✡ نفوذ و نفوذی بدون شبکه نفوذ معنا ندارد (4)
🎯 شبکه نفوذ همچون اسب تروا عمل میکند
1⃣ این لایهی حمایت بود، در کنار این لایه، یک لایه هم #لایه_عملیات است، حالا عملیات ممکن است از جنس نوع اول یعنی جاسوسی، یا از نوع دوم یعنی ترور و یا از نوع سوم یعنی استحاله باشد.
2⃣ در بحث #استحاله یک مأمور نفوذی بهراحتی کشف نمیشود. مأمور نفوذی ممکن است نفوذ کند و در سیستم رشد کند تا لیدر یک حزب شود، رشد کند و به پست وزارت برسد (با هدفهای مهمتر مثل قبضهی قدرت و ایجاد انحراف و اخلال و ناکارآمدسازی سیستم و…)، بعد همه کار میتواند انجام دهد.
3⃣ میتواند از درون حاکمیت #شبکه_نفوذ را حمایت کند، آدمهای خود را بچیند و اصلاً عرصه را به دست بگیرد. در طول این سالها، شبکههای نفوذ در بدنهی حاکمیت شکل گرفته است، یک عده آگاهانه و یک عده ناآگاهانه دارند در این شبکه ایفای نقش میکنند. پس در این مرحله مأمور نفوذی باید در سیستم بماند تا تثبیت شود. مرحله اول فرایند نفوذ، #هویتسازی است. یعنی یک شخص یا یک تفکر میخواهد نفوذ کند، اولین مرحلهاش هویتسازی یا همان همرنگشدن و استتار است.
4⃣ برای فهم این نوع نفوذ #پولس مثال خوبی است، «پولس» که میخواهد در مسیحیت نفوذ کند، اول مسیحی میشود، میگوید من از #یهودیت بریدم و به حقانیت مسیح رسیدم. بهدنبال آن در مسیحیت رشد میکند و معارضین و مسیحیت حقیقی را قلع و قمع میکند که امروز شاهدیم دیگر مسیحیتی وجود ندارد، لذا #مسیحیت_صهیونیست نتیجهی آن حرکت است. دشمنترین دشمنان #یهود چه کسی باید باشد؟ مسیحیت. اما عملاً اینطور نيست! مسیحیت صهیونیست یعنی اینکه دیگر مسیحیتی وجود ندارد، پشتش #یهود است، پاپ و غیره همه بازی است، همه دست #یهود است، بنابراین نوع سوم نفوذیها اینهایی هستند که میآیند آهسته آهسته از درون مثل #اسب_تروا عمل میکنند، تا انقلاب را مال خود کنند، حکومت را مال خود کنند.
📖 متن کامل مقاله در سایت اندیشکده:
👉 goo.gl/GdKMR9
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ تابوشکنی مرحلهای در سینما (1)
🎬 تابوشکنی مرحلهای در سینمای ایران (قسمت اول)
1⃣ هر فرهنگ و جامعهی زبانی، در بطن خود دارای مجموعهای از #تابو ها (Taboo) میباشد؛ مجموعهای از رفتارها، گفتارها یا امور اجتماعی که برطبق رسم و آیین و مذهب و… که بنا به فرهنگ آن جامعه و ارزشها و نگرشهای آن متغیر میباشد.
2⃣ باید توجه داشت که #تابوشکنی (Breaking Taboo) در ذات خود نه امری مثبت و نه منفی است. بهعبارت دیگر:
👈 اگر تابوشکنی نسبت به امری خیالی و زاییدهی تفکری غیرمنطقی و نتیجهی پذیرش بی چون و چرایِ «تعبد بدون تفکر» باشد؛ حتی میتواند با در نظر گرفتن بایدهای جامعهشناختانه امری مثبت تلقی شود.
👈 اما اگر شکستن تابو نسبت به تجربیات علمی و عملی یک جامعه که حاصل «تفکر» یا «تعبدِ ناشی از تفکر» است صورت بگیرد، امری مذموم و مغرضانه تلقی میشود.
3⃣ شکستن تابوهای نوع دوم در یک جامعه را میبایست در صورتهای مختلف تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی، جنگ فرهنگی، قتلعام فرهنگی و ولنگاری فرهنگی مورد توجه و ارزیابی قرار داد و در مجموع میتواند بهعنوان کارویژهی اصلی #نفوذ_فرهنگی (Cultural Influence) تصور شود.
4⃣ اینگونه از تابوشکنیها #سبک_زندگی مردم را به کُل تغییر میدهد و تجربه ثابت کرده است این گذر از تابوهای اخلاقی و مذهبی میتواند مضرّات جبرانناپذیری را در آن جامعه پدید آورده و در نهایت به #استحاله فرهنگی و هویتی جامعه منتج گردد.
✍ سید وصال مهدوی
📖 متن مقاله در سایت اندیشکده:
👉 goo.gl/VoKgur
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ روانشناسی شخصیتهای انیمیشن آرکین (Arcane)
1️⃣ شخصیتهای اصلی در سریال #آرکین حالات گوناگونی دارند. آن افرادی که بهدنبال انقلاب، رسیدن به یک هدف عالی و تحول هستند (وای، جینکس، سیلکو و ویکتور) یا کلاً #استحاله شده و به جبههٔ #سرمایهداری میپیوندند (وای)، یا کُشته میشوند (سیلکو و جینکس)، و یا تبدیل به موجودی ضد انسانی میشوند تا ما از او بیزار شویم (ویکتور). این مسأله نشان میدهد اثر با هر نوع تحول بنیادین چه در حیطهٔ سیاسی و چه در حیطهٔ فلسفی، مخالف است.
2️⃣ از آن طرف، شخصیتهای اصلی که مدافع وضع موجود و نظام سرمایهداری هستند و #ایدئولوژی_مدرن را تبلیغ میکنند (وای، کیت و جیس) تا پایان اثر زنده میمانند و حتی در رأس قدرت قرار میگیرند. درواقع نگاه فلسفیِ مادهگرا، نگاه سیاسیِ سرمایهداری و #سبک_زندگی_شیطانی متمرکز بر #فساد_جنسی و #همجنسگرایی، در شخصیتها به شکل دقیقی گنجانده شده است و داستان هم طوری پیش میرود که نتیجه به نفع این گروه تمام شود.
3️⃣ یکی از مباحث مهم بصری اثر، نوع پوشش افراد است. زنان در آرکین بهصورت نیمهبرهنه ترسیم میشوند اما مردان، پوشیده و موقّر هستند! استفادهٔ ابزاری از زن برای جذب مخاطب، علاوه بر بازاریابی و فروش بیشتر اثر، به ترویج #برهنگی در جوامع دامن میزند.
4️⃣ در آرکین خبری از #خانواده نیست و تمام انسانها به افراطیترین شکل ممکن، تنها و #فردگرایانه ترسیم میشوند. اگر هم کسی بخواهد رشد کند، نه با تشکیل خانواده که با پناه بردن به #جادو یا ایجاد #روابط_نامشروع میتواند به آرامش روحی دست یابد.
5️⃣ این در حالیاست که حتی در جوامع غربی هم هنوز افراد زیادی هستند که مخالف روابط خارج از چارچوب بوده و منتقد این #افسارگسیختگی_جنسی هستند که میبینیم. اما آرکین در افراطیترین شکل ممکن، به این هنجارشکنیها دامن میزند.
6️⃣ از حیث فکری هم تمام شخصیتهای اصلیِ اثر، #سکولار هستند و به خدا یا یک دین الهی، اعتقاد ندارند. کورسوی ماورائی هم که ویکتور نشان میدهد، به فضایی شیطانی تبدیل شده، اساساً هر نوع کمالگرایی و امید به لذتهای معنوی را در انسان میکُشد. ترویج مصرف مواد مخدر نیز در سکانسهای زیادی وجود دارد که مکمّل ناهنجاریهای جنسی و رفتارهای خشونتآمیز در اثر است.
7️⃣ #منجیگرایی هم در اثر مورد نقد قرار میگیرد. ویکتور علیرغم شباهت زیادی که با مسیح (ع) دارد (شفا دادن، رسیدگی به فقرا و درماندگان، بهدنبال نجات مردم بودن و زندهشدن دوباره پس از کشته شدن) تبدیل به یک #شیطان میشود و این یعنی ای مردم، منتظر #منجی نباشید، که اگر هم بیاید بیشتر باعث نابودی خواهد شد!
8️⃣ اما همین دست و پا زدن #هالیوود مشخص میکند که منجیگرایی دینی در جهان رو به رشد بوده و هالیوود سعی دارد با ساختن چنین آثاری، ذهن مردم را نسبت به #ظهور و #انتظار منجی، مسموم کند.
✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود:
🇮🇷👉 @jscenter