eitaa logo
کرانه عشق امام حسین(ع)
2.6هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
10.6هزار ویدیو
92 فایل
سلام عرض ادب خدمت شما بزرگواران به کانال کرانه عشق امام حسین ع خوش اومدید لینک کانال: @ka_amamhosein
مشاهده در ایتا
دانلود
✅در حالی که هنوز بدن مطهر حضرت رسول اکرم(ص) دفن نشده بود، که غاصبین خلافت در صدد فتنه برآمدند. بعد از رحلت رسول اکرم(ص) مردم سه دسته شدند: 🔹۱)گروهی در منزل امام علی(ع) که مشغول آماده سازی مقدمات تشییع رسول اکرم(ص) بود، تجمع کردند. 🔹۲)مهاجرین در مسجد به رهبری ابوبکر بن ابی قحافه تجمع کردند. 🔹۳)انصار در سقیفه بنی ساعده به رهبری سعد بن عباده رئیس قبیله خزرج تجمع کردند. [سقیفه بنی ساعده جایگاه و ایوانی سرپوشیده و دارای سقف در مدینه بود، که مربوط به قبیله بنی ساعده بوده و مردمان در مشاوراتشان در آن گرد می‌آمدند.] پس بدین ترتیب؛ مدعیان خلافت سه نفر بودند: 👤امیرالمومنین امام علی(ع)! 👤ابوبکر بن ابی قحافه! 👤سعد بن عباده! اهل مسجد بعد از مطلع شدن از تجمع مردم در سقیفه، سریعا خود را به سقیفه رساندند و با آنان به مذاکره نشستند، هر دو گروه مدعی برتری خود بودند و به نوعی خود را می ستودند و خویش را لایق خلافت می دیدند و همه واقعه غدیر را از یاد برده بودند. مهاجرین مدعی بودند که خلیفه باید از مهاجرین مکه باشد، چون رسول اکرم(ص) خود از مهاجرین بوده و چون قریش بوده، پس غیر قریش بر قریش نمی تواند حکومت کند! اما انصار مدعی بودند که آن زمان که مردم مکه رسول اکرم(ص) را راندند، این انصار بود که حضرت(ص) را حمایت کرد، پس انصار به این سِمَت خلافت لایق ترند تا مهاجرین! تا اینکه شخصی گفت: که دو امیر برای خلافت انتخاب گردد! یک امیر از مهاجر و امیری از انصار! مهاجرین گفتند که دو شمشیر در یک غلاف نگنجد. پس هیاهو بالا گرفت تا اینکه در این میان، عمر از ابوبکر خواست که دستش را جلو بیاورد، تا با او بیعت کنند و ابوبکر چنین کرد و عمر با او بیعت نمود. به‌دنبال او سایر مهاجرین و انصار نیز با ابوبکر بیعت نمودند. سقیفه کاملاً به نفع ابوبکر تمام شد و کسی در این میان به سعد بن عباده اعتنایی نکرد و همگی به سمت مسجد برای ادامه بیعت روانه شدند. ابوبکر بن ابی قحافه بر فراز منبر نشست و مردم با او بیعت می کردند.(۱) 👤سلیم بن قیس هلالی نقل می کند : بعد از شهادت حضرت رسول اکرم(ص)، امام علی(ع) در حال آماده سازی مقدمات غسل و تکفین و تدفین رسول اکرم(ص) بود که سلمان فارسی خبر آورد که، ای علی(ع)! مردم در مسجدالنبی(ص) جمع شده و ابوبکر از آنان به عنوان خلیفه ی رسول خدا(ص) بیعت می گیرد! امام على(ع) فرمود : 📋《هَلْ تَدْرِي أَوَّلَ مَنْ بَايَعَهُ عَلَى مِنْبَرِ رَسُولِ اَللَّهِ(ص)؟》 ♦️اى سلمان! هیچ مى‏ دانى نخستین کسى که بر منبر رسول اکرم(ص) با او بیعت کرد، چه کسى بود؟ سلمان گفت : 📋《لاَ! وَ لَكِنِّي رَأَيْتُ شَيْخاً كَبِيراً مُتَوَكِّئاً عَلَى عَصَاهُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ سَجَّادَةٌ شَدِيدُ اَلتَّشْمِيرِ صَعِدَ إِلَيْهِ أَوَّلَ مَنْ صَعِدَ وَ هُوَ يَبْكِي وَ يَقُولُ : اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي لَمْ يُمِتْنِي مِنَ اَلدُّنْيَا حَتَّى رَأَيْتُكَ فِي هَذَا اَلْمَكَانِ، اُبْسُطْ يَدَكَ فَبَسَطَ يَدَهُ فَبَايَعَهُ، ثُمَّ نَزَلَ فَخَرَجَ مِنَ اَلْمَسْجِدِ》 ♦️نه! ولى پیرى کهنسال را دیدم که بر عصاى خویش تکیه زده بود و میان دو دیده‏ اش اثر سجده زیادى بود و او نخستین کسى بود که از پله منبر بالا رفت؛ در حالی که مى‏ گریست و مى‏ گفت : ستایش خدایى را که مرا از دنیا نبرد تا تو را در این جایگاه ببینم، دستت را باز کن! ابوبکر دستش را باز کرد و پیرمرد با او بیعت نمود و سپس از منبر پایین آمد و از مسجد بیرون رفت. امام علی(ع) فرمود : 📋《هَلْ تَدْرِي مَنْ هُوَ؟》 ♦️آیا شناختی او چه کسی بود؟ سلمان گفت : 📋《لاَ! وَلَقَدْ سَاءَتْنِي مَقَالَتُهُ كَأَنَّهُ شَامِتٌ بِمَوْتِ اَلنَّبِيِّ(ص)!》 ♦️نه! ولى از کلامش بدم آمد؛ زیرا گویى از مرگ پیامبر(ص) خوشحالى مى‏ کرد. امام(ع) فرمود : 📋《ذَاكَ إِبْلِيسُ لَعَنَهُ اَللَّهُ》 ♦️او ابلیس بود.(۲) 📚منابع: ۱)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۶، صص۵_۱۰ ۲)کتاب سلیم بن قیس هلالی، ص۱۴۴ .