eitaa logo
اندیشکده مطالعات یهود
22.9هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
594 ویدیو
194 فایل
🕋 لَتَجِدَنَّ أشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلّذينَ آمَنوا اليَهود 🕎 کانال تخصصی یهودشناسی 🌐 سایت: 👉 https://jscenter.ir 📧 فقط دریافت پیام: 👉 @adminmfeb 💥 برای درخواست تبادل اول بنر بفرستید. 💳 شمارهٔ کارت برای حمایت مالی: 👉 6037-9974-7556-6817
مشاهده در ایتا
دانلود
✡ ریشه‌ی بحران ریال (1) 1⃣ در توضیح علل التهابات اخیر به محدودیت‌هایی که اخیراً به زیان ایران در به‌وجود آمده یا به عامل روانیِ جدی شدنِ احتمال خروج آمریکا از اشاره می‌شود. این موارد تنها می‌توانند توضیح دهند که چرا التهابات اخیر بازار ارز در مقطع زمانی فعلی روی داده و نه مثلاً یک سال قبل. اما این پرسش که اساساً چرا تا این حد متزلزل است و هر چند سال یکبار ارزش آن با شدت بسیار زیاد در مقابل ارزهای خارجی سقوط می‌کند صرفاً با اتکا به موارد ذکرشده قابل توضیح نیست. 2⃣ ناگزیر بودن سقوط ارزش ریال در مقابل در اوج دورانی که مسئولین دولت حسن روحانی ظفرمندانه از مهار نرخ ارز به‌عنوان دستاورد خود سخن می‌گفتند امری واضح و دانسته بود. به‌عنوان مثال، آقای دکتر محمدحسین ادیب در شهریور 1395، در مصاحبه‌ای گفتند: «رشد نجومی نقدینگی بزودی با یک سکته مالی در اثر افزایش نرخ ارز پایان می‌یابد. همه‌ی سودی را که بانک‌ها از ابتدای دوران روحانی به سپرده پرداخت کرده‌اند بزودی با افزایش نرخ ارز پس گرفته می‌شود». 3⃣ عامل اصلی مهار در دوران روحانی نه با آمریکا و انعقاد برجام، که بالابردن بود تا نقدینگی در بانک‌ها محصور شده و بازار ارز را ملتهب نکند. اما از آنجایی که بالابردن سود سپرده خود به رشد نقدینگی بیش‌ازپیش دامن می‌زند، نرخ رشد نقدینگی در دوران روحانی حتی در مقایسه با دوران پرالتهاب احمدی‌نژاد نیز بالاتر بود. 4⃣ به‌عبارت دیگر ریشه‌ی التهابات بازار ارز ایران نه‌تنها برطرف نشد که تشدید نیز گشت. ریشه‌ی این التهابات بحران است که خود حاصل عدم توازن بین رشد بخش واقعی اقتصاد ایران و رشد نقدینگی است. بخش واقعی اقتصاد ایران با ژیان حرکت می‌کند و تولیدشده توسط نظام بانکی با فضاپیما. فاصله‌ی ایجادشده مابین این دو که ناشی از تفاوت سرعت حرکت آنها است شبحی است که خود را هر چند سال یکبار در قالب سقوط ارزش ریال نمایان می‌کند. 5⃣ اگر بخش‌های واقعی و سالم اقتصاد ایران ظرفیت جذب و پذیرش بخش عمده‌ی نقدینگی خلق شده توسط را داشته باشند، در اثر عوامل ثانویه چون جنگ روانی ترامپ، نقدینگی بازار ارز را ملتهب نکرده و ارزش ریال سقوط نمی‌کند. ✍ مجید مکی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ ریشه‌ی بحران ریال (2) 1⃣ اما چه شد که در ایران به وضع سرسام‌آور سال‌های اخیر دچار گشت؟ عموماً پول ایران را در دو سطح پول‌پایه و نقدینگی به بحث می‌گذارند که اولی مستقیماً توسط خلق شده و دومی توسط کل شامل بانک‌های خصوصی و دولتی. نگاهی گذرا به روند رشد این دو مؤلفه‌ی پولی نشان می‌دهد سال‌های ابتدایی دهه 1380 نقطه‌ی عطفی است که نرخ رشد نقدینگی با شتابی فزاینده از نرخ رشد پول‌پایه پیشی می‌گیرد. یعنی تا پیش از آن، این دو مؤلفه‌ی پولی کم‌وبیش همگام با یکدیگر افزایش می‌یافتند ولی به ناگاه نقدینگی با سرعتی بیش از سرعت خلق پول‌پایه ایجاد می‌شود. 2⃣ چه اتفاقی در آن سال‌ها رخ داده که چنین نتیجه‌ای را موجب شده است؟ عده‌ای تشکیل دولت احمدی‌نژاد را، که از نظر زمانی تقریباً مقارن با این تحول است، به‌عنوان علت آن ذکر می‌کنند. اما این تقارن زمانی را تنها در صورتی می‌توان به رابطه‌ی عِلّی-معلولی بدل کرد که تشکیل دولت احمدی‌نژاد تغییری بنیادین در نظام بانکی ایران را موجب شده باشد. 3⃣ زمینه‌سازی برای بزرگترین تحول ساختاری در نظام بانکی ایران، که توان اثرگذاری فوق را داشته باشد، در سال‌های پایانی دهه 1370 صورت پذیرفت. اجرای این تحول در سال 1380 آغاز شد و اول خرداد 1384، یعنی دو ماه پیش از تشکیل دولت احمدی‌نژاد، این تحول تازه وجاهت قانونی یافت! این تحول چیزی نیست جز راه‌اندازی که الگوی نوینی برای مدیریت پول در ایران پایه گذاشت. وجه ممیزه این الگوی نوین با الگوی پیشین مشارکت بخش خصوصی در تولید نقدینگی است. به‌عبارت دیگر با راه‌اندازی بانکداری خصوصی، نظام جمهوری‌اسلامی ایران حق انحصاری خود برای را با بخش خصوصی شریک شد. 4⃣ این تفاوت ساختاری کاملاً علت پیشی گرفتن نرخ رشد نقدینگی از نرخ رشد پول‌پایه را توضیح می‌دهد. برای درک این موضوع می‌بایست حداقل به سه نکته مرتبط توجه کرد: 🔸اولاً، تا پیش از این بانک مرکزی و نهادهای دولتی می‌توانستند بسیاری پارامترها از قبیل یا را به صورت دستوری به بانک‌ها، که آن زمان همه دولتی بودند، دیکته کنند. در الگوی جدید چنین چیزی ممکن نیست و بانک مرکزی نیازمند مکانیسم‌های پیچیده‌تری برای کنترل این پارامترها است که مستقیماً بر رشد نقدینگی اثرگذار هستند. 🔸ثانیاً، رابطه‌ی مستقیمی وجود دارد بین نقدینگی خلق شده توسط یک بانک و سودی که آن بانک به‌عنوان یک بنگاه اقتصادی کسب می‌کند. در نتیجه، بانک‌های خصوصی که بنابه‌تعریف به دنبال کسب بیشتر هستند، ذاتاً تمایل به افزایش هرچه‌بیشتر نقدینگی دارند. 🔸ثالثاً در الگوی جدید، بانک‌های دولتی حتی اگر بخواهند هم نمی‌توانند در تعیین پارامترهای مهمی چون نرخ بهره و سود سپرده مستقل از بانک‌های خصوصی و مطابق با مصالح دولت عمل کنند زیرا ورشکسته خواهند شد. 5⃣ به طور خلاصه، آنچه موجب پیشی گرفتن نرخ رشد نقدینگی از نرخ رشد پول‌پایه شده، رقابت بانک‌ها بر سر خلق نقدینگی است. چنین رقابتی در نظام‌های بانکی دیگر کشورهای دنیا نیز وجود دارد لیکن الزاماً چنین نقدینگیِ سرسام‌آوری را موجب نشده است. حتماً توضیحات فنی قابل قبولی برای چرایی تفاوت اثر بانکداری خصوصی بر رشد نقدینگی در کشورهای غربی، به‌عنوان مثال، با ایران وجود دارد. اما به‌راحتی قابل‌تصور است که پیاده کردن مکانیسم‌های جاافتاده برای کنترل نقدینگی، هرچه باشند، مانع فنی ندارند. بنابراین مانع را می‌بایست در بُعد موضوع جویا شد. ✍ مجید مکی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ ریشه‌ی بحران ریال (4) 1⃣ با توجه به این تعارض بنیادین: 🔸اولاً راه‌اندازی در ایران برای بدون داشتن عواملی که نقش کارگزار این شبکه‌ی عظیم فراملی را درون جمهوری‌اسلامی ایران ایفا کنند میسر نبوده است. 🔸ثانیاً، خروجی سیاسی این تحول بنیادین در نظام پولی ایران جز به سود همین شبکه‌ی جهانیِ قدرت نمی‌تواند باشد. 2⃣ یکی از انواع خروجی سیاسی این تحول، برکشیده شدن مدیرانی در بخش دولتی است که یا مستقیماً عامل این شبکه‌ی جهانیِ قدرت هستند یا با عوامل ایشان نوعی هم‌پیمانی دارند. به‌عنوان مثال، که سال‌ها از مدیران بانکی بخش دولتی بوده است و در زمان ریاست او بر بانک صادرات اولین تاریخ جمهوری‌اسلامی در این بانک رقم خورده است، به‌همراه از اعضای هیئت‌مدیره بوده درست در همان زمانی که این بانک به‌عنوان اولین بانک خصوصی ایران تاسیس گردید. و امروز شاهد هستیم که سیف به بالاترین جایگاه مدیریتی در ایران برکشیده شده است. 3⃣ نقش این‌گونه افراد به‌ویژه از این جهت حائز اهمیت است که اساساً بانکداری خصوصی در ایران با نقض صریح اصل 44 راه‌اندازی شد. از سال 1380 تا سال 1384 که چهار بانک خصوصی به نام‌های «کارآفرین»، «اقتصاد نوین»، «سامان» و «پارسیان» در ایران آغاز به کار نمودند، مطلقاً هیچ توجیه حقوقی برای بانکداری خصوصی، که توسط اصل 44 قانون اساسی منع شده است، وجود نداشت. فقط در سال 1384 است که با تصویب «سیاست‌های کلی اصل 44» در مجمع تشخیص مصلحت نظام، بانکداری خصوصی وجاهت قانونی یافت. 4⃣ با توجه به منع قانونی ذکرشده، راه‌اندازی بانک خصوصی در بازه زمانی 1380 تا 1384 علی‌القاعده می‌بایست تصمیمی پرمخاطره برای هر سرمایه‌گذاری باشد. چطور سرمایه‌گذاران و مؤسسان چهار بانک فوق چنین ریسک بزرگی را پذیرفتند؟! جز این نیست که مؤسسان این چهار بانک به‌نحوی و از طرقی، که الزاماً در دسترس هر سرمایه‌گذاری نیست، از قانونی و عادی‌شدن بانکداری خصوصی در آینده‌ی نزدیک اطمینان‌خاطر داشته‌اند. با توجه به نقش برجسته‌ی ، دولت و مجمع‌تشخیص مصلحت نظام در زمینه‌چینی برای قانونی‌شدن بانکداری خصوصی، می‌بایست به دنبال پیوندهایی بود که در این نهادها با سرمایه‌گذران اصلی و اعضای هیئت‌مدیره‌ی این چهار بانک وجود داشته است. ✍ مجید مکی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ ریشه‌ی بحران ریال (5) 1⃣ گرچه به‌دلیل محدودیت اطلاعات، اشاره به مهم‌ترین نمونه‌ی این پیوندها برای من مقدور نیست، ولی به‌عنوان گواهی هرچند کوچک بر ادعای فوق می‌توان موردی را در خصوص ذکر کرد. زمان تأسیس این بانک، سهام‌داران ارشد، فرزندانِ ، برادر و رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور، را با سهمی بسیاراندک با خود شریک نمودند. قطعاً اگر انتساب این افراد به رئیس‌جمهور نبود، مالکان بانک «سامان» انگیزه‌ای برای شراکت با ایشان نداشتند. در واقع، این شراکت به مؤسسانِ بانک، نوعی دسترسی و اطمینان‌خاطر از امکانِ هماهنگ‌شدن دفتر رئیس‌جمهور با تأسیس را می‌داده در زمانی که ‌بانکداری خصوصی در تضاد صریح با قانون‌اساسی قرار داشت. 2⃣ یا به‌عنوان نمونه‌ای دیگر، و البته مهم‌تر، نقش محوری را می‌توان ذکر کرد در تأسیس و که از نظر تقدم زمانی به ترتیب اولین و سومین بانک‌های خصوصی کشور هستند. رسول‌اف از مدیران ارشد بانکی جمهوری اسلامی ایران بوده و سابقه‌ی ریاست بر را در دهه 1370 دارا است. به‌همین دلیل وی حتماً از ارتباطات وسیعی با مسئولین مرتبط با بهره‌مند بوده است. (*) 3⃣ درهم‌تنیدگی مدیران بانکیِ بخش خصوصی با نظام سیاسی البته محدود به دورانِ پیش از قانونی‌شدن نبوده است. یکی از اولین اقدامات جنجالی احمدی‌نژاد سخنرانی او در 12 مهرماه 1385 در جمع مردم نظرآباد بود. او در این سخنرانی گفت: 🔸«به کسانی که وام‌های کلان گرفته‌اند و با قلدری نمی‌خواهند بازگردانند می‌گویم اگر تا 15 روز دیگر تکلیف خود را مشخص نکنند به‌عنوان خدمتگزار ملت، اسامی آنها را اعلام می‌کنم». 🔸و درست پس از دو هفته مدیرعامل «پارسیان» توسط بانک مرکزی برکنار شد. اما به فاصله اندکی پس از این، احمدی‌نژاد طی حکمی او را به‌عنوان عضو «شورای تدوین برنامه پنجم توسعه» منصوب کرد! 🔸این‌گونه فعل‌وانفعلات نشان‌دهنده حمایت‌هایی است که از سران بانکداری خصوصی در سطوح بالای هرم قدرت سیاسی صورت می‌گیرد، فارغ از این‌که شعار مسئولینِ حمایت‌کننده «توسعه اقتصادی» باشد یا «مبارزه با دانه‌درشت‌های اقتصادی»!! (*) رسول‌اف همچنین از اعضای جمع معینی از مدیران مالی جمهوری‌اسلامی است که از دیرباز ارتباط تنگاتنگی با داشته‌اند. از این‌رو، چه‌بسا ریشه‌ی خیلی از مشکلات و مسائل بغرنج بازار مسکن و مستغلات را در حوالی همین مدیران مالی باید جویا شد که بین بخش دولتی و بخش خصوصی در رفت‌وآمد هستند. ✍ مجید مکی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter