🌸🌸🌸🌸🌸
💗بنده نفس تا بنده شهدا 💗
قسمت3
ساعت ۱۲ظهر بود ک از خواب بیدار شدم
شماره پانیذ گرفتم
-سلام خوبی ؟
پانیذ:مرسی تو خوبی؟
کبدت سالمه ؟
-مرگ
پانیذ میای بریم دبی؟
پانیذ:خاک توسرت
دبی دیگه خز شده ...
من بگم پرواز دعوت نامه بفرسته بریم ونیز شعر عشق و موسیقی
-باشه پس تا دعوت نامه بیاد بریم ی وری
پانیذ:یه اکیپ از بچه های آرش
سه شنبه میان ترکیه عشق و حال دوهفته ای
بیا ماهم بریم
-ایول پایه ام اساسی
امروز چندشنبه است ؟
پانیذ:یکشنبه
بیا بریم پارتی آرش
خیلی حال میده پارتی هاش
اون شبم مثل همیشه تا یک دو نصف شب پارتی بعد تا ۳-۴صبحم تو خیابونا پی مسخره بازی
کسی هم نبود بهم گیر بده
همه خانواده من خلاصه میشد تو جشن و شادی
غافل از اینکه بازی روزگار بامن مست و غرق گناه چه ها نخواهد کرد وارد خونه شدم دیدم تیام دوست دخترشو آورده خونه
-سلام خوش اومدید خانم
تیام با اشاره به من خواهر کوچیکم
ترلان ...
بعد گفتم من تنهاتون میذارم تا راحت باشید
یادم رفت بگم پدرم از تاجرای بنام کشور ومنطقه است .
مادرم مثلا خانه داره
اما از ۸صبح تا ۱شب بیرونه و با دوستاش خوش میگذرونه
واقعا مست بودیم
-سوووووگل
سوگل
سوگل :جانم خانم
-اون چمدون کوچیکه رو بگو شوهرت بیاره
سوگل: چشم
🍁نویسنده: بانو ش 🍁
@kafoshohada
🌸🌸🌸🌸🌸
💗بنده نفس تا بنده شهدا 💗
قسمت4
راهی ترکیه شدیم ب اصرار من بجای دو هفته یک هفته موندیم ترکیه ونیز هم که نرفتم
چون وسط مدارس بود
عاشق درس و تحصیل بودم
قرار بود دیپلم ک گرفتم برای ادامه تحصیل برم خارج از کشور بعداز یک هفته خوشگذرونی رفتم مدرسه زنگ آخر خانم مافی مدیر دبیرستانم احضارم کرد دفتر...
خانم مافی: خانم معروفی شما به دلیل بی حجابی و پرونده درخشان این دوره یک هفته اخراج موقت میشد از مدرسه اون رگ سرتقیم باز اوج کرد با پرروبازی تمام گفتم : برام مهم نیست من کلا دانش آموز شری بودم
یادمه یه بار سال اول دبیرستان بودم برای عید مارو تعطیل نمیکردن
منو یه اکیپ از بچه ها شیشه های مدرسه آوردیم پایین
بخاطر بی حجابیم از مدرسه اخراج شدم
منم ک غد و لجباز
لج کردم مدرسه نرفتم دیگه
🍁 نویسنده: بانو ش 🍁
@kafoshohada
شیعہ بہ دنیا آمده ایم تا محقق در ظهور مولامون باشیم ❤️_
شهیدمحمودرضا بیضایی 🌱
@kafoshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دعایی که آیتالله بهجت به رهبرانقلاب توصیه کردند
اللهمعجللولیڪالفرج
#امام_زمان
@kafoshohada
🌸🌸🌸🌸🌸
💗بنده نفس تا بنده شهدا 💗
قسمت5
سر لجبازی هام مدرسه نرفتم و ترک تحصیل کردم یه سالی از درس و مدرسه عقب موندم
بعد از اون یه سال پدرم منو تو مدرسه بزرگسالان ثبت نام کرد
سن های دانش آموزای کلاس ما زیاد باهم فاصله نداشت تقریبا ۱۷-۲۵بودیم
همه جور تیپ تو بچه ها بود
روز اول ک رفتم مدرسه دیدم تو کلاسمون یه دختر خیلی محجبه هست
پیش خودم گفتم ترلان این دختره جون میده برای اذیت کردن
دبیر زیست وارد کلاس شد
اسمهارو ک خوند فهمیدم
اسمش فاطمه سادات است
فامیلیشم حسینی اسم منو ک خوند
تا گفت حنانه محکم کوبیدم رو میز گفتم
اسم من ترلانه فهمیدید
فاطمه سادات از پشت بازومو کشید
گفت زشته حنانه خانم چه خبرته دختر معلم عزت و احترام داره
برگشتم سمتش و گفتم
تو چی میگی دختریه امل
فاطمه سادات: سکوت کرد
من :!؟
هیچوقت فکرشم نمیکردم این دختر بزرگترین تغییر در زندگیم انجام بده
بعد چندروز از بچه ها شنیدم فاطمه سادات ۲۱سالشه متاهله و یه دختر یک ساله داره
بخاطر دخترش یکی دوسالی ترک تحصیل کرده
سر کلاس بودیم دبیر جبر و احتمالات فاطمه سادات را صدا کرد پای تخته
منم از قصد براش زیر پای انداختم ...
نزدیک بود سرش بشکنه ک سریع خودشو جمع کرد چقدر اذیتش میکردم طفلک رو اما اون شدیدا صبور بود یه بار تو حیاط مدرسه نشسته بودم که اومد پیشم نشست...
🍁نویسنده:بانو ش🍁
@kafoshohada
🌸🌸🌸🌸🌸
💗بنده نفس تا بنده شهدا💗
قسمت6
فاطمه سادات: حنانه
-میشه این اسم به من نگی !!!؟
فاطمه سادات : باشه اما اگه معنیش بفهمی دیگه ازش بدت نمیاد
-میشه دست از سرمن برداری ؟؟؟
فاطمه سادات : ترلان محرمه ماه امام حسین(ع)
-حسین کیه ؟
فاطمه سادات : میشه بیای با ما بریم جنوب ؟
-فاطمه میشه بامن همکلام نشی
من از آدمای هم تیپ و هم قیافه تو اصلا خوشم نمیاد
فاطمه:اما من از تو خیلی خوشم میاد
دوست دارم باهم دوست باشیم
-وای دست از سرم بردار
عجب گیری کردما چندماه از مدرسه رفتنمون میگذشت شاید پنجم اسفند بود
فاطمه سادات وارد کلاس شد بلند گفت:بچه ها پایگاه ما ۷فروردین میبره جنوب هرکسی خواست تشریف بیاره اسم بنویسه
خیلی از بچه ها رفتن اسم نوشتن منم یه اکیپ ۱۵نفره جمع کردم رفتم پایگاه که اسم بنویسیم برای جنوب اما....
🍁نویسنده: بانو ش🍁
@kafoshohada
هدایت شده از کـَــهْفُــــ الشُــهَـدا🖤
﷽
صلاللہعلیڪیاٵباعبدللہ💚🌱
صبحا دست بہ سینہ و باادب
اول یہ سلام بہ امام زمانت بده💚:)
وبعد سہ بار بگو ؛
صلاللّٰہعلیکیااباعبدللّٰہ❤️
خون خود را بر زمین میریزم
تا شاید کسی به هوش بیاید،
تا مگر وجدانی بیدار شود!
ولی افسوس که منافع مادی
و حُبِ حیات همه را
به زنجیر کشیده است.
شهیدعارف،#مصطفیچمران
@kafoshohada
یکم از کانال انتقاد کنید خب؟!😅🌸
https://harfeto.timefriend.net/16817713259308
دم بچہ های مقاومت گرممم🌹
اسرائیل رو نابود کردن !😂
الحمدللہ ...
انشاللہ چیزی تا نابودی اسرائیل
و نماز خوندنمون تو بیت المقدس نمونده✌️🏻
#الموتالاسرائیل
#فورکنخوشحالیتوبہبقیہهمبرسون
هدایت شده از محفل شهدا💚🌱