راستی یادم رفت بگم برنامه های بعدی پاتوق که بعد افطاره
خیلی عااااالیه
یعنی ازدستتون بره رفته هاااااا
یادتون نره
زود بیایداااا
سلام سلام
به به میبینم که همه اومدید 😍😍😍
اجازه بدید من یکم آب بخورم تنفس بند اومد از بس که تند تند اومدم 😍😂
گفتم نکنه دیر برسم 😉
دیر که نشده نهههههه؟😜😜🙈
🌹دختران مشکات 🌹
ما #همدلی را از کریم اهل بیت آموختیم ✅ #دختران_مشکات #دهمین_پاتوق_مجازی_دخترانه_مشکات @ka_meshkat
👆👆👆👆👆
#ابتدای_پاتوق_دهم
اونایی که تازه رسیدن از اول #پاتوق_دهم نبودن
برن از اینجا یه سر بزنن و ببینن
ما هم یکم دیگه ، یکم از پاتوق مونده ادامه میدیم
طول کشیدن #پاتوق امروزتقصیر خود دخترا بوده 😜😁( مثلا علکی)
مدیونید اگه فکر کنید ما طولش دادیم
آخه یه ثبت نام سفر پروازی داشتیم همه داشتن ثبت نام میکردن
سر این طول کشید 😊😍😂🙈
11.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نزدیگ عید امام حسن مجتبی علیه السلام هستیم
باهم اینو گوش بدیم
هدیه به حضرت یه صلوات
#دختران_مشکات
#دهمین_پاتوق_مجازی_دخترانه_مشکات
@ka_meshkat
🌹دختران مشکات 🌹
چرا من ؟ خیلی جالبه ببینید 👆👆👆 #دختران_مشکات #دهمین_پاتوق_مجازی_دخترانه_مشکات @ka_meshkat
ترجمه آیه ۲۱۶ سوره بقره :
چه بسا چيزى را خوش نمىداريد و آن براى شما خوب است، و بسا چيزى را دوست مىداريد و آن براى شما بد است، و خدا (صل اح شما رو ) مىداند و شما نمىدانيد.
💐ارديبهشت سال 1359 بود. دبير ورزش دبيرستان شهدا بودم. در كنار مدرسه ما دبيرستان ابوريحان بود. ابراهيم هم آنجا معلم ورزش بود. رفته بودم به ديدنش. كلي با هم صحبت كرديم. شيفته مرام و اخلاق ابراهيم
شدم.
🔆آخر وقت بود. گفت: تك به تك واليبال بزنيم!؟ خنده ام گرفت. من با تيم ملي واليبال به مسابقات جهاني رفته بودم. خودم را صاحب سبك ميدانستم. حالا اين آقا ميخواد...! گفتم باشــه. توي دلم گفتم: ضعيف بازي ميكنم تا ضايع نشه!
☘سرويس اول را زد. آنقدر محكم بود كه نتوانستم بگيرم! دومي، سومي و... رنگ چهره ام پريده بود. جلوي دانش آموزان كم آوردم! ضرب دست عجيبي داشت. گرفتن سرويس ها واقعا مشكل بود. دورتا دور زمين را بچه ها گرفته بودند.
🍃نگاهي به من كرد. اين بار آهسته زد. امتياز اول را گرفتم. امتياز بعدي و بعدي و.... ميخواست ضايع نشم. عمدا توپ ها را خراب ميكرد!
✅رســيدم به ابراهيم. بازي به دو شد و آبروی من حفظ شد! توپ را انداختم كه سرويس بزند. توپ را در دستش گرفت. آمد بزند که صدائي آمد. الله اكبر.....
🌹ندای اذان ظهر بود.🌹
🌼توپ را روي زمين گذاشــت. رو به قبله ايســتاد و بلندبلند اذان گفت. در فضاي دبيرستان صدايش پيچيد. بچه ها رفتند. عده اي براي وضو، عده اي هم براي خانه.
🌸او مشــغول نماز شــد. همانجا داخل حياط. بچه ها پشت ســرش ايستادند. جماعتي شد داخل حياط. همه به او اقتدا كرديم.
🌺نماز كه تمام شــد برگشت به سمت من. دست داد و گفت: آقا رضا رقابت وقتي زيباست كه با رفاقت باشد.
#شهید_ابراهیم_هادی
#دختران_مشکات
#دهمین_پاتوق_مجازی_دخترانه_مشکات
@ka_meshkat