eitaa logo
سعیده کرمانی
567 دنبال‌کننده
110 عکس
47 ویدیو
6 فایل
آرشیو اشعار و نوشته های من دل من راهی امام رضا ست کفتر چاهی امام رضا ست 🕊 @kaftarchahiemamreza 🕊 درصورت باز نشدن صوت‌ها کانال دیگری با همین آدرس در پیام‌رسان تلگرام دایر است مسیر ارتباط با من 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 @saeedekermani
مشاهده در ایتا
دانلود
شامگاهت نیز مانند پگاهت روشن است محبس تاریک با نور نگاهت روشن است کی حریفت می‌شود این کینه‌ی سرد و نمور شعله‌ای در سینه‌ات داری از آهت روشن است گرچه چشم تنگ زندان بر قیام‌ت کم گذاشت لااقل قلبت به نور سجده‌گاهت روشن است کنج زندان هم اگر باشی حکومت می‌کنی ابن یقطین نسبتش با بارگاهت روشن است قلب زندان‌بان به تو غرق محبت می‌شود عالمی با رویت رخسار ماهت روشن است از زن رقاصه هم قدیسه می‌سازی دگر غم ندارد رهرو ات وقتی که راهت روشن است دستگیری می‌کنی هرچند دستت بسته است جلوه ات بر شیعیان بی پناهت روشن است در خیالش دشمنت بر قدرتت غُل بسته است؟ نه ! که زنجیری به پای تو توسل بسته است ای که داوودی و فرمایش برآهن می‌کنی حضرت موسی که دل را طور ایمن می‌کنی خواست خاموشت کند دشمن نمی‌دانست تو با لب خاموش هم تکلیف روشن می‌کنی کاروانی را به دست ساربان پس می‌زنی با کلامی رخنه در فرمان دشمن می‌کنی ربنایت کافران را هم مسلمان می‌کند با دعایت یاغیان را پاک دامن می‌کنی باب حاجاتی و روزی را به عالم می‌دهی صبح وقتی که شروعِ ذکر گفتن می‌کنی زهر خرما را نکردی از لبت کوتاه پس شک ندارم‌ بخششت را شامل من می‌کنی شک ندارم اشک‌هایم را گواهی می‌دهی کاهِ ایمان مرا یک‌باره خرمن می‌کنی عادلی هستی که عالم از نگاهت داد خواست صد کفن از پیکر پاک تو استمداد خواست هیچ کس را دست خالی رد نکردی از درت پس کدام این کفن ها می‌رسد بر پیکرت تو کفن داری خدارا صدهزاران بار شکر یاوران زنده داری لااقل دور و برت ای بنازم معرفت را دخترانش را سپرد بر تو طوری گریه کن باشند گویا دخترت ... دختری را می‌شناسم داغ بابا را که دید گفت بابا جان کجا مانده تن جنگاورت گفت بابا پای من زخم است اما غم نخور روی نی‌ تا می‌روی می آیم از پشت سرت گفت بابا روسری دارم ندیدی گوش من مثل انگشت تو شد در غارت انگشترت گفت اگر مهمان من باشی بگیرم از کدام ؟ بوسه از لب‌های خشکت یا که از چشم ترت دارد آدابی اگر دل‌جویی از اشک یتیم دختری را می‌شناسم در خرابه بگذریم 🕊@kaftarchahiemamreza🕊️
‌ ‌ بماند به یادگار از روزگاری که پیش فرض ذهنی دغدغه مندان حوزه نوحه اینه که شاعر باید باشه . حالا اگه برگزیده بشه خط می‌کشند روی می‌نویسند حال آنکه اول نوحه سراهای کربلا خانم بودند.
مدیح گفتنت از هر دهان بزرگ‌تر است و نامت از همه‌ی آسمان بزرگ‌تر است پیاله‌ایم و به دریا نمی‌رسد این درک که شرح حال تو از هر زبان بزرگتر است مساحتی‌ست کران تا کران شش گوشه بهشت ما اگر از دیگران بزرگتر است تو سینه سینه رسیدی به قلبمان یعنی حدود سروری ات از زمان بزرگ تر است چه ابتلای عزیزیست عاشقت بودن چه شور عشق تو از شوق جان بزرگ‌تر است نماز و نیت ما بوده بر خدای حسین خدای توست که در هر اذان بزرگتر است هزار مرتبه الله اکبر از اینکه علی اصغر تو از جهان بزرگ‌تر است تو کهکشانی و شش ماهه ات به ما فهماند که راه شیری این کهکشان بزرگتر است نمانده تاب جدایی ، حرم ببر مارا غم فراق تو از قلبمان بزرگ تر است برای هرکه چشیده ست چای موکب را همیشه تشنگی از استکان بزرگ‌تر است اگر که شعر به پایان رسید لکنت ماست وگرنه مدح تو از هر بیان بزرگتر است ببخش لکنت مارا عزیز آل عبا همیشه بخشش این خاندان بزرگتر است 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
4_5969992820474251492.mp3
1.52M
آهنگساز آقای هاتف نیک ‌پور بند اول ملکوت از نام تو شده غوغا علی اکبر ع نوه ی حیدر کرار اومد آقا علی اکبر ع اشبه الناس به پیمبر/ شده تفسیر جمالش همه عالم همه دنیا / شده مبهوت جلالش رکوع تو سجود تو عشقه وجود تو خودِ طراوتِ بارونه همه‌‌ی وجودم داره می‌خونه مددی مولانا علی اکبر ع بند دوم قدمش خود بهاره آخر عمر خزونه نفسش مژده ی عطر لحظه ی ناب اذونه معنی سبز اجابت/ ای قنوت استجابت تویی قد قامت بارون/ ای قیام استقامت جمال تو کمال تو عشقه مرام تو شده رسم مکتبم نمیشه جدا این ذکر از لبم مددی مولانا علی اکبر ع بند سوم همه زیبایی دریا اقتباس از چشماشه هرچی نوره توی عالم انعکاس از چشماشه قبله قلب اسیرم/ بایدم این آقا باشه دلبر بالابلندی /که پایین-پای باباشه دل بریدن ازت چقد سخته به پای نگات فدا شدن آسونه هرکی اسیرت شده می‌خونه مددی مولانا علی اکبر 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
4_5868638588790377599.mp3
2.66M
بازعطر گلابای ناب اومد دلدار دلای بی تاب اومد با خنده‌ی آینه‌ی پیغمبر ص لبخند رو لبای ارباب اومد خنده‌ی لباش/مهربون/شبیه پیمبره با خلق و خو/ی نبی/از همه دل میبره قشنگترین نوه تو /خونواده‌ی علی ع برق چشاش/انگاری/ذوالفقار حیدره مهتاب شبای تاره از دستاش کرم میباره آقایی جاریه تو رگهاش هوای نوکراشو داره گل لیلا علی اکبر باز یه ماه هاشمی پیدا شد دنیا با اومدنش زیبا شد امشب آسمونیا می‌خونن آقای بهشتیا بابا شد ملائکه تو / آسمون/ مفتخر  به نوکریش رو لب همه/عالمه/ قصه‌ی دلاوریش مربیه / رزمشه / عباس ابن علی ع توی رزمش / محشره / رجزای حیدریش معنای کرامت هستی دست حاتما رو بستی کاری کن که شبیه هر سال خالی برنگرده دستی گل لیلا علی اکبر ریزه خوار سفره ی دریاییم زیر سایه سار این آقاییم خط قرمز ما مولامونه مدافعای حرم مولاییم این جون نا/ قابل و/ می کنیم نذر شما این دشمن / بی وجود / عددی نیس واسه ما تا آخرین / قطره ی / خونِ توی رگمون نمی ذاریم/ دوباره / تکرار شه کربلا عالم خاک پاته ارباب مدیون نگاته ارباب نوکرت خیلی وقته آخه لنگ کربلاته ارباب مولا یا اباعبد الله 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
ادب را حد اعلا میپسندد قدم را پشت بابا میپسندد ببین بالا بلند کربلا را خودش پایین پارا میپسندد 🕊️@kaftarchahiemamreza🕊
امّیدواری در نگاه روشنش پیداست بر روی لب‌هایش ندارد غیر حرف راست وقتی سرش را می‌گذارد روی زانویم حس می‌کنم دامان من بی‌انتها زیباست او خاک بازی می‌کند من درس می‌گیرم دنیای خاکی بازی آدم فریب ماست سر می‌کشم فنجانی از چای خیالی را با چادرم در خانه گاهی خانه‌اش برپاست اسباب بازی‌های خود را زود می‌بخشد او دل نمی‌بندد همین یعنی دلش دریاست مهر نماز از دست او در مشت من مخفی‌ست من این طرف هستم ولی سجاده‌ام آن‌جاست هر لحظه‌ای از زندگی را قدر می‌داند نه شاکی از دیروز ، نه دلواپس فرداست من در حرم نقاش باشی می‌شوم با او یک خط زیارتنامه خواندن واقعاً رویاست راه توسل را چه استادانه می‌داند گاهی مراد خویش را با گریه باید خواست از کینه خالی کرده قلب مهربانش را دنیای من دنیاست یا دنیای او دنیاست؟ گاهی تبش با یک دعای نور می‌خوابد عرفان مگر غیر از همین بیدارخوابی هاست صد بار برگردم همین تصمیم را دارم مادر شدن ،مادر شدن ،مادر شدن زیباست 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
برای مشاهده‌ی صفحه ‌ی من در سایت پروانه ها دبیرخانه شعر و ادبیات آیینی کلیک کنید خانه‌ی سعیده کرمانی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
‌ الا ای بهاری ترین استعاره الا موسم غنچه های بهاره نگاه تو کشف و شهود غزل هاست صدای تو زیباترین گوشواره می آیی که تنها نمانیم در راه که تنهای تنها تویی راه چاره می آیی پس از سرفه‌های درختان مزین کنی برکه را با ستاره می آیی که جاری کنی رود ها را در این خشک سالی فقط با اشاره و تقوا لباس جهان می‌شود پس می‌افتد لباس ریا از قواره می آیی بگیری غم مادری را که تا شد قدش زیر بار اجاره تو باشی که نومید و حیران نماند کسی بین دهلیزهای اداره و سیر از گرسنه خبر دارد آن روز خبر می شود از پیاده ، سواره به دلداری مادران فلسطین به آرامش کودکان هزاره می آیی پس از جنگ و طاعون و وحشت بنا می کنی شهر ها را دوباره تو تعبیر رویای شیرین وصلی بیا بهترین معنی استخاره 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
ای کاش نبود هیچ رستاخیزی در توشه‌ی من نیست خدایا چیزی من نامه‌ی اعمال خودم را گشتم جز رحمت تو نبود دستاویزی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
می‌رفتم و بازهم مرا می‌خواندی پای همه‌ی بدی من می‌ماندی عصیان مرا فاش نکن حالا که یک عمر گناهان مرا پوشاندی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
گیرم که شود دوزخ تو منزل من در شعله بسوزد همه‌ی حاصل من فریاد برآورم میان آتش از مهر تو کم نمی‌شود در دل من 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
تو رفتی و من مانده ام در حسرتت باشم قسمت نشد تا بیش از این در قسمتت باشم سوگ تو سنگین است بر دوشم ولی من هم می‌ایستم تا اندکی هم قامتت باشم می‌شویم این خون را کنار حوض تا شاید با اشکهایم اندکی هم صحبتت باشم تا می‌زنم با هر لباسی لحظه‌هایم را یک لحظه هم کافیست تا در ساعتت باشم می دوزم این زخم نشسته بر لباست را بگذار تا من بیشتر در خدمتت باشم رسم تو را در گوش فرزند تو میخوانم باید خودم میراث دار غیرتت باشم 🚩 اثر سعیده کرمانی 🔻 مشاهده سایر آثار خیمه بانوان هنرمند هیأتی @Kheymeh_Art 🌐 وب‌گاه | ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آه یتیمی از نهاد مومنین برخاست بی‌مادری بعد تو سهم مادرم زهراست تاریخ هرجا مبدئی دارد برای خود تاریخ هجری دل پیغمبر از اینجاست 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
ای عاشق هر آیه‌ی قرآنِ پیغمبر ای اولین آرایه‌ی ایمانِ پیغمبر آرامشِ قلبِ قرارِ قلبِ این عالم سنگ صبور و مرهم هر آنِ پیغمبر ای باسلیقه ، بامحبت ، مادرِ باران بانوی خانه ،شاخه‌ی ریحانِ پیغمبر تا آخر دنیا نمک‌گیر مرامِ توست هر کس که خورده لقمه‌ای از نانِ پیغمبر مهمان نوازِ مهربانِ خانه‌ی رحمت بعد از تو ماتم می شود مهمانِ پیغمبر شعب ابی طالب کنارت باغ رضوان است دور از تو دنیا می شود زندانِ پیغمبر سخت است بعد از تو تمامِ لحظه های وحی ای نان و خرمایت توانِ جانِ پیغمبر رنگی دگر دادی تجارت را و عالم دید با سکه هایت ضرب شد احسانِ پیغمبر از آن همه ثروت نداری یک کفن حتی دارایی‌ات را کرده‌ای قربانِ پیغمبر جای کفن گفتی عبای همسرت کافیست گفتی عبا شد چشم ها گریانِ پیغمبر گفتی عبا شبه پیمبر یادمان آمد گفتی عبا ، پر اشک شد دامانِ پیغمبر شام غریبان حرم بود و عبا می‌سوخت در شعله‌های خیمه‌ی طفلانِ پیغمبر 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
‌ ‌ 🍃امام یاکریم‌ها ۲🍃 .ع صدا پیچید،دنیا گوش شد،غرق شنیدن شد اذان پیغمبری کرد و مهیای وزیدن شد‌ طلوعت شمع‌های آسمان را استراحت داد زمین روشن شد و خورشید مشغول لمیدن شد ‌ کمی تا قد کشیدی شاخه ی انگور از دیوار به شوق دست‌های تو پذیرای خمیدن شد‌ نوازش کردی و در سینه‌ی چوبی نخلستان دلی خشکیده از جور زمین سبز از تپیدن شد‌ چقدر آزادگی می‌ریخت از هر بند انگشتش کنیزی که برایت بی قرار غنچه چیدن شد ‌ صدای پای تو یک شهر را در کوچه ها آورد در و دیوار هم حتی سراپا محو دیدن شد ‌ چقدر آسوده خاطر بود از  دنیا فقیری که شبی سرد از غذای سفره‌ات گرم چشیدن شد‌ خدا می‌خواست معنای کرم را جلوه‌گر باشی همین انگیزه‌ی خوبی برای آفریدن شد ‌ به جز رنگ خدا رنگی نمی‌ماند در این عالم تو را با رنگ یک‌رنگی خود گرم کشیدن شد‌ برای کوری چشم حسودان قبل بسم الله خدا ''روحی فداک"ی‌ گفت و مشغول دمیدن شد‌ 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
51.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 فیلم کوتاه حوض خون کارگردان: فاطمه علایی نویسنده: سعیده کرمانی تصویربردار: سارا اوبری تدوینگر: جواد فیروزی صدابردار: هانیه فرجادیان نقش آفرینان: آغابزرگ پاپی، نرگس سادات حسینی 🔻 مشاهده سایر آثار و بارگیری فایل باکیفیت در کانال: خیمه بانوان هنرمند هیأتی @Kheymeh_Art 🌐 وب‌گاه | ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام
تجربه شیرین دیدار ولی امر مسلمین در جلسه دیدار شاعران و اساتید ادبیات 🕊
4_5985659980701764343.opus
178.5K
بند اول دستشونو گرفتی و رو سرشون دست کشیدی بهونه گیر که می‌شدن نازشونو می‌خریدی تو نباشی بی کس می‌شن دوباره بی بابا می‌شن تو پدر ایتامی و اگه بری تنها می‌شن مونده تو خاطر تاریخ این خط روشن از اسلام گفتی تو لحظه ‌ی آخر الله الله فی الایتام بند دوم رفتی و به قلب ما خوشی دیگه حروم شده دنیا یتیمه بعد تو مردونگی تموم شده کی دیگه یادش می‌مونه یتیمای این دنیا رو کی می‌بره رو شونه هاش کیسه ی نون و خرما رو بعد تو تازه فهمیدن کی بود اون خیّر گمنام آقایی که همش می‌گفت الله الله فی الایتام بند سوم روضه خون شده زینبت پیش چشای کوفیا یتیم نوازی می‌کنه مثل خودت ،تو کربلا تو آغوش زینب مونده تموم دنیای حسین همه‌ی زندگیش شده بچه یتیمای حسین مونده رو دستای زینب زخمای کربلا تا شام هرجایی که سپر شد گفت الله الله فی الایتام 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
هدایت شده از شعر انقلاب
آزادی‌ام را دوست‌دارم من یک زنم آزادی‌ام را دوست‌دارم شیرینم و فرهادی‌ام را دوست‌دارم مثل غزل، گاه ابری‌ام گاه آفتابی ایرانی‌ام، آبادی‌ام را دوست‌دارم هم مادر و مادربزرگم خانه‌دارند این شغل مادرزادی‌ام را دوست‌دارم مُهر مرا از جانمازم باز برداشت با کودک خود شادی‌ام را دوست‌دارم میگیرمت ای بچّه آهوی گریزان آهویی و صیّادی‌ام را دوست‌دارم دور اتاقش عکس‌های حاج‌قاسم طفل دهه هشتادی‌ام را دوست‌دارم در شهر، آزادی حصاری ترسناک است در خانه‌ام آزادی‌ام را دوست‌دارم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab