جامعة القرآن خواهران همدان
۳۲۵۲۶۳۰۱ -
#فنجانی_چای_باخدا ✨🍮🍮 #قسمت_180 پادشاهی حسین(ع)، کم از پدرش علی(ع) نداشت و عشقش سینه چاک میکرد م
#فنجانی_چای_باخدا ✨🍮🍮
#قسمت_181
گرچه نفسم بند آمد از تاخیرش
اما رسید.
درست در بزنگاه و دقیقه ی نود..
منِ شیعه و دانیالِ سنی..
کنارِ هم.. قدم به قدم..
دو روز دیگر عازم بودیم و دانیال با ابهتی خاص سعی کرد
تا به من بفهماند که خستگی ام در پیاده روی اربعین،
مساویست با سوار شدن به ماشین و حرفی رویِ حرفش سنگینی نمیکند..
پروین مخالفِ این سفر بود و فاطمه خانم نگران..
هر دو تمامِ سعی شان را برایِ منصرف کردنم
به جریان انداختند و جوابی نگرفتند..
حالا من مسافر بودم..
مسافرِ خاکی معجزه زده که زائر میخرید و عددی نمیفروخت..
قبل از حرکت به پروین و فاطمه خانم متذکر شدیم
که حسام تا رسیدن به مرز، نباید از سفرمان باخبر شود
که اگر بداند نگرانی محضِ حالِ بیمارم
خرابش میکند و کلافه..
و در این بین فقط مادر بود که لبخند زنان،
ساکِ بسته شده ی سفرم را نظاره میکرد و حظ میبرد..
مانتویِ بلند وگشادِ مشکی رنگ،
تنِ نحیفم را بیشتر از پیش لاغر نشان میداد
و پروین با تماشایم غر میزد که تا میتوانی غذا بخور..
و من ناتوان از بیانِ کلماتِ فارسی با مادرانه هایش عشق میکردم.
فاطمه خانم به بدرقه مان آمد و گرم به آغوشم کشید.
به چشمانم خیره شد و اشک ریخت تا برایش دعا کنم
و دعوت نامه ی امضا شده اش را از ارباب بگیرم.
اربابی که ندیده عاشقش شده بودم
و جان میدادم برایِ طعمِ هوایِ نچشیده اش..
وقتی به مرز رسیدیم برادرم با حسام تماس گرفت
و او را در جریانِ سفرم قرار داد.
نمیدانم فریادش چقدر بلند بود
که دانیال گوشی از خود دور کرد
و برایم سری از تاسف تکان داد..
باید میرنجیدم...
حسام زیادی خودخواه نبود؟؟
خود عشقبازی میکرد
و نوبت به دلِ من که میرسید خط و نشان میکشید؟؟
جملاتِ تکه تکه و پر توضیحِ دانیال
از بازخواستش خبر میداد و مخالفت شدید..
دانیال گوشی به سمتم گرفت تا شانه خالی کند
و توپ را به زمین من بیاندازد.
اما من قصد هم صحبتی و توبیخ شدن را نداشتم
هر چند که دلم پر می کشید برایِ یک ثانیه شنیدن.
سری به نشانه ی مخالفات تکان دادم
و در مقابلِ چشمانِ پر حیرتِ برادر، راهِ رفتن پیش گرفتم.
ده دقیقه ای گذشت و دانیال به سراغم آمد
( سارا بگم خدا چکارت کنه..
یه سره سرم داد زد که چرا آوردمت..
کلی هم خط و نشون کشید
که اگه یه مو از سرت کم بشه تحویل داعشم میده.. )
ادامه دارد...
@jqkhhamedan