#حضرت_زهرا سلام الله علیها #مادر #غزل چکیده ی همه ی واژه های هر دفتر به عشق حضرت زهرا نوشته شد مادر هزار باغ گل از خنده ی لبش سر زد هزار شعر و تغزل یکی ز یک بهتر کسی که بال ملک فرش مقدمش گشته کسی که عشق نهاده به درگه او سر شبیه آبی دریا شبیه سرخی گل نشسته بر دل قرآن به مقدمش کوثر کدام واژه تواند به شان او آید که مادر پدر است و عزیز پیغمبر تو را شبیه نفس نه شبیه آب حیات نوشته بر دل هر شیعه حضرت داور به نام خالق نور و به نور در دل نور تو را صدا زده ام من حبیبه ی حیدر لطیف تر ز نسیمی معطری چون گل تو هل اتای خدایی شکوه یک باور هزار جمله نوشتم هزار واژه رسید ولی فقط به تو آمد فقط به تو مادر علی الواریان ۵۹ https://eitaa.com/kaghazebikhat

#حضرت_زهرا سلام الله علیها #غزل نفس های خدا را می شود بعد از تو حالا دید خدا هم با همان لبخند زیبای تو می خندید تو دریا بودی و بر آسیاب عشق افتادی تو برهان بودی و زانو زده بعد از تو هر تردید و ما ادراک خواندیم و شب قدر از تو پیدا شد تو شان هل اتی بودی خدا بر ما تو را بخشید تو بوی یاس را آوردی و احساس پیدا شد هزاران رود از دامان پر مهر شما جوشید تمام دفتر شعر خدا را نام تو پر کرد جهان دختران آباد شد بعد از تو با امید خدا باید بگویند از تو و طبع لطیف تو بشر درکی ندارد تا کند شان تو را تمجید نوشتند از تو زهرا جان نوشتند از شما اما تو را غیر از خدا و احمد و حیدر که می فهمید #علی_الواریان @kaghazebikhat

#امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف #غزل دگر بعد از تو امیدم به تقویم اعتباری نیست به دنیا بارها دیدم به تقویم اعتباری نیست نشد شب صبح بعد از تو نشد برگردم از یادت بیا برگرد امیدم به تقویم اعتباری نیست رسید آهسته فروردین به اسفند نبودن ها من از این هجر ترسیدم به تقویم اعتباری نیست منم اردیبهشتی که شبیه فصل پاییزم پس از تو غرق تردیدم به تقویم اعتباری نیست کدامین جمعه می آیی کدامین صبح پیدایی بیا تنهاترین عیدم به تقویم اعتباری نیست شب یلدا شب تلخ سقوط اشک هایم بود غروب جمعه فهمیدم به تقویم اعتباری نیست #علی_الواریان @kaghazebikhat

#حضرت_زهرا سلام الله علیها #غزل یاس ها در انتظار لحظه های بودنت بس شکر می ریزد از لب ها دم فرمودنت در مسیری که تماما مصطفی و مرتضی است نور می بارد به اذن الله در پیمودنت ای حدیث مهربانی در دل اهل کسا زیر سر داری پر جبریل در آسودنت هل اتی حین من الدهر است در وصف تو و یطعمون العشق بوده علتی بر بودنت کوثر قرآن احمد آیه ی تطهیر عشق احسن الله گفت رب النور در افزودنت #علی_الواریان @kaghazebikhat ۱۴۰۳/۱۰/۰۱

بشکند قلمی که از شهدا ننویسد #غزل #شهدا #دوکوهه شاهد اشک سحرهای فراوان بوده است خاطراتش یادبود یاد یاران بوده است گوشه گوشه مردهای مرد را سنجیده است سال ها محرم برای اشک پنهان بوده است این دوکوهه آشنا با راه های کربلاست این دوکوهه سال ها لبریز گردان بوده است صبحگاهش سینه با یاد شهیدان می زد و روی لب های حسینیه حسین جان بوده است معبری دارد که تا تخریب ره وا می کند معبری که روزگاری غرق انسان بوده است پای حوضش می نشینم حوض دریا می شود آب هم انگار تشنه بر شهیدان بوده است یک طرف گردان میثم یک طرف مقداد آه روزگاری خاک اینجا غرق سلمان بوده است #علی_الواریان @kaghazebikhat https://eitaa.com/shahidmohtadi ۱۴۰۳/۱۰/۰۲

#مناجات_با_خدا #غزل به سوی تو فراری گشته ام آغوش خود وا کن کویرم تشنه ام امشب مرا مهمان دریا کن کسی مثل تو دستان گداها را نمی گیرد فقیری خسته ام مولا بیا دردم مداوا کن همیشه با خودم بد کرده ام حالا پشیمانم دلم مرده بیا لطفی کن آن را باز احیا کن تو روزی دادی و کفران نعمت کرده ام بسیار الهی رحم بر مسکین آلوده سراپا کن دلم تنگ حرم گشته برایم کربلا بنویس مرا وقت سحر مهمان پایین پای آقا کن مرا پابند این خانه اسیر روضه ها بنویس مرا وقف عزای پیکر بر خاک صحرا کن همان آقا که افتاده میان خاک ها عریان همان که گفت من را بهر قربانی مهیا کن #علی_الواریان @kaghazebikhat

بشکند قلمی که از شهدا ننویسد #شهدای_غواص #کربلای_چهار #غزل #شهید به جنگ موج های سرد می رفت و دلش خون بود دلش مثل جزیره در هوای عشق مجنون بود جواب هر سلام تیر را از عمق جان می داد جوابی که تمام قامتش با سرخی خون بود از اینکه بال هایش را به سیم ظلم می بستند از این پرواز در غربت به سوی نور ممنون بود صد و هفتاد و شش ماهی عاشق را خدا می دید که در بهت دل تاریخ زیر خاک مدفون بود شقایق زنده بود و خاک او را با خودش می برد از آن قامت فقط یک گوشه ی سربند بیرون بود غم غواص های کربلایی را که می داند که می فهمد چرا اروند مثل ماه محزون بود #علی_الواریان https://eitaa.com/kaghazebikhat

#امام_حسین علیه السلام #غزل بیشتر از همه در عشق عیان هست حسین نمک زندگی و سفره و نان هست حسین مثل یوسف نه فقط پادشه کنعان نه پادشاه همه ی ملک و جهان هست حسین آنقدر نام حسین قند به دامان دارد شکرش در همه ی کون و مکان هست حسین بعد اشهد دم رخت از دل دنیا بستن آخرین اسم نشسته به زبان هست حسین عشق او جز به نم اشک میسر نشود غصه بسیار ولی داغ گران هست حسین چهارده قرن گذشته است و هنوز این گونه رو به خیمه نظرش بس نگران هست حسین با همان حال که افتاده به گودال هنوز فکر خلخال به پاهای زنان هست حسین یک نفر هست ولیکن هدف یک لشگر هدف واحد صد تیر و کمان هست حسین #علی_الواریان @kaghazebikhat

#برای_بم خبر تلخ و خبر سرد و خبر آهسته می آید خبر از مرگ در گوش جهان پیوسته می آید نشست از پا تمام ارگ، بم بر سینه می کوبید صدای مرگ از جانِ زمین خسته می آید صدای لای لای مادران شهر خاموش است خبر از خشت ها ی تل شده سربسته می آید هوا سرد و زمین سرد و چراغ شهر خاموش است و از خیل کبوترها فقط یک دسته می آید صدای شیون طفلی که تنها مانده بی مادر صدای استخوان بم ولی بشکسته می آید خبر پیوسته و سربسته و دلخسته می آید خبر تلخ و خبر سرد و خبر آهسته می آید #علی_الواریان @kaghazebikhat

🚩 محفل روضه ماهیانه یادبود #شهید_مصطفی_احمدی_روشن 📆 یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳ ▶️#شعر_آئینی 🎙کربلایی علی الواریان ✅ هیـئت فاطــــمیــون ورامیـــن ┈➤@fatemyounvaramin @kaghazebikhat

#میرزا_کوچک_خان #مقاومت بوی دریا بوی جنگل بوی تو بوی قیام قبل و بعد نام تو آغشته با هر احترام مثل سروی که سرش هرگز به طوفان خم نشد ایستادی گرچه تنها در هیاهو، ازدحام نهضت جنگل نگاهت را به چشم باد داد برگ ها دارند سوی تو به هر شاخه سلام میرزای کوچک چون کوه مانا تا ابد میرزای همچو شمشیری برون از یک نیام رنگ استقلال دارد سرخی خون سرت شوق آزادی شعار عشق داری در کلام دفتر تاریخ ایران بوی گیلان می دهد بوی دریا بوی جنگل بوی تو بوی قیام #علی_الواریان @kaghazebikhat

🎞 تصاویر لحظات منتهی به شهادت علمدار ⏳ ۱۱ دی ۷۵ سالروز عروج ملکوتی جانباز شهید سید مجتبی علمدار که درعمليات کربلاي ۵ شیمیایی شده بود بشکند قلمی که از شهدا ننویسد #شهید #سید_مجتبی_علمدار #خاکریز_دوم خدا پناه دل و دیده های بیدار است خدا دلیل بزرگی و عشق و ایثار است چه می چشد ز سبوها شهید می دانی؟ چه دیده که به تب عاشقی گرفتار است؟ شبیه خاک ترک خورده که عطش دارد شهید تشنه ی آب حیات و دیدار است کسی ز قافله جا مانده و پریشان است کسی که شهره شده مجتبی علمدار است لباس و رخت شهادت به پیکرش آمد کسی که بر تن او یادگار پیکار است نفس نفس زدن او به مادرش رفته به مادری که زمین خوردنش در انظار است به روی خاک شلمچه نوشته این روضه هنوز سرخی خونش به روی دیوار است #علی_الواریان @kaghazebikhat