همکلاسی از برنامه درسیم برای پایان هفته میپرسه.
مامانم از برنامهم برای کمک به کارای خونه میپرسه.
و من به برنامهم در مورد خواب فکر میکنم.
من که نشد باد بشم برم تو موهات ولی تو تا جایی که میشد، اشک شدی رفتی رو گونهم، دود شدی رفتی تو سینهم.
نمیدونم ولی اینجور که معلومه هر چی کمتر محبت کنی، بیشتر قدر و اندازهت رو میدونن.
از روابطِ اجتماعی به ستوه اومدم، پر از قانون نانوشته و برداشتها و تحلیلهایی که خودت باید از رفتارشون بکنی.
صاف و ساده و صادق باشید.
هر چی هم بشه، هر کاری هم بکنی، هر اتفاقی هم بیوفته، آخرش فقط خانوادهست، آخرش فقط مامان نوازشت میکنه و بابا پتو رو میکشه روت.
خانواده حتی بدش هم خوبه.
وقتایی که پشتِ اسمت صفتِ "بی معرفت" رو میچسبونن یعنی در منتهایِ کمارزشی قرار گرفتی.
یعنی معرفت نداری، هر چی بهت خوبی کردن یادت میره، یعنی نمک میخوری و بعدش باکی از نمکدون شکستن نداری.
بیمعرفت نباشید.