🥀🥀
مادرش میگفت:
قبرش را عین حسینیه درست کرده بودند.
تا دور پارچه سبز و کتیبه زده بودند.
بالشتی گذاشتند برای زیر سرش.گفتند:
«خاک مقتل سیصد شهیده»
بند کفن را باز کردند.تاصورت محمد حسین روی آن بالشت قرار گرفت؛
ازچشمش جوی خون راه افتاد.
خونی که ادامه داشت.
میریخت روی بالشت زیر سرش.
صدایش در گوشم پیچید:
«مامان!چقدر خوبه آدم با روی خونی، اربابش رو ملاقات کنه»
#شهید_محمد_حسین_حدادیان
🍃🍃🍃
@kafoshohada