ایتا - - کافه‌شعر .

ای‌که‌چشمم‌زِ‌فراق‌توشبی‌خواب‌نرفت 
دستِ‌من‌کاش‌شبی‌زیرِ‌سرت‌خواب‌رَود .

1.3هزار مشاهده16:16

ـ کـربلـٰا ..

791 مشاهده16:17

نوکری واسه‌ این خاندان رو از ما نگیر 
که بدبختِ دو عالم میشیم آقا جون !

با نوایِ محمد وَ قلمِ فاطمه‌یاس ..

1هزار مشاهده16:19

تختِ‌خوابت‌گرطلاباشدُفرشت‌حریر ، 
بالش‌‌ِوجدان‌اگرراحت‌نباشدخواب‌‌نیست .

781 مشاهده16:28

میتوان‌درسنِ‌کم‌مانندِیك‌انسان‌پیر
قامتی‌خم ، دست‌لرزان‌ ، دردِبسیاری‌کشید .

873 مشاهده18:23

قلبم شکست ، فور نکردید ..

785 مشاهده20:06

پدرومادرِمن‌خیر‌ببینندحسین ، 
که‌مرا ، نوکردربارِتوبارآوردند .

785 مشاهده10:35

بیمارِکهنه‌ام ، به‌علاجم‌چوراه‌نیست ،
امشب‌به‌جایِ‌نسخه‌برایم‌کفن‌بپیچ .

796 مشاهده10:55

تفاوت‌می‌کندعاشق‌‌شدن‌دربین‌‌ِآدمها ،
که‌می‌نالدیکی‌ازدردومی‌بالدیکی‌برآن .

849 مشاهده16:06

بس‌کن‌رباب ، سربه‌سرِغم‌گذاشتی
اصلاخیال‌کن‌علی‌اصغرنداشتی 💔 .

821 مشاهده18:09

حرمله گفت : پدر را بزنم یا پسر یابن‌ذوالجوشن ؟
شمر گفت : پسر را بزن ، پدر خودش می‌اُفتد !

1 مشاهده18:09

کمی‌دیرآمدی‌ای‌عشق ، امابازبااین‌حال
اگرچیزی‌ازاین‌غارت‌زده‌باقیست ، غارت‌کن .

1 مشاهده10:02

مطالب بعدی