67586_-210170.mp3
زمان:
حجم:
763.6K
#شام_غریبان
#شب_یازدهم
#زمینه
#سعیده_کرمانی
#عالیه_رجبی
#عمهدیگهشبشده
بند اول
عمه دیگه شب شده
چرا بابا نیومد
حالا که آب آوردن
عمو چرا نیومد
خدافظی نکردم
وقتی میرفت عموجون
عمه میدونی اینا
چیکار دارن باهامون
عمو برگرد آب آوردم
عمو برگرد تا نمردم
بند دوم
اینا چی میخوان ازمن
که دست و پامو بستن
چرا زدن تو گوشم
دندونمو شکستن
همونایی که بردن
انگشتر بابامو
گوشوارمو کشیدن
عمه ببین گوشامو
میترسم از نگاهاشون
کجا میریم ما باهاشون
بند سوم
عمه کجا میریم ما
بابامو جاگذاشتیم
گهواره ی داداشو
تو خیمه ها گذاشتیم
سر کیه اون بالا
چقد شبیه باباست
چرا داداش کوچولوم
سرش روی نیزه هاست
داریم میریم پس بابا چی
داریم میریم خیمه ها چی
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
تمامی زمزمههای زیر با این ملودی جناب یاسین زندی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#زمزمه
#غروب_عاشورا
#شام_غریبان
#سعیده_کرمانی
#بهمن_عظیمی
#وقتغروبآرزومه
بند اول
وقت غروب ِ آرزومه
یه بغض سنگین تو گلومه
گودالی از خون روبرومه
ای وای برا تشییع جنازه اومدن!
ای وای اسباشون با نعل تازه اومدن
ای وای... داداش
ای وای بدن بی سر و زخمیت توی راه
ای وای یکی شد با خاک گرم قتلگاه
ای وای... داداش
بند دوم
بلند شو ای سردار بی سر
ببین که خیمه ها سراسر...
سوخته شبیه دل خواهر
سوختن همه ی ملائکه برای تو...
سوختن لابلای خیمه بچه های تو
سوختن... ای وای
سوخته بس که داد زدم حسین،صدای من
سوخته موی دخترت رقیه وای من
سوخته... ای وای
بند سوم
دلِ شکستم مضطرت شد
نیزه نصیب حنجرت شد
اسیری سهم خواهرت شد
رفتی ولی با خودت نبردی خواهرو
رفتی ندیدی پارگیِ این معجرو
رفتی ای وای
رفتی شدم آواره ی این دشت بلا
رفتی شدی همدم و أنیس نیزه ها
رفتی... ای وای
بند چهارم
امون از این تلخی تقدیر
می برنم به زورِ زنجیر
می مونی زیر نیزه و تیر
ای وای پاشو خواهرت رو بیچاره نکن
ای وای سرِ پیری منو آواره نکن
ای وای ای وای
ای وای
غل و زنجیر وصله ی پای منه
ای وای
مگه مجلس شراب جای منه
ای وای ای وای
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
تمامی واحدهای زیر با این آهنگ از آقایان امیر اسدی و سعید حمیدیان فر میباشد . 🕊@kaftarchahiemamre
#آتشمیانخیمههابرپاست
#شب_یازدهم
#شام_غریبان
#عالیه_رجبی
آتش میان خیمه ها برپاست
صحرا پر از فریاد واویلاست
در گوش شب آهی که پیچیده
سوز صدای زینب کبری ست
چون شیشهی عطری که درش گم شدهاست
پیچیده شمیم بدن بی سر تو
ای کاش که بر پیکر درهم شدهات
یک لحظه نیفتد نظر خواهر تو
لحظهی آخرتو نمی رود از نظرش
داغ تو شعله زده بر جگرش
یاحسین یاحسین یاحسین
بند دوم
سر نیزه ها را زیر و رو میکرد
هر نیزه را با گریه بو میکرد
با دیدن هر تکه از جسمت
مرگ خودش را آرزو میکرد
ای کاش برایت کفنی میآمد
تا پیکر پاشیدهی تو جمع شود
مجبور به رفتن است، زینب باید
بر خاک تنت را بگذارد برود
بعد تو پرشود از رنج و بلا دور و برش
میشود قاتل تو همسفرش
یاحسین یاحسین یاحسین
🕊@kaftarchahiemamreza🕊