eitaa logo
کـَــهْفُــــ ‌الشُــهَـدا🇵🇸🖤
7.5هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
232 فایل
بسم‌ࢪب‌الزهــــــــــږا❤️ بمون‌حالا‌کہ‌دعوت‌شدی‌ شاید‌‌شہدایہ‌رزقی‌برات‌کنارگذاشتن🌱:) براے‌حرفاے‌دلټ👇 https://harfeto.timefriend.net/17334897569797 شرط‌کپی‌یہ‌صلوات‌برا‌ظهورمولاوشادی‌روح‌شہدا براتبادل‌وتبلیغ‌قیمت‌پایین👇 @ya_zahra076
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🥀 🔻راوی همسر شهید مدافع حرم : حسین نسبت به بچه ها خیلی خیلی حساس بود و دوست داشت که آنها با تربیت اسلامی بزرگ کند. نسبت به و رعایت آن حساسیت خاصی داشت وهمیشه به من تاکید میکرد که نسبت به حجاب دخترم دقت کنم. بطوریکه که هر وقت با من تماس میگرفت از اخلاق و رفتار دخترمان میپرسید. حسین اهل بیت بود وهمیشه آرزوی شهادت داشت. آخرین دیدارش را به خوبی بیاد دارم صورتش نورانی بود و لبخند زیبایی بر لب داشت با مهربانی به من نگاه کرد وگفت ناراحت نباش وقتی برگشتم حتما با هم به زیارت حضرت زینب می رویم. وقتی اسم حضرت زینب آمد نمیدانم چرا تمام بدنم لرزید اگرچه از اینکه به زیارتش بروم سرا پا شوق و ذوق شده بودم اما علت این لرزش را نمیفهمیدم. (اگرچه قسمت من نبود که در کنارش به زیارت بروم) میخواست برود که دوباره مکثی کرد و رو به من گفت: حلالم کن، اگر به تو زحمتی دادم، یا اگر اذیت شدی برایم دعا کن که لیاقت شهادت را داشته باشم. اگرچه از این جملات هراسان شدم، اما به روی خود نیاوردم وبا لبخند گفتم: حلال... بهم گفت که اگر برگشتم حتما ما را به زیارت میبرد ولی قسمت نشد با همدیگه به زیارت آن حضرت برویم. 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🍃🍃🍃 https://eitaa.com/kafoshohada
🥀🥀 🔻راوی همسر شهید مدافع حرم : حسین نسبت به بچه ها خیلی خیلی حساس بود و دوست داشت که آنها با تربیت اسلامی بزرگ کند. نسبت به و رعایت آن حساسیت خاصی داشت وهمیشه به من تاکید میکرد که نسبت به حجاب دخترم دقت کنم. بطوریکه که هر وقت با من تماس میگرفت از اخلاق و رفتار دخترمان میپرسید. حسین اهل بیت بود وهمیشه آرزوی شهادت داشت. آخرین دیدارش را به خوبی بیاد دارم صورتش نورانی بود و لبخند زیبایی بر لب داشت با مهربانی به من نگاه کرد وگفت ناراحت نباش وقتی برگشتم حتما با هم به زیارت حضرت زینب می رویم. وقتی اسم حضرت زینب آمد نمیدانم چرا تمام بدنم لرزید اگرچه از اینکه به زیارتش بروم سرا پا شوق و ذوق شده بودم اما علت این لرزش را نمیفهمیدم. (اگرچه قسمت من نبود که در کنارش به زیارت بروم) میخواست برود که دوباره مکثی کرد و رو به من گفت: حلالم کن، اگر به تو زحمتی دادم، یا اگر اذیت شدی برایم دعا کن که لیاقت شهادت را داشته باشم. اگرچه از این جملات هراسان شدم، اما به روی خود نیاوردم وبا لبخند گفتم: حلال... بهم گفت که اگر برگشتم حتما ما را به زیارت میبرد ولی قسمت نشد با همدیگه به زیارت آن حضرت برویم. 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🍃🍃🍃 https://eitaa.com/kafoshohada
▪️نقل از همسر شهید مدافع حرم حجت‌الاسلام (زهیری) 🔻زبان بنده از وصف شهید عاجز و ناتوان است. زیرا شهید آنچنان اوصافی داشت که خداوند متعال ایشان را از بین هزاران نفر انتخاب کرد. رتبه شهادت کم رتبه‌ای نیست که هر کسی بتواند آن را به‌دست بیاورد. من همیشه می‌گویم شیخ جابر اگر شهید نمی‌شد واقعا بی‌انصافی بود. شهادت حق او بود. آیا انسانی که با گریه یتیم گریه می‌کرد و با ذکر یادی از علیه‌السلام و سلام الله علیها اشک چشمانش سرازیر می‌شد و کسی که همیشه سر و پای پدر و مادرش را می‌بوسید. کسی که همه کوچک و بزرگ عاشقانه دوستش داشتند و کسی که برای راحتی زندگی همسر و فرزندانش از چیزی دریغ نمی‌کرد، کسی که بود، آیا حقش غیر از شهادت بود؟ 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🍃🍃🍃 https://eitaa.com/kafoshohada