به افتخار ننه گلی 👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏 #دختران_مشکات #دهمین_پاتوق_مجازی_دخترانه_مشکات @ka_meshkat

🔹ننه گلی: به به دخترای گل گلابم چقدر دلم براتون تنگ شده بود منم دوستتون دارم دنیا دنیا 😍😍👌👌 دخترای گلم راستشو بخواید دیشب افطاریکی ازنوه های گل من اومده بود خونه مون سه تابچه ی دسته گل داره یکی ازیکی خوشمزه تر اصلابه نظرمن بچه ها نماینده فرشته ها روی زمین هستن آدم که نگاشون می کنه پاکی ولطافت فرشته ها روحس می کنه جونم براتون بگه که وقتی اومدن شورونشاط روآوردن به خونه ی پرازسکوت ما من داشتم قبل افطارقرآن می خوندم واین بچه ها ازسروکولم بالا می رفتن منم هرچندلحظه یه باریه یه تیکه باسلوق که خودم درست کرده بودم می دادم دستشون اوناهم که انگارکل دنیاروبهشون میدی ذوق می کردن وجیغ می زدن ومی خندیدن توهمین حال وهوا بودیم که یهو این پسرته تغاریه نوه ام ،که نتیجه من می شه (مامانش بهش می گه غول مرحله ی آخر😄می گم مادراین چه اسمیه برای بچه گذاشتی مامانش هم که خودش آتیش پاره ای برای خودش می خنده ومی گه :«ننه جون آخه پیشش باشی می فهمی تامن چی می گم، مثل غول مرحله ی آخربازی کامپیوتری هاس که بااین که جقله هستن ولی همه روافقی می کنن😂،راستی این عروس پسرم همون زلزله ایه که اسم منوگذاشت ننه گلی یادتونه که یه بارتعریف کردم من اسمم گلی هست آخه آقاجونم خدابیامرزعاشق گل بوده منم که به دنیا اومدم میادبه شوخی می گه خدابرام چه دسته گلی داده وهمون جا اسم من گلی می شه آره مادراین اسم من بود،،ولی بعدها بچه هام به من خانم جون می گفتن تااینکه این نوه شاخ وشمشادما بایه خانم پرازشورونشاط وبه قول خودش ازاون هاکه کودک درونشون بزرگ نمی شه ازدواج کرد این دختربلانگرفته هم اوایل به من می گفت خانم جون تا اینکه یه روزوقتی شناسنامه من رودیدوفهمیداسم من گلیه بایه هیجانی گفت واااای اسم شما گلی هست چه اسم قشنگیهههه چه خانوم جون باکلاسی منم که خندم گرفته بود وازحق نگذریم این دخترمنویادشورونشاط جوونی خودم می انداخت لبخندزدم وگفتم: بله پس چی فک کردی خانم خانما اونم که ازهیجان بلندشده بودمی خندید والا نیوتن انقدرخوشحالی نکرده بودوقتی قانون جاذبه روکشف کردکه این دخترباکشف اسم من ذوق کرده بود😒😁 گفت :«چرابه شما می گن خانم جون ؟!!! به شمابایدبگن ؟اومممم،،، آها 👌😁ننه گلی بعدم خودش ،هی تکرارمی کرد،،ننه گلی ،ننه گلی اول همه کلی خندیدن منم خودم می گفتم دخترسربه سرمن نذار ننه خودتی !!😒😝😂 اونم می گفت نخیرمن آخرسراسم شماروسرزبون ها می ندازم ننه گلی آتیش پاره آخرسرکارخودشوکردو کل فامیل بعداین ۱۳چهارده سال به من می گن ننه گلی الانم که ازوقتی رسانه ای شدم بااین اسم ننه گلی می شناسنم😁😁 اوه ازکجا به کجا رسیدم بچه که بودم می گفتن مادربزرگ‌ها خاطراتشون تمومی نداره باورم نمی شد ولی الان قشنگ درک می کنم😅😅 آره مادراین غول مرحله ی آخرهمین عروس آتیش پاره ی پسرم یه کاری بدی کردومامانش گفت بایدتنبیه بشی بچه سه ساله تااین روشنید شروع کرد به گریه کردن این بچه مثل ابربهارگریه می کرد وساکت نمی شد.باهمه ی شیطنتاش، وقتی گریه می کنه خیلی سوزناک اشک می ریزه طوری که آدم دلش زیرورومی شه مامانش اول سعی کردتوجه نکنه ولی این بچه یه طوری اشک می ریخت وبااون زبون شیرینش وبایه مظلومیت خاصی که اصلا باورت نمی شه این همون غول مرحله آخره😂می گفت :مامان به تداببخش به تداببخش (به خدا ببخش) دل من که آب شد یهودیدم مامانش خم شد بچه روبه بغل گرفت وگفت :قربونت برم چرااینجوراشک می ریزی دلم آب شد بخشیدمت عزیزم دیگه این کارو نکن بعدچندتابوس آبدارازاون لپاش گرفت یه لحظه بادیدن این صحنه یادحدیث شریف نبوی افتادم که می فرماید:« پنج خصلت کودکان روبسیاردوست دارم ،،،که یکی ازآن ها بسیارگریه کردن کودکان است این اتفاق باعث شدبیشترحس کنم که چراقربونشون برم رسول رحمت مهربانی محمدصل الله علیه وآله وسلم این ویژگی بچه هارودوست دارن این گریه دل هارو آب می کنه ماهم بایددرمحضرخدای متعال مثل این بچه ها زیادگریه کنیم تندتندگریه کنیم درخونه خدااین شب ها بگیم:«به خداببخش 😭😭😭باسوزبگیمممم بعدم خدایی که هزاران بارمهربان ترازمادر مارودرآغوش رحمتش بگیره وبگه بخشیدمتتتت😭😭😭😭😭 #ننه_گلی #دختران_مشکات #دهمین_پاتوق_مجازی_دخترانه_مشکات @ka_meshkat

ارسالی یکی از مخاطبین #من_یک_مشکاتی_ام هدیه به ننه گلی #دختران_مشکات #دهمین_پاتوق_مجازی_دخترانه_مشکات @ka_meshkat

#خونه_ننه_گلی ارسالی یکی از مخاطبین #من_یک_مشکاتی_ام هدیه به ننه گلی #دختران_مشکات #دهمین_پاتوق_مجازی_دخترانه_مشکات @ka_meshkat

کلیپ آموزشی سفر 1441 لطفا با دقت گوش داده و انجام دهید و در زمان مقرر در فرودگاه حاضر باشید . #مدارک یادتون نره #دختران_مشکات #دهمین_پاتوق_مجازی_دخترانه_مشکات @ka_meshkat

#فانتزی_های_من 1⃣ سلام جان خواهریا!😉✋ خوبین؟ چه خبر؟💐 امروز می خوام دعوای خفن 😎دو نفرو براتون تعریف کنم.... !! دیروز داشتم تلویزیون می دیدم... برنامش جالب بود👌 و مجری داشت در مورد فضل و کرم خدا صحبت می کرد😌 ندا هم داشت با دقت گوش میداد و هر از گاهی راجع به گفته های مجری یه نظری میداد... (ندا رو که از هفته پیش یادتون هست؟) مجری این آیه رو خوند و راجع بهش توضیحاتی داد: 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟 مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزى‌ إِلَّا مِثْلَها وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «160، انعام» 🌹🌹🌹🌹 هركه نيكى آورد، پس براى او پاداشى ده برابر آن است وهركه بدى آورد، جز مانند آن كيفر نخواهد ديد و به آنان هرگز ستم نخواهد شد. 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟 من که از شنیدن معنی این آیه خیلی ذوق زده😃 شده بودم گفتم: قربونت برم خدا آخه تو چقدر مهربونی..؟! چقدر کریمی..؟! 😍یعنی واقعاً به ازای هر خوبی ده برابر بهمون پاداش میدی؟😃 لوسی که تا حالا به طرز موذیانه ای😶 سکوت کرده بود و مثل همیشه دنبال فرصت مناسب می‌گشت تا نظر خبیثانه😈 خودشو مطرح کنه گفت:.... (راستی..! اینم بگم لوسی خواهر دوقلوی نداست... ولی اخلاقش خیلی با ندا فرق می کنه... هر چی ندا خوب و خانوم و سر به راهه و دنبال کار خیره... این لوسی برعکس همش دنبال شر میگرده 😩اسم عجیب و غریبشم خودش رو خودش گذاشته... نمیدونم...🤔 میگه اسم لوسی چون شبیه کلمه لوسیفرِ ازش خوشم میاد... موندم لوسیفر یعنی چی..!🤔 شما می دونید؟ بگذریم داشتم می گفتم..... لوسی بهم گفت: حالا بازم هی خودتو به آب و آتیش بزن واسه اینکه کار خوب کنی... بیا..! خود خدا داره میگه هر کار خوب ده برابر پاداش داره.. یعنی دیگه لازم نیست اینقدر خودتو به زحمت بیاندازی واسه کار خوب کردن😕... فکرشو بکن اگه ۱۰۰ تا کار خوب داشته باشی ده برابرش میشه ۱۰۰۰ تا! فوقش ۱۰۰ تام کار بد داشته باشی که همون یک برابر حساب میشه و آخرش ۹۰۰ تا ثواب برات می مونه..! بسه دیگه... بس نیست؟🤓 میدونید دوست جونیا من همیشه به این لوسی خیلی بدبینم😒، اون اولا حرفاش به نظرم منطقی میومد ولی به تجربه بهم ثابت شد که یه ریگی به کفشش هست و لابلای حرف های به ظاهر منطقیش می خواد یه کاری کنه من از خدا دور بشم☹️ #فانتزی_های_من #دختران_مشکات #دهمین_پاتوق_مجازی_دخترانه_مشکات @ka_meshkat

#فانتزی_های_من 2⃣ ندا هم همیشه از حرفهای خواهرش شرمنده است 😞و مدام ملامتش میکنه.... این بارم که ندا خیلی از حرف لوسی کُفری شده بود با لحن سرزنشگری😒 گفت: آخه تو کی می خوای درست بشی؟؟؟ نمی خوای دست از این حرفات برداری؟؟؟ به جای این که خیرِ مونو بخوای همش دنبال شر میگردی...؟!😢 در مورد این حرفی که زدی باید بگم اولا، در برابر ابدیتی که در پیش داریم ۱۰۰۰ تا ثوابم خیلی کمه...😔 دوما، منظور این آیه این نیست که هرکی کار خوب انجام بده ده برابر پاداش می بره... بلکه منظورش اینه که هرکی کار خوبشو با خودش به قیامت بیاره👌 به ازای هر کار خوبش ده برابر پاداش میگیره... لوسی گفت: خوب چه فرقی می کنه..؟ هرکی کار خوب انجام بده طبیعتاً با خودش میبره به قیامت دیگه...! ندا گفت: نه اصلا اینجوری نیست که هرکی کار خوبی کرد لزوماً بتونه اونو با خودش به قیامت ببره.... (اینم بگم که من سکوت کرده بودم و داشتم به دعوای این دو تا گوش می دادم تا ببینم بالاخره کدومشون برنده میشه... ولی راستش به حرفای ندا اعتقاد داشتم و تو دلم قند آب می شد😉 که ندا روز به روز بزرگتر و عاقل تر میشه و میتونم مثل یه دوست خوب روش حساب کنم) ندا ادامه داد: ببین اولاً ممکنه آدم کار خوبشو تو همین دنیا با عُجب و ریا و گناه های دیگه محو و نابود کنه😔... دوما ممکنه آدم حق الناس به گردن داشته باشه و کسایی که آدم تو دنیا حقشون رو ضایع کرده بیان و حقشون رو از کارهای خوب آدم بردارن...😫 یهو میبینی با ۱۰۰۰ تا کار خوب اومدی به آخرت ولی بعد از تسویه حساب حق الناس آخرش فقط ۵ تا کار خوب واسه خودت مونده... دیگه اون موقع باید دو دستی👐 بزنی تو سر خودت که چرا بیشتر تو دنیا کار خوب نکردی... ولی اون موقع دیگه پشیمونی فایده نداره.....😩 لوسی که حسابی خیت شده بود و حرفی واسه گفتن نداشت..ساکت شد...😐 ولی من از نگاه موذیانش😶 می خوندم که داشت تو دلش میگفت این دفعه رو تو بُردی ولی صبر کن... دارم برات...!👿 من خیلی خوشحال شدم که این دفعه هم ندا برنده شد☺️... حقم داشت.... درسته که خدای ما خیلی بزرگوار و کریمه♥️ و به هر کسی که بخواد بی حساب عطا می کنه🌾🌾🌾... ولی این دلیل بر تنبلی بنده هاش در انجام کارای خوب نمیشه.... خلاصه این که ۱×۱۰ =۱۰🌹 ولی ۰×۱۰= ۰ 😱 به همین سادگی...!👌 #فانتزی_های_من #دختران_مشکات #دهمین_پاتوق_مجازی_دخترانه_مشکات @ka_meshkat

نزدیگ عید امام حسن مجتبی علیه السلام هستیم باهم اینو گوش بدیم هدیه به حضرت یه صلوات #دختران_مشکات #دهمین_پاتوق_مجازی_دخترانه_مشکات @ka_meshkat

چقدر زیباست 👆👆👆👆 #دختران_مشکات #دهمین_پاتوق_مجازی_دخترانه_مشکات @ka_meshkat

چرا من ؟ خیلی جالبه ببینید 👆👆👆 #دختران_مشکات #دهمین_پاتوق_مجازی_دخترانه_مشکات @ka_meshkat

ادامه داستان چرا من ؟ #دختران_مشکات #دهمین_پاتوق_مجازی_دخترانه_مشکات @ka_meshkat

💐ارديبهشت سال 1359 بود. دبير ورزش دبيرستان شهدا بودم. در كنار مدرسه ما دبيرستان ابوريحان بود. ابراهيم هم آنجا معلم ورزش بود. رفته بودم به ديدنش. كلي با هم صحبت كرديم. شيفته مرام و اخلاق ابراهيم شدم. 🔆آخر وقت بود. گفت: تك به تك واليبال بزنيم!؟ خنده ام گرفت. من با تيم ملي واليبال به مسابقات جهاني رفته بودم. خودم را صاحب سبك ميدانستم. حالا اين آقا ميخواد...! گفتم باشــه. توي دلم گفتم: ضعيف بازي ميكنم تا ضايع نشه! ☘سرويس اول را زد. آنقدر محكم بود كه نتوانستم بگيرم! دومي، سومي و... رنگ چهره ام پريده بود. جلوي دانش آموزان كم آوردم! ضرب دست عجيبي داشت. گرفتن سرويس ها واقعا مشكل بود. دورتا دور زمين را بچه ها گرفته بودند. 🍃نگاهي به من كرد. اين بار آهسته زد. امتياز اول را گرفتم. امتياز بعدي و بعدي و.... ميخواست ضايع نشم. عمدا توپ ها را خراب ميكرد! ✅رســيدم به ابراهيم. بازي به دو شد و آبروی من حفظ شد! توپ را انداختم كه سرويس بزند. توپ را در دستش گرفت. آمد بزند که صدائي آمد. الله اكبر..... 🌹ندای اذان ظهر بود.🌹 🌼توپ را روي زمين گذاشــت. رو به قبله ايســتاد و بلندبلند اذان گفت. در فضاي دبيرستان صدايش پيچيد. بچه ها رفتند. عده اي براي وضو، عده اي هم براي خانه. 🌸او مشــغول نماز شــد. همانجا داخل حياط. بچه ها پشت ســرش ايستادند. جماعتي شد داخل حياط. همه به او اقتدا كرديم. 🌺نماز كه تمام شــد برگشت به سمت من. دست داد و گفت: آقا رضا رقابت وقتي زيباست كه با رفاقت باشد. #شهید_ابراهیم_هادی #دختران_مشکات #دهمین_پاتوق_مجازی_دخترانه_مشکات @ka_meshkat