بسم الله «توکل یا تو کل شی» داشت آماده می‌شد. لباس‌های مهمانی را پوشیده بود و موهایش را شانه می‌کردـ گفتم:«مامان جان مطمئنی جمع خوبی هستن؟» افسانه و محبوبه رو که می شناسم، دیگه کیا هستن؟ اسم دختر راضیه خانم و حبیبه رو که شنیدم، آرام شدم. فقط یک حرف مونده بود:_دختر قشنگم، فقط حواست باشه خودت باید مراقب موضوع صحبتاتون باشی والا شیطون تو جمعتون میاد. هر حرف بد و زشت که خودت میدونی. بعدم مسخره کردن دین و قرآن و دیگه اینکه اگه حرف جدی‌ای شد، خدای نکرده کسی حرف بدی به مومنا و خدا زد، تو نباید چیزی بهشون بگی چون خدای نکرده، اونام اگه بی احترامی کنن، تو گناهشون شریک میشی. قسم الکی یا راستی هم نخورید والا ممکنه کفاره واجب بشه.» همین طور که آماده می‌شد، انگار نگرانی توی صورتش بدود،گفت: اگه چیزی پیش اومد چی مامان. شاید کس دیگه ای هم باشه البته اگه بد باشه من و دوستام میایم بیرون ولی راستش نگران شدم. گفتم نگران نباش عزیزم. یادت باشه:« ان یمسسک الله بضر فلا کاشف له الا هو. هیچ کس غیر از خدا نمی‌تونه گرفتاریای ما رو برطرف کنه و هرخیری هم باشه از خدای متعال هست که می‌تونه هرکار و اتفاقی رو رقم بزنه. این همون معنی واقعی توحید هست.» _ توکل همینه؟ روسری‌اش را برایش تنظیم کردم و چادرش را جلوتر آوردم و گفتم:«توکل تقریبا همینه اما باید توجه کنی که نه باید تنبلی کنی نه می‌تونی اشتباهاتت رو گردن خدا بندازی درواقع اگه تمام تلاشتو کردی و با عقل و مشورت و آگاهی پیش رفتی و سعی کردی خطا نکنی، بقیش رو باید بسپری دست خدا، شد شد، نشد نشد.» هنوز داشت نگاهم می‌کرد:« توکل داشتن، یعنی بن‌بست برای آدم مومن، وجود نداره چون کم کاری نمی‌کنه و یقین داره خدا براش بهترین سرنوشتو رقم می‌زنه بد یا خوب،صلاحش توی همونه. این فرق بزرگ آدم مومن با غیر مومن هست». دخترم که خیالش راحت شد، بوسه‌ای روی صورتم کاشت و راهی شد. ✍محــــــــــــنــــــــــ❤️ـــــــــــا #ماه_مبارک_رمضان #قرآن_و_زندگی #جز7 کانال اطلاع رسانی تبلیغ نوین جامعة الزهراء سلام الله علیها درایتا ⬇️⬇️ @jz_resane