به ما گفتند باید بازی کنید.
گفتیم: با کی؟
گفتند: با دنیا!
تا خواستیم بپرسیم بازی چی؟
سوت آغاز بازی را زدند.
فقط فهمیدم « خدا تو تیم ماست »
بازی شروع شد و
دنیا پشت سر هم به ما گل میزد ولی
نمیدونم چرا هر وقت به نتیجه نگاه میکردم امتیازها برابر بود.
در همین فکر بودم که خدا به پشتم زد،
خندید و گفت:
نگران نباش تو وقت اضافه میبریم؛
حالا بازی کن!
گفتم آخه چطوری؟
بازم خندید و گفت:
خیلی ساده فقط پاس بده به من؛
باقیش با من!
پس الهی به امید تو.
صبح جمعهتون پر از امید 🌻
@kafeh_denj|☕
•|🖤|•
آی کبوتر که نشستی روی گنبد طلا
هر کجا پر می کشی تو حرم امام رضا (ع)
من کبوتر بقیعام با تو خیلی فرق دارم
جای گنبد سرم و به روی خاکا میذارم
خونه ی قشنگ تو کجا و این خونه کجا؟
گنبد طلا کجا قبرهای ویرونه کجا؟
اون جا هر کی میپره طائر افلاکی میشه
این جا هر کی میپره بال و پرش خاکی میشه
اونجا خادما با زائر آقا مهربونن
اینجا زائرا رو از کنار قبرها میرونن
تو که هر شب میسوزه صد تا چراغ دور و برت
به امام رضا بگو غریب تویی یا مادرت؟
کی میگه که تو غریبی، غریب عاشق نداره
روز و شب این همه مجنون، رو خاکت سر میذاره
غریب اونه تو بقیع شمع و چراغی نداره
نه ضریح و نه حرم حتی رواقی نداره....
صَلّیاللهعَلیکِیافاطِمَةَالزَهرا
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
#دیالوگ
برای زندهماندن،
دو خورشید لازم است؛
یکی در قلب،
دیگری در آسمان.
_نادرابراهیمی
@kafeh_denj |☕
#یک_فنجان_شعر
نمیدانم چرا؟ اما تو را هرجا که میبینم
کسی انگار میخواهد ز من، تا با تو بنشینم
تن یخ کرده، آتش را که میبیند چه میخواهد؟
همانی را که میخواهم، تو را وقتی که میبینم
تو تنها میتوانی آخرین درمان من باشی
و بی شک دیگران بیهوده میجویند تسکینم
تو آن شعریکهمنجایینمیخوانم،کهمیترسم
به جانت چشم زخم آید چو میگویند تحسینم
زبانملال! اگرروزینباشی،من چهخواهمکرد؟
چه خواهد رفت آیا بر من و دنیای رنگینم؟
نباشی تو اگر، ناباوران عشق میبینند
که این من، این منِ آرام، در مردن به جز اینم
_ محمدعلی_بهمنی
@kafeh_denj|☕
با ترس هاے توی ذهنت عقب نڪش
با رویاهاے توے قلبٺ جلو برو...
#بیو #ازلحاظروحے
#یک_فنجان_شعر
ز تو با تو راز گویم به زبان بیزبانی
به تو از تو راه جویم به نشان بینشانی
چه شوی ز دیده پنهان که چو روز مینماید
رخ همچو آفتابت ز نقاب آسمانی
تو چه معنی لطیفی که مجرد از دلیلی
تو چه آیتی شریفی که منزه از بیانی
ز تو دیده چون بدوزم که تویی چراغ دیده
ز تو کی کنار گیرم که تو در میان جانی
همه پرتو و تو شمعی همه عنصر و تو روحی
همه قطره و تو بحری همه گوهر و تو کانی
چو تو صورتی ندیدم همه مو به مو لطایف
چو تو سورتی نخواندم همه سر به سر معانی
به جنایتم چه بینی به عنایتم نظر کن
که نگه کنند شاهان سوی بندگان جانی
به جز آه و اشک میگون نکشد دل ضعیفم
به سماع ارغنونی و شراب ارغوانی
دل دردمند خواجو به خدنگ غمزه خستن
نه طریق دوستان است و نه شرط مهربانی
_خواجوی کرمانی
@kafeh_denj |☕
هدایت شده از
روز خیاط(2).mp3
2.31M
پادکَستِ روز خیاط(:
پیشنهاد میشود گوش بدهید ...
نویسنده : مُحَنا
گوینده : MoBiNa
#قفلی💕
آخر پاییز شد!
همه دم می زنند از شمردن جوجهها!!
بشمار تعداد دلهایی را که
به دست آوردی؛
بشمار تعداد لبخندهایی که بر لب
دوستانت نشاندی؛
بشمار تعداد اشکهایی که از
سر شوق و غم ریختی؛
فصل زردی بود...
تو چقدر سبز بودی؟
جوجهها را بعدا با هم میشماریم !
#پاییز 🍂
@kafeh_denj |☕
اگر تمامِ علمِ دنیا
و تمامِ دانشمندانِ دنیا جمع شوند
نمی توانند یک چایی به صبحانه
دیروزِ من اضافه کنند!
می توانند؟
پس چرا من سراغِ گذشته بروم؟
و چرا بازی دربیاورم؟
عرض من همیشه این بوده که
"گُذشته دَرگُذشته"
ما در جهانی زندگی می کنیم که
پشتِ فرمانِ زندگی نشستهایم
و باید نگاهمان به جلو باشد.
ممکن است یک آینه هم داشته باشیم که به دلایل خاصی به پشتِ سرمان هم نگاهی بیندازیم
اما در گذشته
و در قبر و قبرستان
و با مرده که نباید زندگی کنیم .
@kafeh_denj |☕
Mahmoud Karimi - Madar Darya.mp3
3.93M
#توی_گوشی 🎧
میخونم تا بدونه دنیا ...
عشق تو همه دنیامه ...
حالا که مادر من هستی ....
پس حیدر دیگه بابامه...!
#روز_مادر
#تولد_حضرت_زهرا س
@kafeh_denj |☕
اونجا که فرخی یزدی میگه:
گرچه مجنونم و صحرای جنون جای من است
لیک، دیوانهتر از من دلِ شیدایِ من است
هر کجا هستم٬ باشم
آسمان مال من است؛
پنجره٬فکر٬هوا٬عشق
زمین مال من است؛
چشمها را باید شست
جور دیگر باید دید؛
چترها را باید بست
زیر #باران باید رفت
_ سهراب سپهری
@kafeh_denj |☕