🌷
❤️ همه با هم #غدیر را جشن بگیریم
🌹 حرکتی ماندگار
از #شهید_محمد_بلباسی
به نقل از #برادر_شهید
⚜ ایشان هر ساله به جای عید نوروز،
#عید_غدیر را جشن میگرفتند و سفره ای رنگین در کنار #خانواده پهن میکردند و از مهمانان پذیرایی میکردند.
⚜ اعتقاد داشتند که عید #مسلمین عید غدیر است و سرمای کینه #ضد_ولایت را با بهار ولایت پشت سر گذاشتیم...
#خاطره_ای_دیگر_از_خواهرزاده_شهید
⚜ #عیدغدیر بود و همه خاله ها و دایی ها خونه پدربزرگ جمع شده بودیم...
دایی #محمد تازه نامزد کرده بود...
بعد از ناهار دیدم دایی و همسرشون رفتن بیرون.
⚜ وقتی اومدن تو اتاق روی میز یه چیزایی میچیدن که برای ما #خواهرزاده ها خیلی جلب توجه میکرد..
⚜ یکم که گذشت،متوجه شدیم #دایی به مناسبت عید غدیر برامون جشن گرفته وبه تک تک خواهر ها و خواهر زاده ها هدیه داده بود
واقعا #غافلگیر کننده بود..
⚜ اولین باری بود که تو عید غدیر از غیر #سید عیدی میگرفتم.دایی خیلی به عید غدیر #توجه زیاد می کردند و همیشه میگفتن که #بزرگترین عید مسلمین ،عید غدیره...
#در_محضر_شهدا
🆔 @kahfolhassan
🌷
🌹 #شهید_سید_مجتبی_علـمــــدار
🌷شب #عاشورا بود.از مراسم که برگشتیم به سید و رفقا گفتم امشبو بیاند منزل ما ...
اونشب هم کسی منزلمون نبود
🌷خیلی خسته شده بودیم هیئت و کار توی #هیئت انرژی برامون نزاشته بود.به محض اینکه به خونه رسیدیم خیلی سریع خوابمون برد
🌷ساعت سه یا چهار #صبح احساس کردم یه صدایی از راهرو میاد,ترسیدم !!!
خیلی #آروم رفتم تا ببینم صدای چیه
🌷با تعجب دیدم #سیده ,مشغول خوندن نـمـــاز .به حالش خیلی #غبطه خوردم سید اونروز از همه ما خسته تر بود.
کار و مداحی و #هیئت رمقی براش نزاشته بود
🌷اما #خلوت_باخدا براش صفایی داشت که حاضر نبود به این راحتی ها از دستش بده اون هم در #شب_عـاشـــورا ...
🌷گاهی که با دوستان دور هم جمع می شدیم و صحبتمون درباره ی مسائل #روزمره زندگی و دنیا می شد #سید با ناراحتی می گفت : اگه این دوستان #نماز_شب بخونند اصلا این حرف ها رو بیان نمی کنند.
🌷 #نماز_شب باعث میشه قدر و منزلت خودشون رو #بهتر متوجه بشوند.
✍ از کتاب : علـمــــدار
#در_محضر_شهدا
🆔 @kahfolhassan