بی آبی و گِل آلودی
#کفران_در_بی_آبی
😓😓
بحران کم آبی یا بهتر بگوییم بی آبی، نگرانی عمومی بشر است که از دو دهه اخیر علمای مرتبط دائم هشدار آن را داده اند حتی تا سر حد چالشی بشری به نام «جنگ آب». تا همین چند سال پیش از شنیدن چنین اظهار نظرهایی حس تمسخر به ما دست می داد و احتمالا جمله ای پر گوشه و کنایه برای ناقلان این خبر ها، تنها واکنشمان به این شنیده ها بود. اما امروز داریم کم کم دورنمای این جنگ را می بینیم. مخصوص کشور و استان ما هم نیست. به تعبیری جهانی است. فقط در زمان ورود جغرافیای مختلف بشری به این بحران تفاوت است وگرنه همه را بهره ای از آن خواهد بود.
علمای حوزه های مختلف نیز این بحران را به زبان علم خود تفسیر کرده اند. عالمان اقلیم شناسی و جغرافیا به گونه ای. اندیشمندان سیاسی به گونه ای دیگر. محققان حوزه مهدویت و آخر الزمان با تفسیر علائم پیش از ظهور و ...
آنچه مسلم است با پیش بینی های علمی صورت گرفته این بحران هرساله جدی تر خواهد شد. حد یَقِف این بحران نیز معلوم نیست. یک سال دیگر؟ ده سال دیگر؟ یک قرن دیگر؟
حال روز این روزهای استان اصفهان علی الخصوص شرق اصفهان و از جمله #کفران خودمان بسیار از این بحران تاثیر پذیرفته است. جملات خبری کوتاه است و سنگین: «آب نیست» «آب فقط برای مصرف شرب و خانگی داریم». اما تفسیر ها بسیار مطوّل و مفصّل. هر کس آنگونه که خود طالب است مفسّر قصه بی آبی شده. در این بین آنچه مهم است نوع نگاه و برنامه ریزی برای عبور و یا بهتر بگوییم سازگار کردن جامعه با این بحران است.
براساس اعلام های قبلی وزارت نیرو و آب منطقه ای اصفهان بنابر قطعی آی نیست اما سیاست جایگزین افت فشار است. شامل نقطه خاصی هم نیست. دردل شهر اصفهان این نبود مشهود است تا کف گاوخونی و ورزنه. نگارنده به عنوان کسی که در چند مدت اخیر توفیق داشته از شرقی ترین تا غربی ترین شهرستان های اصفهان را سفر داشته باشد، این بحران سراسری را در استان اصفهان از نزدیک و به عینه دیده است. از شهرستان هایی که منبع تامین آبشان زاینده رود بوده تا شهرستان های دیگری که از منابع غیر بهره مند بوده اند همه درگیر با چالش کم بارشی و درنتیجه کم آبی هستن. از خیابان مرداویج تا هشت بهشت و ۲۴ متری اصفهان تا ناف خیابان کفران. نافی سوء مدیریت در توزیع آب و بی عدالتی در آن نیستیم اما نمی توان تمام تقصیر را هم به گردن مدیریت آب انداخت. یکی بیاید و بگوید در همین شرق اصفهان و نقاطی مثل #کفران در سال آبی جاری، چند میلیمتر باراش موثر داشته ایم؟ چرا عادت کرده ایم همه چیز و همه کس را به همه چیز و همه کس ربط دهیم بجز آنچه که باید.
بحران جدی است و در تقابل با این بحران ضروری تر از هر چیز تاب آوری روانی جامعه در پذیرش و رفع مشکل است. جوسازی و شانتاژ بازی دردی از مردم دوا نمی کند. این که از موضعی خودشیفته و متهور، چنگ در صورت این و آن کشیم، اولتیماتوم زمان دهیم، این و آن را تهدید کنیم دردی را درمان نمیکند که بر بار آلام اجتماع می افزاید. خطرناک تر از بحران بی آبی، جنگ روانی است که برخی از ماها بر جامعه تحمیل می کنیم. اینکه آب را دزدیدند و بردند و خوردند. آنقدر گفته ایم که برخی به جدّ دیگر باورمان نمی شود نبود آب یک قصه تلخ واقعی است و آن را داستان سرایی می دانیم. ور رفتارمان با آب همان رفتار دهه های پرآبی هفتاد و هشتادی است. از باب سوزن به خود و جوالدوز (گوندوش) به دیگران عرض می کنم که شکر خدا در همین ماه مبارک رمضان و قطعی دائم آب، خیلی از ماها روزه مان را با سبزی بومی و پرورده در باغچه حیات خانمان افطار می کنیم. نوش جان ولی به این فکر کرده ایم که چه ظلمی در حق آیندگامان روا می داریم. اگر صحرامان تعطیل است بحمدلله باغچه های چند ده متری خانه هامان را با آب شرب و آنهم شیوه «غرقابی » آبیاری می کنیم. و این تنها یک نمونه است.
قبول کنیم در عبور از بحران قبل از اینکه انگشت اتهام به این سو و آن سو بگیریم کمی هم خود را مورد شماتت قرار دهیم. چقدر اصول صرفه جویی بومی کفران را به مردم آموخته ایم. هزاران نمونه اسراف درزندگی خود و اطرافیانمان در کفران میبینیم. برخی از اینها، رفتارهای ملی ماست و برخی محلّی. برای اصلاح اینها چاره اندیشی کنیم. البته یقه مسئولین و مدیران با عملکرد سوء را هم بگیریم ولی تمام قصه را در این به اصطلاح مطالبه روایت نکنیم.
یادمان باشد بزرگترین خیانت و ظلم به مردم و اجتماع، ظلم به ساحت اندیشه و روان مردم با ترویج کج اندیشی است. کج اندیشی که نتیجه آن بی اعتباری و بی اعتمادی جامعه به هرچیز و هرکس خواهد بود و اینجاست که دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. بجای دیدن ماه، نوک بینی خود را میبینیم و بس . آب نبوده را گِل آلود نکینم. مارا ماهی از این گِل آلودی حاصل نیست.
@kafranbasir