🟢 اقامه نماز رهبر معظم انقلاب بر پیکر شهید اسماعیل هنیه #اسماعیل_هنیه ┈┉┅━━━━❀💌❀━━━━┅

#سلام_امام_زمانم «صبحم» شروع می شود آقا به نامتان «روزی من» همه جـا «ذکـر نـامتـان» صبح علی الطلوع «سَلامٌ عَلی یابن الحسن» مـن دلخـوشـم بـه «جـواب سلامتـان» ...!! اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج #صبحتون_مهدوی ┈┉┅━━━━❀💌❀━━━━┅

مداحی میثم مطیعی در مراسم تشییع شهید هنیه #اسماعیل_هنیه  ┈┉┅━━━━❀💌❀━━━━┅

نوحه زنجیر زنی حضرت علی اکبر ع جانسوز 🏴🚩🚩😭 مداح صمدی 🤲🏻

با یکـے از دوستان قدیم در مورد کار هاے ابراهیم صحبت مـےکردیم. ایشان گفت: قبل از انقلاب. یک روز ظهر آقا ابراهیم آمد دنبال ما. من و برادرم و دو نفر دیگر را برد چلو کبابـے، بهترین غذا و سالاد و نوشابه را سفارش داد. خیلے خوشمزه بود. تا آن موقع چنین غذایـے نخورده بودم. بعد از غذا آقا ابراهیم گفت: چطور بود؟ گفتم: خیلے عالے بود. دستت درد نکنه، گفت: امروز صبح تا حالا توی بازار باربرے کردم. خوشمزگـے این غذا به خاطر زحمتیه که برای پولش کشیدم!! #شهید_ابراهیم_هادی #امام_زمان #شهید_جمهور #شهدا #انتخابات ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄

به تو مدیونم حسین علیه السلام... «لبیک یاحسین جانم» #یا_امام_زمانم #یا_حسین_جانم #بسیاردلنشین 🎙#محمدحسین_پویانفر صلے‌الله‌علیڪ‌یا‌اباعبدللھ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلفــَرَج بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍسلام‌الله‌علیها‌ ┈┉┅━━━━❀💌❀━━━━┅

درگیر فراقم درمونم وصاله:) #حسین_ستوده #مداحی «لبیک یاحسین» جهاد تبیین به عشق سید الشهدا ┈┉┅━━━━❀💌❀━━━━┅

دلم خون است و لبریز از داغ پریشانی که ابراهیم در آتش و اسماعیل قربانی ... #شهید_القدس #شهید_رئیسی #شهید_اسماعیل_هنیه ┈┉┅━━━━❀💌❀━━━━┅

🍁به نام آن خداوندی کــــه نـــور است 🍁خدای صبح و این شور و طراوت که از لطفش 🍁دل ما در سُرور است با توکل به اسم اعظمت 🍁صبحمان را با نامت آغاز میکنیم

سـ🍁ــلام روزتون پراز خیر و برکت 💐 🗓 امروز پنجشنبه ☀️ ۱۱ مرداد ١۴٠۳ه.ش 🌙 ۲۶ محرم ١۴۴۶ ق 🌲 ۱ اوت ۲۰۲۴ ميلادی

🌺گفتم که خدایا مرا مرادی بفرست  🌺طوفان زده ام راه نجـاتی بفرست  🌺 فرمود که با زمزمه یا مهدی  نذر گل نرگس 🌺صـلواتی بفرست  🌺اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ

حرمت پدر و مادر رو نگه دارین

پدر و مادر❤️ ‎

احترام به پدر و مادر واجبه❤️

خواب دیدم پدرم میاید ... باهمان صورت محبوب پر از لبخندش ... صورتش بود پر از نور خدا ... دست بردم که عصایش گیرم ... گفت باشی تو عصایم فرزند. دل من تاب نیاورد ؛ و من بوسه زدم بر دستش ... که نگاهش همان لحظه به چشمم لغزید .... اشک در چشم دوتایی جوشید ... دست پر مهرش را بر سرم باز کشید ... گفتمش ای پدرم ... ما کجا ؟...وتو کجا ؟... ما که دلتنگ توهستیم ... پدر ... پدرم لذت دیدار تو را کم دارم ... سالها می گذرد ... دستی از مهر ندارم به سرم ... وچنان غرق توام که ندارم باور ... گفتمش باز... پدر ... اشکی از گوشه چشمش افتاد ... وندیدم که چه سان رفت پدر ... و دگر باز نگشت ... تقدیم به پدرهای مهربونی که پیش ما نیستند ... روحشون شاد و قرین رحمت الهی

این همه از مادر گفتیم... یکبار هم پدر بگیم... 💔 بسلامتی همه پدرا