فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- نفسبهنفسمیگمحسین🖇🫀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آوای رضوی🌸👌
📌 یا امام هشتمین! هرکس به زبان خویش تو را میخواند
دکلمه ولادت امام زمان (عج)
از پروانه خواستم, راز سخن گفتن با گلها را برایم بگوید.
پاسخ داد: سخن گفتن با گلها به چه کارت آید؟
گفتم: دنبال گلی می گردم. میشناسیاش؟؟؟
گفت: کدامین گل تو را اینچنین بیتب و تاب کرده است؟
گفتم: به دنبال زیباترینم.
گفت: گل سرخ را میگویی؟
گفتم: سرختر از آن سراغ ندارم.
گفت: به عطر کدامین گل شبیه است؟
گفتم: خوشتر از آن بوی دیگری نمیشناسم.
گفت: از یاس میگویی؟
گفتم: سپیدتر از آن نیز نمیدانم.
گفت: در کدامین گلستان میروید؟
گفتم: در گلستانی که از شرم دیدگانش هیچ گل دیگری نمیروید
به ناگاه دیدم پروانه،
مستانه بیقرار شده است.
بیتابتر از من ناآرامی میکند …
از این گل و آن بوته، سراغش را میجوید ….
گفت: اسمش چیست که اینگونه از آدمیان دل برده است؟
گفتم به زیبایی نامش ندیدم.
گل نرگس را میگویم. میشناسیاش؟؟؟
به ناگاه دیدم پروانه، توان سخن گفتن ندارد.
بالهایش به روشنی شمع میدرخشید.
گویی شعله از درون، وجودش را به التهاب درآورده بود.
توان رفتن نداشت …
به سختی خود را به روی باد نشاند و از مقابل دیدگانم دور شد ….
آری….
او گل نرگس را یافته بود. شرارههای وجودش خبر از آن گل زیبا میداد ….
اینک دوباره من ماندم و این نام آشنا و غریب ….
در صحراهای غربت, تا آدینهای دیگر, به انتظار نشستهام،
تا شاید به همراه پروانهای, به دیار آشنایت قدم گذارم ….
مهدی جان ….
پروانهوارم کن که دیگر تحمل دوریت ندارم ….
مولای من میدانم که لحظه دیدار نزدیک است اما دیگر توان ثانیهها را ندارم ….
میدانم که چیزی به پایان راه نمانده است اما دیگر توان رفتن ندارم ….
میدانم که تا سپیدهدم وصال، طلوع و غروبی چند, باقی نمانده است، اما دیگر تاب سرخی غروب را ندارم ….
از این رنگ رنگ پروانههای دروغین خسته شدهام…….
از آدینههای سراب گونهی بی وصال به ستوه آمدهام……..
دیگر توان رفتن ندارم…….
#دکلمه
#امام_زمان
42.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو را به تیغ چه حاجت؟...
کربلایی سعید دشتی
•┈••✾•💚•✾••┈•
﴿بــا مــا همــراھ باشیــد🙂﴾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گریه میکنم برات گریه زیاد ...🌴
•┈••✾•💚•✾••┈•
∞﴿بــا مــا همــراھ باشیــد🙂﴾∞
•
Fadaeian_Moharam_9904_5.mp3
14.81M
یا حسن میگم
همه مشکلاتم حل میشه
یا حسن میگم
که اسمش آبِ رو آتیشه
•┈••✾•💚•✾••┈•
﴿بــا مــا همــراھ باشیــد🙂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ تصویری
من اسیر عشقم شدم ………🌴
28.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
(نماهنگ ضربان قلبم)
کلیپ تصویری
شیرین تر از بغل مادر حرم حسین …🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️تجربه ای از دنیای پس از مرگ
چون در #نمازم سهل انگار بودم و در اول
وقت انجام نمیدادم دسترسی به اعمال
خوبم نداشتم.
اعمال خوبم در اتاقی بود
که درب آن قفل بود و کلید آن #نماز بود...
#نمازاول_وقت
اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پادکست
حکمت تبرک جستن رهبر انقلاب از تربت حضرت اباعبدالله (ع)
_استاد علی اکبر رائفی پور
﷽
| داستان یحیی
حالا جوانهای فلسطینی پشتبهپشت سیگار میسوزانند و به یکجا خیره میشوند و میگویند یحیی با مرگش پله آخر لاتی را هم برداشت. باز تحقیرشان کرد. که من روی زمین بودم. بین نیروهای تحتامرم. و نیمخیز، سلاح بر دوش توی پسکوچهها میدویدم. شما کجایید؟ یحیی تحقیرکننده بزرگشد. تحقیرکننده زندگیکرد و تحقیرکننده رفت. ما قصه یحیی را سالها برای بچههایمان تعریف خواهیم کرد.
«مهدی مولایی»
_متن کامل را بخوانید_
#آرمان_ما
#شهید_یحیی_سنوار
﷽
| داستان یحیی
📝 چندسال قبل که تلوزیونهای صهیونیستی مارش پیروزی نواختند و خانه ویران شده یحیی را نشان دادند که تلّی از آوار بود و خبر ترور موفق او را روی پخش ویژه بردند، یحیی یک ساعت بعد به خانه ویران شدهاش برگشت و روی مبل شکستهای نشست و با لبخندی تحقیرآمیز، گوشه لب کج کرد و عکس یادگاری گرفت.
📍من آن روز شیفته شجاعت یحیی شدم. او لاتی را تا درجه آخرش پر کرده بود. بعدها که یک عکس هالیوودی مردانه هم از او منتشر شد که دست روی کلت کمریاش برده بود و داشت بیرونش میکشید، انگار ابرمرد خیالی ایام نوجوانی را در واقعیت دیده بودم. چقدر اسطورهای بود. نمیشد حتی توی چشمهاش نگاه کنی.
⭕️ یحیی شاید کسی بود که بیشترین خبرهای جعلی درباره ترور او منتشر شد. اسرائیلیها در لهله یافتن اثری از او، بارها شایعه ترورش را مطرح میکردند تا بلکه از رصد واکنشها، چیزی دستگیرشان شود. او رسما نامرئی بود.
فلسطینیها میگویند یحیی حتی سایه نداشت. میگویند از دیوارها میگذشت. تو بگو روح بود. پشت ابرمردان همیشه افسانه میسرایند. ابرقهرمان پسرهای فلسطینی. شیرمرد پچپچههای دخترکان غزه. امّید مردان و زنان جنگزده. دلشان گرم بود به تونلهای زیر پایشان که یحیی از آنجا میگذرد.
✳️ حالا میگویند روح فلسطینی، ابرمرد نامرئی غزه، نه در پستوی تونلها، که روی زمین شهید شده. نزدیک تانکهای اسرائیلی. لباس رزم بر تن. خشاب بسته بر فانوسقه. چفیه بر شانه. سلاح بر کف. حالا جوانهای فلسطینی پشتبهپشت سیگار میسوزانند و به یکجا خیره میشوند و میگویند یحیی با مرگش پله آخر لاتی را هم برداشت. باز تحقیرشان کرد. که من روی زمین بودم. بین نیروهای تحتامرم. و نیمخیز، سلاح بر دوش توی پسکوچهها میدویدم. شما کجایید؟
یحیی تحقیرکننده بزرگشد. تحقیرکننده زندگیکرد و تحقیرکننده رفت. ما قصه یحیی را سالها برای بچههایمان تعریف خواهیم کرد.
«مهدی مولایی»
#آرمان_ما
#شهید_یحیی_سنوار
.
|#یحیی_سنوار🌊✌️|
"الآن جاء الموعد يا أمّاه، فلقد
رأيتُ نفسي أقتحم عليهم مواقعهم،
أقتلهم كالنعاج ثم أستشهد❤️🩹
ورأيتني بين يدي رسول الله صلى الله
عليه وسلم في جنات النعيم،
وهو يهتف بي مرحى بك، مرحى بك!"
مقتبس من رواية الشوك والقرنفل |
يحيى السنوار
________________________
"مادر، اکنون وقتش رسیده است،
خود را دیدم که به مواضع آنها هجوم بردم، آنها را مثل گوسفندان کشتم
و سپس به شهادت رسیدم❤️🩹
و خود را در آغوش رسول الله دیدم،
و او با صدای رسا به من گفت:
خوش آمدی، خوش آمدی!"
برگرفته از داستان خار و میخک |
نوشته یحیی سنوار
#قهرمان✨
#شهید_یحیی_سنوار