✡ ردیهای بر فرضیهی نژاد سامی (۵)
1⃣ در طول تاریخ و از زمانهای بسیار دور در مناطق مختلف جهان اقوام و قبایل و گروههای انسانی متعددی زندگی میکردهاند که زبان، فرهنگ و نام خودشان را داشتهاند و با یکدیگر بهمناسبت مهاجرتها، مبادلات تجاری، جنگها و صلحها مربوط بودهاند، اما در هیچ کتیبه یا سند تاریخی، هیچ قومی به خود نام #سامی نداده است! تورات نیز تنها از اقوامی سخن میگوید که از سام منشأ گرفتهاند، بی آنکه آنان را سامیها یا سامی بنامد.
2⃣ اکنون این پرسش مطرح میگردد که امروزه چگونه میتوان در تعیین هویت تاریخی، قومی و فرهنگی، تعلق داشتن به یک قوم را که اصولاً بدین نام و نشان وجود نداشته است، ملاک و پایهٔ استدلال و بررسی قرار داد؟!!
3⃣ دانش امروزی اثبات میکند که #فرضیههای_نژادی از بیخ و بن نادرست است و نمیتوان جامعهٔ انسانی را بهاستناد تفاوتها در مشخصات ظاهری جسمانی، به #نژادها ردهبندی نمود، سپس این ردهبندی را به #فرهنگ و #تمدن و استعدادهای فکری و ذهنی تعمیم داد و در درون یک «نژاد» معین نیز دست به تقسیم داخلی زد و آنرا به گروههای کوچکتری، که باز هم باید از لحاظ صفات جسمانی و مشخصات فرهنگی متفاوت بوده و یکی بر دیگری مزیّت و برتری داشته باشد تقسیم نمود.
4⃣ همچنین، بررسیهای #زبانشناسی نشان میدهد که زبانشناسی نمیتواند پایه و اساس #قومشناسی یا چیزی شبیه آن باشد و با مقایسهها و تحلیلهای زبانشناسی نمیتوان نوعی ردیابی و «فسیلشناسی» زبانی راه انداخت و بر اساس آن انسانها را به «نژادها»ی مختلف تقسیم و برایشان #وطن_اولیه و #زبان_اولیه تعیین کرد.
✍️ پروفسور شاپور رواسانی
📖 متن کامل مقاله بههمراه منابع:
👉 goo.gl/b9Xdgv
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter