع کردند به خوردن من هم از روی ترس که مبادا به هویتم پی ببرند، دست به غذا بردم هر لقمه مانند تیغ هزارخار از گلویم پایین می رفت تک تک دندان هایی را که روی آن لقمه ها می زدم را می شمردم 346 بار هر دو فک من برای خوردن آن لقمه ها حرکت کرد وقتی از مجلس خارج شدم، قسم خوردم سر 346 شیعه را از بدن شان جدا خواهم کرد 👈نویسنده:شهیدسید طاها ایمانی ⏪ ... @jqkhhamedan ‌ 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌼
جامعة القرآن خواهران همدان ۳۲۵۲۶۳۰۱ -
❤️✨❤️✨❤️ ✍آیین #همسرداری #فاطمی قسمـــ①ــتــــ ⇦ ✨مقدم داشتن همسر بر خود✨ 🌼 وقتی زن و مرد به ع
❤️✨❤️✨❤️ ‌ 💖 آدابـــ فاطمے 💖 قسمـ②ــت ⇦ تقسیم کار در زندگی ◥❥ یکی از عوامل شادابی و تکامل خانواده‌ها تعیین حدود مسئولیت افراد در خانواده است. البته، تعیین این مسئولیت‌ها بنا بر شایستگی ‌ها و توانمندی‌هایی است که خداوند در انسان به ودیعه نهاده است. 【با تقسیم کار، عدالت اجتماعی در محیط خانواده سعادت میآفریند و زن را از دخالت در اموری که سزاوار نیست باز میدارد.】 🔴 روشن است در مواردی خروج زن از خانه ضرورت پیدا میکند. مثل مواردی که آن بانوی بزرگوار برای دفاع از حقوق غصب شده خود و شوهرش به مسجد یا دارالخلافه رفت و یا امور ضروری دیگر و . . . ، و آنچه از آن مذمت شد، بیرون رفتن‌های غیر ضروری دختران و زنان است که قطعا پیامدهای ناگواری به دنبال خواهد داشت. 🌼 امام باقر«علیه السلام» فرمود: 【حضرت فاطمه(علیها السلام) کارهای منزل را با حضرت علی (علیه السلام) اینگونه تقسیم کردند: خمیر کردن رد و تمیز کردن و جارو زدن منزل به عهده فاطمه باشد و کارهای بیرون منزل از قبیل جمع آوری هیزم و مواد اولیه غذایی را علی(علیه السلام) انجام دهد】 🌼 در این باره امام صادق علیه السلام فرمود: 『این تقسیم کار با اشاره رسول خدا(ص) انجام گرفت، آنگاه که رسول خدا (ص‌‌) فرمود: کارهای داخل منزل را فاطمه و کارهای بیرون منزل را علی انجام دهد. حضرت زهرا(س) با خوشحالی فرمود: «جز خدا کسی نمیداند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم; زیرا رسول خدا مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است بازداشت』 ❣ شاید خوشحالی آن حضرت از این جهت بود که از برخورد با نامحرم به دور خواهد ماند، چه اینکه کار کردن غیر ضروری زنان و اختلاط زنان با مردان با روح تقوا بیگانه است. 📚 منبع: بحار الانوار،ج ۴۳،ص ۹۲ ❤️✨❤️✨❤️ @jqkhhamedan
جامعة القرآن خواهران همدان ۳۲۵۲۶۳۰۱ -
🍃🍒 #هــاد💚 #قسمت_اول •فصل اول• لَخت بود. انگار کفشهایش او را می کشیدند. کش کش شان توجه هر عابری
🍃🍒 💚 سعید در مقابل نگاه پرسشگر شروین با ابروهایش اشاره ای به پشت کرد. شروین که تازه متوجه شده بودگفت: - اونا به درد تو می خورن نه من - بله یادم نبود شما تا وقتی دختر خاله تون رو دارید دیگه چه کار بقیه دارید - اگر می خوای مزخرفات ببافی پاشو برو - چه خبر؟ -خیلی بی حوصله ام - خبر سوخته نه. خبر جدید چی داری؟ - هیچی - زرشک! ما این همه کوبیدم اومدیم اینجا اونوقت هیچی؟ - گفتم بیای یه کم با هم حرف بزنیم شاید حالم بهتر بشه - آخه بابا همه که مثل تو بیکار نیستن هی بیان اینجا قهوه تلخ بخورن. مردم کار و زندگی دارن شروین کلافه گفت: -خیلی خب، خیلی خب، پاشو برو دنبال کار و زندگیت. خودم یه غلطی می کنم بعد از جایش بلند شد، دست کرد توی جیب هایش و وقتی دید خالی هستند گفت: -حساب کن، من پول همرام نیست و از کافی شاپ زد بیرون. سعید پول را روی میز گذاشت و رفت دنبالش. کنارش که رسید گفت: -از کی اینقدر روحت لطیف شده؟ معلوم هست چه مرگته؟ -اگه می دونستم که مزاحم شما نمی شدم - من می دونم چته، الان درستش می کنم - چه کار می کنی سعید؟ سعید گفت: -بیا و دست شروین را گرفت و کشید طرف پارکی که همان نزدیکی بود. روی صندلی نشاندش و گفت: -صبر کن، الان میام بہ قلــم🖊: ز.جامعے(میم.مشــڪات) @jqkhhamedan 🍃🍒
جامعة القرآن خواهران همدان ۳۲۵۲۶۳۰۱ -
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹 🌹 داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #ترمز_بریده 🌹✅ 🔵توضیح: سلام دوستان، داستانی که در پیش ر
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹 🌹 💠 داستان جذاب و واقعی ✅🌹 🌹✅ : ایران یا عربستان؟ مساله این بود... در حال آماده سازی مقدمات بودیم ... با مدارس عربستان ارتباط برقرار کردیم ... و یکی از بزرگ ترین مبلغ ها، نامه تایید و سفارش برای من نوشت .. . پدر و مادرم و بقیه اعضای خانواده می خواستن برای بدرقه من به فرودگاه بیان ... اما من بهشون اجازه ندادم و گفتم: من شاید 16 سال بیشتر ندارم اما از امروز باید به خاطر خدا محکم باشم و مبارزه کنم. مبارزه برای خدا راحت نیست و باید تنها برم تا به تنهایی و سختی عادت کنم .. . اشتیاق حرکت باعث شد که خیلی زودتر از خانه خارج بشم ... تنها، توی فرودگاه و سالن انتظار، نشسته بودم که جوانی کنار من نشست و سر صحبت باز شد .. . وقتی از نیت سفرم مطلع شد با یک چهره جدی گفت: خوب تو که این همه راه می خوای به خاطر خدا هجرت کنی، چرا به ایران نمیری؟ برای مبارزه و نابود کردن یک مردم، هیچ چیز مثل این نیست که بین خودشون زندگی کنی و از نزدیک باهاشون آشنا بشی ... اشتباهات و نقاط ضعف و قوت شون رو ببینی و .... . تمام طول پرواز تا عربستان، مدام حرف های اون جوان توی ذهنم تکرار می شد ... این مسیر خیلی سخت تر بود ... اما هر چی بیشتر فکر می کردم، بیشتر به این نتیجه می رسیدم که این کار درست تره ... من تمام این مسیر سخت رو به خاطر خدا انتخاب کرده بودم و از اینکه در مسیر سخت تری قدم بزارم اصلا نمی ترسیدم .. هواپیما که در خاک عربستان نشست، من تصمیم خودم رو گرفته بودم ... "من باید به ایران میومدم " ... اما چطور؟ ⬅️ادامه دارد... 🌟🈯️🌟🈯️🌟🈯️🌟🈯️🌟🈯️ 🌿 🌹 @jqkhhamedan 🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 ✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🌹
تو آخرین مقالات علمی، دانشمندان ثابت کردن بدن نیاز به یه مقداری میکروب داره تا مقاوم بشه دربرابر بیماری‌ها. اگه خیلی پاستوریزه باشی یه ویروس یا بیماری یا عفونت وارد بدنت بشه، بدنت نمی‌تونه مقاومت کنه و سریع مریض میشی. اصلا یکی از روش‌های درمانی برای برخی بیماری‌ها لجن درمانیه. سرچ کنید تو نت بد نیست این موردم بگم، که عیناً برای یکی از دوستان ما اتفاق افتاد، این خانواده بسیار بسیار حساس روی بهداشت بودن، از نوع فوق افراطی. بچه‌ی اینا یه مریضی‌ای گرفت. پزشکان داخلی نتونستن درمان کنن، رفت خارج، گفتن ایمنی بدنش فوق‌العاده پایین اومده و میزان میکروب و باکتری تو بدنش خیلی پایینه. گفتن باید روزی یک قاشق از آب جوی که حاوی لجنه باید بخوره. در عین ناباوری این بچه خوب شد. فلذا اصلا باید شما مقداری راحت بگیرید، بذارید بچه‌ها یکم مثلا خاک‌بازی بکنن، دهنی بخورن، برای سلامتیشون خوبه ما به‌جای این‌که روی تمیزی و کثیفی بچه‌هامون تمرکز کنیم. بیشتر روی تقویت سیستم ایمنی بدن‌شون دقت میکنیم. مثلا تا حالا به بچه‌هامون آنتی‌بیوتیک ندادیم. آنتی‌بیوتیک به‌شدت ایمنی بدن رو پایین میاره. کلا دارو زیاد بهشون نمیدیم. یا مثلا سالی دوبار بچه‌هامونو به‌همراه خودمون حجامت میکنیم. خیلی موثره. همچنین عنبرنساراو اسفند هم زیاد دود میکنیم، خیلی مفیده. 🔴توجه: نکاتی هم که تو این مطلب بهش اشاره کردیم، تجربیات ماست، قرار نیست برای همه جواب بده @jqkhhamedan
جامعة القرآن خواهران همدان ۳۲۵۲۶۳۰۱ -
💠| یــادت باشد  #Part_1 #قسمت_اول "فرزانه! اون روزی که تو جواب رد دادی، من حمید رو دیدم. وقتی شن
💠| یــادت باشد عکسشو بذار توی جیبت،شش دونگ حواستم جمع باشه که کسی عکس رو ندزده !"همین طوری شوخی می کردیم و می خندیدیم، ولی مطمئن بودم ننه ول کن معامله نیست و تا ما را به هم نرساند،آرام نمی گیرد. هنوز ننه از بالکن نرفته بود که پدرم با یک لیوان‌چای تازه دم به حیاط آمد .ننه گفت:" من که زورم به دخترت نمیرسه،خودت باهاش حرف بزن ببین می تونی راضیش کنی؟" پدر و مادرم با اینکه دوست داشتند حمید دامادشان شود،اما تصمیم گیری در این موضوع را به خودم سپرده بودند.پدرم لیوان چای را کنار گذاشت و گفت :"فرزانه!من تورو بزرگ کردم. روحیاتت رو می شناسم،می دونم با هر پسری نمی تونی زندگی کنی. حمید رو هم مثل کف دست می شناسم!هم خواهر زادمه،هم همکارم. چند ساله توی باشگاه باهم مربی گری می‌کنیم. به نظرم شما دوتا برای هم ساخته شدین،چرا ردش کردی؟"سعی کردم پدرم را قانع کنم. گفتم:" بحث من اصلا حمید آقا نیست. کلا برای ازدواج آمادگی ندارم؛چه با حمید آقا چه با هر کس دیگه.من هنوز نتونستم با مسئله‌ی زندگی مشترک کنار بیام.برای یه دختر دههٔ هفتادی هنوز خیلی زوده. اجازه بدین نتیجه کنکور مشخص بشه،بعد سر فرصت بشینیم صحبت کنیم ببینیم چکار میشه کرد." چند ماه بعد این ماجراها عمو نقی بیست و دوم خرداد از مکه برگشته بود. دعوتی داشتیم و به همه‌ی فامیل ولیمه داد. وقتی داشتم از پله های تالار بالا می رفتم. انگار در دلم رخت می شستند. اضطراب شدیدی داشتم. منتظر بودم به خاطر جواب منفی ای که داده بودم عمه یا دختر عمه هایم با من سرسنگین باشند ولی اصلا این طور نبود . •♡• •♡• ✒️ ★᭄ꦿ↬@jqkhhamedan 🍃 •┈┈••✾•◈◈◈◈◈◈◈◈◈•✾••┈┈•
جامعة القرآن خواهران همدان ۳۲۵۲۶۳۰۱ -
🔴 کشف حجاب حرام سیاسی است یعنی چه؟ قسمت اول تحلیل سخنان آقا درباره حجاب حرام سیاسی یعنی حرامی که لز
🔵 کشف حجاب کننده‌ها نمیدانند.. آقا بعد از اینکه میگن کشف حجاب یک حرام شرعی و حرام سیاسی هستش میفرمایند که: "خیلی از کسانی که کشف حجاب می‌کنند نمی‌دانند این را؛ اگر بدانند، بدانند که پشت این کاری که اینها دارند می‌کنند چه کسانی هستند، قطعاً نمی‌کنند" 🔻همه منتظر بودن بعد از اینکه آقا درباره کشف حجاب حرام سیاسی و شرعی رو گفتن، بعدش بگن باید با اینها دیگه برخورد بشه، کشف حجاب دیگه پایان خطه، نیروی قهری باید وارد کار بشه و صحبتهایی از این قبیل، ولی رهبری گفتن خیلی از اینهایی که کشف حجاب کردن نمیدونن این رو، اگه بدونن این کارو نمیکنن. یعنی هنوز باید تبیین بشه. هنوز کسایی هستن که بازیچه دست دشمن قرار گرفتن و نمیدونن دارن چیکار میکنن. نمیدونن چی پشت این قضایاس. همون نکاتی که درباره حرام سیاسی بودن کشف حجاب تو مطلب قبل گفتیم. 🔻آقا مستقیم تو ادامه صحبت‌هاشون میگن کارهای بی قاعده نباید انجام داد. اینجا هم غیر مستقیم میگن انقدر سریع دنبال بگیر ببند نباشید، اول باید تبیین کنید، روشنگری کنید و تا میتونید افراد رو آگاه کنید از پشت‌ صحنه‌ها تا این کار ترک بشه، اتفاقا کار رو برای همه سخت کردن، از منِ کانال‌دار گرفته تا مردم عادی و اونور هم مسئولین. و البته وظایف هرکس فرق میکنه. بهرحال باید با روش‌های مختلف تبیین کنیم. حالا نیایم تو خیابون جلوی مکشفه‌های حجاب رو بگیریم و بگیم ییاید میخوام براتون تبیین کنیم میدونی چی پشت قضیه‌س؟ 🤦‍♂ خیر. باید بهترین و موثرترین راه رو پیدا کرد. رهبری درادامه نکات جالبتری میگن که عرض خواهم کرد از تحلیل بیانات اخیر رهبری درباره حجاب ✍حسین‌دارابی @jqkhhamedan
🌿🌿 قصه های مربوط به: علیه السلام 🔹 حضرت شعیب علیه السلام «۲» 🔹 اهل مدین عرب بودند و در سرزمین معان، در اطراف شام می زیستند. این مردم منکر خدای یکتا و قائل به شریک برای او بودند. ایشان خدای یکتا را رد کرده و به پرستش بیشه های سرسبز و خرم و درختها پرداخته بودند. در معاملات خود با مردم خیانت و غش می کردند. هرگاه جنسی را می فروختند کیل و میزان آن را کم می دادند و هرگاه جنسی را می خریدند آن را کامل می گرفتند و در کیل و وزن مورد معامله، به خریدار خسارت می زدند و این گناه مشخص ایشان بود. با اوج گرفتن شرک و فساد قوم، خدا شعیب علیه السّلام را در میان این مردم به رسالت برگزید و معجزات و بیناتی برای تأیید گفتارش به او عطا کرد. شعیب مردم را به پرستش خدای یکتا دعوت و آنان را به عدالت سفارش نمود، آنان را از کیفر ستمگری و خیانت در معامله و ظلم و فساد ترساند، سپس نعمتهای خدا را برای آنان برشمرد و به آنان یادآوری کرد که پیش از این، عده شما محدود بود و در فقر بسر می بردید ولی خداوند شما را ثروت و اولاد عطا نمود. اهل مدین به سرزنش و تمسخر شعیب علیه السّلام پرداختند و از روی استهزاء گفتند: ای شعیب! آیا دینت فرمان می دهد که ما خدایان نیاکان خود را کنار گذاریم و به دستور تو به عبادت معبودی دیگر بپردازیم و بطور دلخواه نتوانیم از اموالمان بهره برداری کنیم و روش معامله ای را که با آن بزرگ و ثروتمند شده ایم کنار گذاریم. راستی تو که دارای عقلی سرشار، فکری سلیم و رأیی استوار هستی! چگونه ما را از دینی که با آن انس گرفته ایم و از عقیده ای که آن را به ارث برده ایم باز می داری؟! شعیب علیه السّلام در مقابل برخورد مردم مدین... (ادامه دارد) ! منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه ؛ جادالمولى، محمد احمد، قصه هاى قرآنى ◉●◉✿ا✿◉●•◦
🌿🌿 قصه های مربوط به: علیه السلام 🔹خواب حضرت یوسف علیه السّلام«۲» 🔹 فرزندم! این خواب بشارتی است به آن امتیازات علمی که از طرف خداوند به تو عنایت می شود؛ نشانه ای است از نعمتی که خدا همانند پدرانت ابراهیم و اسحاق به تو ارزانی خواهد داشت و از آن نعمتها تو را نیز بهره مند خواهد ساخت، ولی این خواب را برای برادرانت نقل نکن، زیرا تو حسادت آنان را از امتیازاتی که به تو و برادرت بنیامین داده ام، دیده ای و ناراحتی ایشان را از احترام خاصی که به شما می گذارم مشاهده کرده ای! برادرانت اکنون درباره شما باهم آهسته سخن می گویند ولی ضررشان برای شما بیش از کنایه و طعنه نیست، ولی اگر خواب خود را برای آنان نقل کنی ممکن است که آتش کینه آنان شعله ور و خشم درونی ایشان آشکار شود و نقشه خطرناکی برای تو و برادرت طرح کنند، آنگاه دامهای مکر خود را می گسترانند تا شما را به دام اندازند و بی تردید شیطان نیز به کمکشان می شتابد و تصمیم آنان را در این امر تأیید و تقویت می نماید. (ادامه دارد...) علیه السّلام منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه ؛ جادالمولى، محمد احمد، قصه هاى قرآنى ◉●◉✿ا✿◉●•◦