خود آقای ظریف جواب خودشون رو می‌دهند... #ارسالی_از_مخاطب @kafemeydoon

#ارسالی_از_مخاطب @kafemeydoon

لحظه شلیک موشک های وعده صادق ۲ از استان تهران #ارسالی_از_مخاطب ‌‌‌‌‎‌‎‌@kafemeydoon

#ارسالی_از_مخاطب دیروز رفته بودم دفتر یکی از دوستان، برای جلسه، وسط جلسه میزبان گفت یک خونه‌ای ته کوچه مون هست، خیلی مشکوکه!! گفتم یعنی چی؟ گفت: شب اول اینجا خیلی صدای پهباد می‌اومد، با یه سری از بچه ها رفتیم پشت‌بوم و دیدیدم از اون سمت هست. امروز که دقت کردم، دیدم از اون خونه انتهای کوچه انگار یکسری پهباد بلند می‌کنند. من با خودم گفتم این بنده خدا ترسیده و یه چیزی میگه، باز گفتم خونه رو دقیق بهم نشون بده، گفت بریم پشت بوم بهت نشون بدم! باهم رفتیم پشت بوم و دیدم یک خونه دو طبقه، کنار یه سری آپارتمان هست که حالت مخروبه هم داره. شیشه‌هاش پرده نداشت و همه رو از داخل رنگ سیاه زده بودند که چیزی معلوم نباشه. خلاصه خونه ای بود که واقعا می‌شد بهش شک کرد. شک‌ام داشت به یقین تبدیل می‌شد که خونه مورد داره!! زنگ زدم به شماره‌هایی که اعلام کرده بودند برای گزارش ولی همگی اشغال بود. بی‌خیال نشدم و زنگ زدم به یه سری افرادی که دستی بر آتش دارند. 😊 بهم گفتند مطمئنی؟ گفتم ٧٠ درصد مطمئنم!! بعد حدود نیم‌ساعت دیدم ٢ تا ماشین سپاه اومد با یه سری سربازای گمنام امام‌زمان که مسلح هم بودند. خونه رو بهشون نشون دادم. بعد چند دقیقه باهم یه صحبتی کردند و زنگ خونه رو زدند. انگار تیم رو کامل چیده بودند و حواس‌شون به همه چی بود. خودم داشتم از این صحنه لذت می‌بردم 😁 یدفعه یکی شون داد زد فرار کرد... خونه محاصره بود و پشت خونه از سمت کوچه پشتی هم آدم چیده بودند و بعد چند دقیقه گرفتن‌شون. ٢ نفر بودند. بهشون دست‌بند زدند و چشم‌بند. سوار ماشین کردن و بردند. این به کنار!!! داخل خونه دیدنی بود. پر بود از مواد منفجره و خرده‌های پهباد که هنوز سوار نشده بود. آخر سر به رفیقم گفتم: خدا خیلی دوست داشت که هم سهیم شدی توی این کار و هم جونت نجات پیدا کرد. شاید توی پرتاب ها یکی به دفتر تو هم می‌زدند. 😁 شاید منم می‌تونستم مثل رفیقم از کنار قضیه راحت رد بشم، ولی یک کم حساسیت باعث شد اون عوضی‌ها شناسایی بشن و... همه‌مون این روزها باید حساس باشیم و کار یک نیروی امنیتی رو بکنیم... #کف_میدون @Kafemeydoon