در دفتر زمانه فتاد نامش از قلم
هر ملتی که مردم صاحب قلم نداشت
در پیشگاه اهل خرد نیست محترم
هرکس که فکر جامعه را محترم نداشت
همشهریان و فرهیختگان گرامی:
حمد و ثنای بیحد، خداوند لایزالی را سزاست که ما را نعمت زیستن در سرزمینی هدیه نمود که خواستگاه برآمدن بزرگان و اندیشمندان است.
آنان که نامشان تا همیشه در صفحات تاریخ به یادگار خواهد ماند و همراه خود نام دیار ما را نیز جاودانگی خواهند بخشید.
زادگاه ما، کدکن، در درازنای تاریخ پر شکوه خویش همیشه سرزمین سپند فر و فروغ و فرزانگی بوده است و در دامان خود فرزندان بسیاری پروریده است که در عرصههای علم، ادب، عرفان، سیاست، دین و دفاع مقدس هر کدام قلهای بشکوه و فتحناشدنی هستند.
بیهوده نیست که عارف و عالم بزرگ، شیخمحمود شبستری در کتاب گلشن راز خود در مورد عطار کدکنی این گونه گفته است:
مرا از شاعری خود عار ناید
که در صدقرن چون عطار ناید
و بزرگی چون مرحوم استاد بدیع الزمان فروزانفر در زیر برگه شاگرد فرهیخته خود، دکتر شفیعی کدکنی اینگونه می نگارد:
استخدام ایشان احترامی است به فضیلت.
و امروز مایه مسرت است که به همت شهردار محترم و فرهیخته شهرمان جناب آقای مهندس ابراهیم زنگنه و اعضای محترم شورای اسلامی شهر و به پاس احترام به مقام شامخ استاد شفیعی کدکنی، تندیس ایشان را آماده و مهیای نصب در ورودی شهر کدکن نمودهاند.
انجمن ادبی شفیعی کدکنی نیز وظیفه خود می داند از تمام دستاندرکاران این اقدام بجا و شایسته کمال تشکر و امتنان را داشته باشد. ضمن ارج نهادن به تلاشهای شبانهروزی این عزیزان امید آن داریم که با کمک و همیاری سایر ارگانها و نهادها شاهد اقدامات فرهنگی بیشتری در کدکن باشیم.
یارب تو نگهدار دل اهل وطن باش
کامید بدیشان بود ایران کهن را
#انجمن_ادبی_شفیعی_کدکنی
https://t.me/kadkan_anjoman
با درود
🔸گزارش انجمن ادبی شفیعی کدکنی در سالی که گذشت...
🔸در کانال تلگرامی انجمن ادبی ملاحظه بفرمایید:👇👇
#انجمن_ادبی_شفیعی_کدکنی
https://t.me/kadkan_anjoman
سید محمد عبدالهیان؛ معلمی از جنس معنا، روشنایی کوچههای کدکن
در دورانی که بسیاری در اندیشه رفتن بودند، او ماند؛ نه از سر عادت، بلکه از سر تعهد. استاد سید محمد عبدالهیان، عارفی وارسته و دبیری بیادعا بود که شیره جانش را در طبق اخلاص نهاد تا عقلانیت و اندیشه در کوچهپسکوچههای کدکن جاری بماند.
او میتوانست رهسپار شهر و شکوهش شود، اما دل به خاکی سپرد که لبریز از خاطره جوانان تشنه فهم بود. درس داد، اما نه به شیوه معمول؛ بلکه به سبکی ازلی، آمیخته با منطق و محبت.
چه نخبگانی که در پرتو نفس تربیتی او پرورده شدند؛ نه صرفاً حافظ دانستهها، بلکه حامل حقیقت، اخلاق، و عشق به وطن. و چه باورهایی که در دل نوجوانان چون جوانههایی خاموش بودند و به دست مهربان او به شکوفه بدل شدند.
ادبیات را نمیآموخت؛ آن را زندگی میکرد. از گلستان تا مثنوی، از اشعار حافظ تا آثار معاصر، همه را با تسلطی تحسینبرانگیز در جان شاگردان جاری میساخت. خود نیز شاعری نغزگو بود که واژهها را با روح تلفیق میکرد و شعر را به زبان دل بدل ساخته بود.
در تدریس زبان فارسی و عربی، توانایی او در قواعد و دستور زبان چنان چشمگیر بود که حتی پیچیدهترین مفاهیم را با بیانی روان، شیرین و گیرنده منتقل میکرد. کلاسهایش، نه سنگر سختی، بلکه باغهای گفتگو بودند.
با چشمانی پُر مهر، با نگاهی سرشار از صبر، او هرگز شاگردی را تنها نگذاشت. معلمی بود که نهتنها ذهن، بلکه دلها را نیز پرورش داد؛ و صبوریاش در آموزش، خود درسی بزرگ برای همه بود.
عارفی بود از تبار سکوتهای پر معنا. در رفتارش، وقار عرفانی موج میزد و نگاهش خانهای برای آرامش شاگردان بود. او تعلیم را عبادت میدانست و هر کلاس، محرابی بود برای روشن ساختن جانهای مشتاق.
اکنون، سالهاست که در کسوت بازنشستگی آرام گرفته، اما هنوز ذهنها در کلاس حضورش مینشینند. خاطره حضور او، همچون نسیمی ملایم بر دلهای ما جاریست و اشتیاق دیدارش چون چراغی خاموشناشدنی در قلب شاگردان و دوستانش میدرخشد.
دیدارش، نه فقط احیای خاطرهای عزیز، بلکه پیوندی مجدد با ریشههای عشق به علم و تربیت است؛ و صدای گرمش، هنوز در راهروهای مدرسه طنینانداز است، گویی زمان در برابر عظمت او ایستاده است.
ما هنوز در صف کلاسهای او نشستهایم... در دل، در ذهن، در دعایی که از عمق جان میتراود.
🔸 دلنوشتهای زیبا و هنری تقدیم به معلم فرهیخته و ادیب کدکنی استاد:
#سید_محمد_عبدالهیان
به قلم توانمند دوست ارجمندمان آقای:
#حسن_جانقلی
#انجمن_ادبی_شفیعی_کدکنی
📍 با ما همراه باشید...
📲@kadkan_sh