برداشتی آزاد از نهج البلاغه
بیعنامه
بیعنامه گویند شخصی در زمان بزرگی، شاسی بلندی خرید. خبر به آن بزرگ رسید. وی را فراخواند و گفت: شنیدهام شاسی بلندی خریدهای و سیست به شاسی کوتاه نمیخورد!
گفت: «آری چنین است.»
فرمود: تو در حالی سوار شاسی بلند میشوی که همسایهات یک لقمه نان ساده ندارد بخورد؛ طولی نمیکشد جناب ملکالموت تو را از پشت رل پایین بکشد و خرخرهات را بجود و همان فرزندی که پدرجان پدرجان به نافت میبست، جنازهات را هم حتی سوار شاسی بلند نمیکند.
برداشت آزاد از نامه ۳ نهجالبلاغه
#طنز_معرفتی
#طنز_حدیثی
#نامه_سه_نهج_البلاغه
@kafran_yavar