13.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این صوت زیبا تقدیم به
شهدای عزیز از صدر اسلام تاکنون
باگوش جان بشنوید همراهی کنید ولذت ببرید
این غذای روح نوش جونتون🌺🙏
🕋 کرانه عشق امام حسین (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ جفای بزرگ در حق پیامبر اسلام
🔻خواهش حجت الاسلام فرحزاد:
# رحلت نه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام آقا رسول الله
شهادت پیامبر اکرم (ص)🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم عجل لولیک الفرج 🌱🙏
1_1247750544.mp3
3.07M
دل محزونه داره میخونه
به یاد مادر چشام بارونه
نریمان پناهی
شهادت #امام_رضا
#شهادت_امام_حسن
#شهادت_پیامبر_اکرم تسلیت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊
💐
🕊السلام علیک یا امام الرئوف🕊
💐سر عاشق شدنم
لطف طبیبانه توست
💐ورنه عشق تو کجا؟
این دل بیمار کجا؟
ঊঈ🌺🍃ঊঈ
═✧❁یا امام رضا❁✧═
ঊঈ🍃🌺ঊঈ
🕊ساعت ۸ به وقت عاشقی🕊
🕊
صلوات+امام+رضا.mp3
156.1K
به رسم هرشب ساعت عاشقی
💠 صلوات خاصه #امام_رضا علیهالسلام
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ
وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ
خدا تا تو (پیغمبر رحمت)
در میان مردم هستی
آنان را عذاب نخواهد کرد ..
سورهٔ انفال، آیهٔ ۳۳
#شهادت_پیامبر_اکرم
السَّلام عَلیك أیُّهَا الْوِتر الْمَوْتُور
ای آقایی که طعمِ تنهایی رو چشیدی؛
تنهام نذار…
#امام_حسین_جانم🤍
❣﷽❣
🌟#صلوات_امام_رضا_ع
🌟#دوبیتی_امام_رضا_ع
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بررضا شاه خراسان صلوات
بر ضامن آهوی بیابان صلوات
او قبله هفتم هست و هشتم حجت
کن هدیه به حضرتش هزاران صلوات
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اول به مدینه مصطفی را صلوات
دوم به نجف شیر خدا را صلوات
در کرب و بلا به شمر ملعون لعنت
در طوس غریب الغربا را صلوات
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یاحضرت سلطان بهمقامت صلوات
برمبداء وبر حسن ختامت صلوات
از باب جواد آمدهام سوی شما
راهم بده آقا به مرامت صلوات
مرتضی محمودپور
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بر ضامن غربت غریبان صلوات
بر پادشه مُلک خراسان صلوات
یارب به رضای تو رضا بود رضا
خشنودی جمله اهل ایمان صلوات
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🌺هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌺
نمازهایترا عاشقانه بخوان
حتی اگر خستهای یا حوصله نداری تکرار هیچچیز جز نماز در این دنیا قشنگ نیست . . !
شهید#مصطفیچمران🕊🌹
#عطر_نماز🤲
یازهراس🤲
مداحی آنلاین - زائر توام و با حرمت تو مانوسم - سیب سرخی.mp3
4.54M
زائر توام.....
و با حرمت تو مانوسم
خدارو شاکرم که دادی اذن پابوسم
شهادت امام رضا(ع)🖤
🕋کرانه عشق امام حسین (ع)
اکثرآشفتگیِانسانهابهخاطر
دعاهایبیتاثیراست!دعا
یعنیازخداوندراهنمایی
بگیریم!نهاینکهاوراراهنمایی
کنیمکهچهکاربکند!
منبهخوابکربلاهمراضیام؛
بسکهاززوّارِاربابمحسین،
جاماندهام!
پاداشیکهبرایزائرِاربعین،
سینهبهسینهازاولیاءرسیده
وبرایهیچعملیذکرنشده،
ایناستکهزائرِاربعینحتماً
عاقبتبخیرمیشود!✨
استادفاطمینیا
🍂 چهار برادر در اسارت
برادران آقایی
علی علیدوست قزوینی
°࿐༅ ◇ ༅࿐°
«اکبر آقایی» کارمند بانک، «جعفر آقایی» معلم، «باقر آقایی» درجه دار شهربانی، «یحیی آقایی» نیروی مردمی، چهار برادری بودند که در اسارت بودند!
تا جاییکه ما خبر داریم تنها خانوادهای بودند که چهار برادر با هم در اسارت بودند و اگر مورد دیگری هم بود ما خبر نداشتیم.
°࿐༅ ◇ ༅࿐°
▪️اسارت اکبر و جعفر آقایی!
دوم مهرماه ۵۹ اکبر در حال ماموریت با ماشین بانک که جعفر نیز همراهش بود در حال رفتن از قصرشیرین به کرمانشاه به اسارت ارتش متجاوز بعثیها در آمدند و بعد از طی کردن مسیر انتقال به بغداد در استخبارات عراق، به دفعات متعدد، مورد بازجویی قرار گرفتند و شکنجه شدند و بعد از یک هفته به زندان «فیضلیه» در حاشیه بغداد، منتقل شدند و ما با آنها در زندان بغداد آشنا شدیم.
°࿐༅ ◇ ༅࿐°
▪️اسارت باقر آقایی
در همین مدت کوتاه، جعفر و اکبر عراقی خبردار شده بودند که برادر دیگرشان آقا باقر نیز اسیر شده است ولی از اسارت آقا یحیی خبر نداشتند. ما پنج ماه تمام در آن زندان با اعمال شاقه بودیم، یادم میآید که اولین تئاتر اسارت را با امکانات بسیار محدود در همان زندان مرحوم آقا جعفر نوشته و اجرا کردند.
°࿐༅ ◇ ༅࿐°
▪️اسارت یحیی آقایی!
روز اول اسفند ۵۹، ما را با ماشینهای مخصوص حمل زندانی که شبیه قفس بود از زندان به ایستگاه را آهن منتقل کردند. در ایستگاه راه آهن یک سالن مخصوصی بود برای جابجایی اسرا.
اسرا مطالبی روی دیوارهای این سالن نوشته بودند که دو مطلب قابل توجه بود. اول اسیری روی دیوار سالن با ذغال نوشته بود: «یریدون لیطفئو نورالله به افواههم والله متم نوره ولو کره الکافرون» این آیه در آن ظلمتکده اسارت پرتو افشانی میکرد و بسیار امیدبخش بود. مطلب دوم که دیدیم اسم یحیی آقایی بود که خبر از اسارت خود داده بود. درست یادم نیست، اکبر آقا بود یا مرحوم آقا جعفر که گفت: علی آقا! برادر دیگرمان نیز اسیر شده! حالا شدیم چهار برادر در اسارت!
ادامه دارد
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#خاطرات_آزادگان
🍂 چهار برادر در اسارت
برادران آقایی
علی علیدوست قزوینی
°࿐༅ ◇ ༅࿐°
▪︎ چهار برادر هم اردوگاهی شدند!
ما را به موصل یک آوردند، آقا باقر را قبل از ما به موصل یک آورده بودند و بعد از مدتی با تقاضا از صلیب سرخ، آقا یحیی را نیز از اردوگاه رمادیه آوردند. حالا چهار برادر دورهم جمع شده بودند و همه ده سال اسارت را با هم بودیم. مدت کمی هم، هم آسایشگاه بودیم، تقریبا هر روز همدیگر را میدیدیم.
▪️رنج مضاعف خانواده آقاییها
ماهها در اسارت، فقط به فکر خودمان بودیم. هیچ وقت هم متوجه نشدیم این چهار برادر از اینکه شاهد اسارت همدیگر هستند چه میکشند! تازه این یک طرف قصه بود، طرف دیگر قضیه پدر و مادر این عزیزان بودند که خانه و زندگی خود را از دست داده و بعنوان آواره جنگی در کرمانشاه سکنی گزیده بودند. حال و روز این پدر مادر را میتوان از حال روز پدران و مادران خودمان که یک فرزندشان اسیر بود فهمید! روزگار میگذشت و اسارت سپری میشد. داستان ۱۸ اسفند ۶۲ را همگی هم بندیها، بیاد داریم و این برادران به ردیف پشت سر هم از ماشین پیاده میشدند، در حالیکه خودشان کتک می خوردند شاهد کتک خوردن برادرانشان نیز بودند.
▪️ چشم روشنی برادران!
نامهها میرفت و میآمد، فقط آقا جعفر متاهل بود و یک دختر داشت، عکسهای این کوچولو باعث آرامش برادران بود. در نامه فقط خبرهای خوش را مینوشتند.
▪️شهادت پدر در وطن!
در حالیکه برادران آقایی اسارت طولانی خود را پست سر میگذاشتند، در تاریخ ۲۰ اسفند سال ۶۳ هواپیماهای جنگی عراق کرمانشاه را بمباران میکنند و پدر بزرگوار این عزیزان، "شهید محمد آقایی" به فوز عظیم شهادت نائل میشود. از این به بعد باید این مادر به تنهایی این بار سنگین زندگی را بدوش بکشد. اسارت فرزندان، شهادت همسر، آوارگی جنگی و سرپرستی سایر فرزندان! خدا به داد دل این مادر برسد.
▪️مادر طاقت نیاورد!
ایام سپری شد و ۲۶ مرداد سال ۶۹ از راه رسید. باز هم باهم آزاد شدیم ولی هنوز برادران آقائی از شهادت پدر خبر ندارند، در مرز خسروی همشهریان خبر شهادت پدر را به آنها میدهند و آنها ایام قرنطینه را با داغ پدر سپری کردند و از طرف دیگر به مادر خبر دادند که عزیزانت آزاد شدهاند و بزودی به دست بوسی شما مشرف خواهند شد، ولی قلب این مادر طاقت نمیآورد و با شنیدن خبر آزادی عزیزانش از کار میافتد. وقتی برادران به خانه میرسند دیگر مادر هم عروج کرده بود، غم پدر و مادر یکباره بر دلهای این عزیزان مینشیند و حالا جعفر نیز به پدر و مادر پیوست! روحشان شاد.
آزادگان اردوگاه موصل
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#خاطرات_آزادگان