eitaa logo
سعیده کرمانی
556 دنبال‌کننده
111 عکس
50 ویدیو
7 فایل
آرشیو اشعار و نوشته های من دل من راهی امام رضا ست کفتر چاهی امام رضا ست 🕊 @kaftarchahiemamreza 🕊 درصورت باز نشدن صوت‌ها کانال دیگری با همین آدرس در پیام‌رسان تلگرام دایر است مسیر ارتباط با من 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 @saeedekermani
مشاهده در ایتا
دانلود
525826_-210160.mp3
1.09M
آهنگساز آقای سعید حمیدیان فر بند اول اگه رو نیزه هم باشی سنگ صبور مادری یه حرفایی تو دلمه که توفقط باخبری فدات بشم که سایه ی ،سر تو افتاد رو سرم چه کار کنم با داغ تو ، آخه منم یه مادرم برات بمیرم پسرم پای نیزه مادر ،طی می‌شه تنهاییم دل سنگا حتی ، خونه از لالاییم لالایی لالایی لالایی لالایی بند دوم خالیه جات توبغلم روزی هزار بار جون می‌دم دست خودم نیست به خدا دستامو هی تکون می‌دم دارم می‌بینم دم به دم ، رو نیزه ها ستاره رو الهی ساربون به روم ، نبنده راه چاره رو پسم بده گهواره رو پای نیزه مادر ،طی میشه تنهاییم دل سنگا حتی ، خونه از لالاییم لالایی لالایی لالایی لالایی بند سوم مگه خدا رو خوش میاد چشای مادرت تره تنت تو آغوش بابا سرت با من همسفره یادت باشه حتی بهم ، مادر نگفتی یه دفه بهم بگو چی شد گلم ، رو نی شکفتی یه دفه مادر نیفتی یه دفه پای نیزه مادر ،طی می‌شه تنهاییم دل سنگا حتی ، خونه از لالاییم لالایی لالایی لالایی لالایی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
4_5884066403375384625.mp3
3.19M
آهنگساز آقای سعید حمیدیان فر بند اول مردای جنگی ام که می‌رن علی  رو دست که میان تنشون بی جونه  تویی که روی دست بابا می‌ری  چجوری برگردی  خدا می‌دونه خدا به دلم رحم کنه  یه دنیا دلشوره دارم  تاوقتی برگردی گلم  خدا کنه طاقت بیارم سپردمت به دست بابات  داری می‌ری خدا به همرات بند دوم چاره نداشت بابای تو غیر این  که پشت خیمه این پا اون پا کنه  کی دلش آخه راضی شد اینجوری  پنجره ی حنجره تو وا کنه نفس نداری ولی  تن تو داغه هنوز باچشمای نیمه باز  مادر بهم چشم ندوز باور نمیکنم که می‌ری  میون خاک آروم بگیری بند سوم دلت نیومد بخوابی زیر خاک  وقتی کسی مادرتو می‌زنه  رو نیزه هم اگه باشی می‌بینی  مادر لالایی رو لبای منه خدا به دلم صبر بده سوخته تو آفتاب سرت از اینکه خشکه لبات  خونه دل مادرت آروم گرفتی پهلوونم  آروم بخواب آروم جونم 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
.ع می‌خواستم که خیمه به سامان شود نشد غم لحظه ای اگر شده پنهان شود نشد گفتم در این دقایق آخر اگر شده روی پر اضطراب توخندان شود نشد روی لب علی که خودش چشمه‌ی بقاست یک جرعه آب هم شده مهمان شود نشد با دیدنش به رحم بیاید دلی مگر از سنگ‌ها جدا دل انسان شود نشد هرکس که در میان جماعت مردد است شوقش به بازگشت دو چندان شود نشد جز تیر حرمله که سر از پا نمی‌شناخت یک تن دگر بگو که پریشان شود ...نشد شرمنده ام رباب که آغوش زخمی‌ام می‌خواستم براش نگهبان شود نشد تا پشت خیمه‌ها برسم خواستم کمی دستم عمود این سر بی جان شود نشد از اشک خود مضایقه کردی که ذره ای دفن علی برای من آسان شود؟ نشد 🕊️@kaftarchahiemamreza🕊️
هدایت شده از سعیده کرمانی
.ع می‌خواستم که خیمه به سامان شود نشد غم لحظه ای اگر شده پنهان شود نشد گفتم در این دقایق آخر اگر شده روی پر اضطراب توخندان شود نشد روی لب علی که خودش چشمه‌ی بقاست یک جرعه آب هم شده مهمان شود نشد با دیدنش به رحم بیاید دلی مگر از سنگ‌ها جدا دل انسان شود نشد هرکس که در میان جماعت مردد است شوقش به بازگشت دو چندان شود نشد جز تیر حرمله که سر از پا نمی‌شناخت یک تن دگر بگو که پریشان شود ...نشد شرمنده ام رباب که آغوش زخمی‌ام می‌خواستم براش نگهبان شود نشد تا پشت خیمه‌ها برسم خواستم کمی دستم عمود این سر بی جان شود نشد از اشک خود مضایقه کردی که ذره ای دفن علی برای من آسان شود؟ نشد 🕊️@kaftarchahiemamreza🕊️
نذر حضرت رباب سلام الله کاش می آمدی به این خانه  تا دوباره به تو سلام کنم پیش پاهای تو بلند شوم  و به تو عرض احترام کنم‌ خانه را دوست داشتی با من یاد روزی که با نخ و سوزن مینشستم به صد امید و خیال کار قنداقه را تمام کنم به فدای تو خانواده ی من  نذر راهت  امام زاده ی من  من چه دارم مگر به جز این ها  که به قربان تو امام کنم قامتم زیر غصه ات خم شد داغ تو در دلم مگر کم شد  زیر دستان تازیانه ببخش که نشد پای نی قیام کنم ای دل زار من هواخواهت آفتابی که شد سر ماهت قول دادم که تا نفس دارم سایه را بر خودم حرام کنم ‌🕊️⁩@kaftarchahiemamreza‌🕊️⁩