💠💠 تداوم پروژه مسخ چهره وحیانی پیامبران اولوالعزم ✡ نگاهی به اثر مهم ریدلی اسکات «هجرت: خدایان و پادشاهان» 1⃣ «هجرت: خدایان و پادشاهان» ساخته کارگردان انگلیسی #هالیوود یعنی: #ریدلی_اسکات است. این فیلم تحریف آشکار تاریخ است. یک تیم ضعیف به عنوان نویسنده‌ی فیلمنامه و ساختار استودیویی این فیلم آن را به اثری بی‌اهمیت مبدل نموده است. این فیلم در کنار نوح آخرین ساخته #دارن_آرونوفسکی می‌تواند نمایان‌گر تمرکز هالیوود بر یک مسئله‌ی تاریخی باشد و آن محو نمود جملگی برداشت‌های مقدس و متافیزیکی از تاریخ ادیان و منتفی نمودن رسالت پیامبران اولوالعزم است. 2⃣ نوح (ع) در فیلم آرونوفسکی در رسالت خود شک می‌کند و بر سر دوراهی خواست نفسانی خویش و خانواده‌اش با رسالت خود باز می‌ماند. تصویر آرونوفسکی از نوح (ع) آن‌چنان متاثر از روانشناسی مریضی است که هیچ خواستگاه وحیانی در آن دیده نمی‌شود. 3⃣ خدا در فیلم هجرت در هیبت پسربچه‌ای شرور و خودکامه که در کوه سینا با موسی ملاقات می‌کند ظاهر می‌شود این خدا که در ادامه‌ی تفسیر انسان‌گرایانه #هلنیستی پیش از این در تعلقات یونانی زده‌ی اسکات در فیلمی چون #پرومتئوس نمایان می‌گردد، نمایان‌گر تلقی و درک مشرکانه و رازآمیز #یهودیت از خدا در چهره‌ای انسان‌گونه است. 4⃣ در فیلم هجرت، موسی با خدا هم ردیف است آنان با یکدیگر نزاع می کنند و موسی بر او خشم می‌کند و او موسی را از خود می‌راند حتی در قسمتی به موسی می‌گوید: «کسی که فکر می‌کردم نبودی»! در هیچ قسمتی از فیلم شخصیت موسی به عنوان پیام‌آور یکتاپرستی مطرح نمی‌گردد و رسالت موسی به عنوان مأموریتی تحمیلی تلقی می‌گردد و این ویژگی به طرز پر رنگی در فیلم نوح آرونوفسکی نیز دیده می‌شود. وحدانیت و وحیانیت در روایت سینمای #هالیوود از تاریخ ادیان و سرگذشت پیامبران به طور کلی حذف گردیده است. 5⃣ مسلّم است که «هجرت: خدایان و پادشاهان» در پی ایراد پیام سیاسی با استعانت از نوعی قهرمان‌سازی عوام‌گرایانه از پیامبری اولوالعزم می‌باشد تا آن را نماد #لیبرالیسم دموکراسی‌طلب بداند. هم‌چنان که شخصیت‌هایی چون اسکندر در فیلم الیور استون و یا اسپارتاکوس در فیلم استنلی کوبریک دارای این چهره بودند و این خود یکی از گرایشات عوام‌فریبانه‌ی هالیوود است. 📖 متن کامل مقاله به همراه عکس: 👉 http://yon.ir/exodus ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter

✡️ ارتباط آیین حمل مشعل المپیک با جوامع مخفی 1️⃣ حمل #مشعل_المپیک به‌عنوان یک رویداد تشریفاتی که در آن مردم از طبقات مختلف اجتماعی مشعل المپیک را در سراسر کشور میزبان می‌گردانند، مخصوصاً برای کسانی که این سنّت را ابداع نمودند #حرکتی_نمادین محسوب می‌شود. 2️⃣ در اسطوره‌شناسی یونان، مشعل‌دار اصلی #پرومتئوس بود. پرومته یکی از تیتان‌ها است که #آتش را از دیگر خدایان ربود و به انسان‌ها داد. 3️⃣ مردم باستان آتش را بارقهٔ کوچکی از خورشید می‌دانستند که به‌نوعی مظهر مادی خدا بود. بنابراین پرومتئوس با آوردن آتش، انسان‌ها را در تمام ویژگی‌های «الهی» سهیم نمود و حتی به انسان‌ها اجازه داد آرزوی #خدا_بودن را در سر بپرورانند. 4️⃣ به همین دلیل پرومتئوس از احترام ویژه‌ای در #جوامع_مخفی برخوردار است، چرا که افسانهٔ او نشان‌دهندهٔ افق نهایی فلسفه و اهداف مکاتب سرّی است👈 «عروج به الوهیت و ابدیت از طریق راه‌های غیرالهی»! 5️⃣ در آموزه‌های سرّی، عمل #حمل_مشعل نماد آگاهی انسان از وجود بارقهٔ الهی در خود و نمایان‌گر اشتیاق او برای نایل شدن به #مقام_خدایی است. این همان هستهٔ مرکزی فلسفهٔ نخبگان جهان است که به‌شدت تحت تاثیر آموزه‌های هرمسی #فراماسونری، #تصوف‌گرایان و #فلسفه_اشراق است. از این‌رو مشعل روشن‌گر پرومتئوس اغلب در #نمادگرایی مخفی نخبگان استفاده می‌شود. 6️⃣ هم‌چنین اسطورهٔ پرومتئوس از بسیاری جهات به افسانهٔ #لوسیفر (شیطان) شباهت دارد. نامی که در لاتین به معنای «آورندهٔ نور»، «مشعل‌دار» یا «روشنی‌بخش» است. زیرا او با نزول خود از بهشت به زمین، نور #آگاهی و #دانش را نیز به‌همراه آورد!! و به‌همین جهت در آموزه‌های سرّی از او به‌عنوان «آورندهٔ روشنی ستاره صبح» که همان #عقل‌گرایی و #روشنگری است، شناخته می‌شود!! ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter